خدمات کارگران به جامعه و انتظارات متقابل

ارسال در در شهر

جامعه کارگری خمینی شهر بی شک نقش ارزنده ای در تولید ملی و امور خدماتی به عهده دارد و بدون تلاش شبانه روزی آنها رسیدن به خود کفایی امکان پذیر نیست.
برای درک نقش ارزنده کار وکارگری در جامعه کافی است به دور و بر خود نگاهی بیندازیم. به عنوان مثال اگر فقط یک روز زباله ها از سطح شهر جمع نشود چه اتفاقی می افتد؟ اگر کسی به فضاهای سبز رسیدگی نکند چگونه امکان می یابیم ساعات اوقات فراغت خود را در فضای مناسبی بگذرانیم؟ و اگر گارگران شریف و زحمت کش و متخصص نبودند که درکارگاه ها وکارخانه ها به تولید وگسستن بندهای وابستگی به دیگر کشورها بپردازند چه شرایط و قید و شرط هایی را باید می پذیرفتیم؟
بر اساس آمارهای رسمی، شهرستان خمینی شهر دارای 5 هزار و 290 کارگاه خانگی و غیرخانگی می باشد که 14 هزار و 801 نفر در آن ها مشغول کسب رزق و روزی حلال هستند. باید توجه کرد آنچه در آمار مذکور آمده مربوط به تعداد کارگرانی است که در سطح محدوده شهرستان مشغول به کار هستند ولی جامعه کارگری شهرستان منحصر به شاغلین در درون شهرستان نیست، بسیاری از آن ها در شهرک های صنعتی اطراف همچون محمود آباد، ویلاشهر و چرم شهر مشغول به کار هستند. در واقع برخی مشاغل تنها در تخصص کارگران خمینی شهری است که از جمله این مشاغل می توان به صنایع سنگ و نما کاری، صنایع چرم و پوست و مرغداری اشاره کرد.
به جز موارد ذکر شده، کارگران فصلی مثل آنانی که در فصول خاصی در کشاورزی و باغات مشغول به کار می شوند و همچنین کارگران ساختمانی را نیز باید به آن ها افزود. بنابراین تعداد کارگران شهرستان قطعا بیش از تعدادی است که در آمارهای رسمی آمده است.
اما سوال این است این قشر عظیم که درصد بالایی از ساکنین شهرستان را تشکیل می دهند، در عمل از چند درصد امکانات جامعه بهره می گیرند؟ آیا مسائل و معضلاتی ندارند؟ آیا امنیت شغلی شان برقرار است؟
امروزه بسیاری از کارگران از خدمات بیمه ای مناسب بهره ای نبرده و آن تعداد هم که بیمه هستند امکانات بیمه ای شهرستان پاسخگوی آنها نیست.
علاوه بر این کارگران در محیط کار خود در معرض دو دسته تهدید هستند: یکی خطر بیماری های ناشی از نوع شغل و  دیگری حوادث ناشی از کار.
مبتلا شدن کارگران سخت کوش به آسیب های ذکر شده دلایل متعددی دارد که از نبود آموزش کافی و همه جانبه گرفته تا نامناسب بودن  محیط کار را در بر می گیرد که البته نداشتن لوازم ایمنی مناسب نیز مزید بر علت است.
به گفته کارشناسانی که در امر حوادث کار و بیماری های ناشی از آن صاحب نظر هستند متاسفانه روز به روز نه تنها از میزان این خطرات کاسته نمی شود بلکه افزایش نیز می یابد.
از طرف دیگر وقتی کارگری دچار بیماری ناشی از کار و یا حادثه می شود متاسفانه به راحتی نمی تواند از مستمری و یا بیمه بهره بگیرد و اغلب مظلوم واقع شده و تنها سرمایه خود یعنی توانایی کار کردن را از دست می دهد.
محرومیت دیگر کارگران را باید در نداشتن مراکز تفریحی ویژه خود دانست که حتی آنچه نیز به نام سالن ورزشی برای آن ها در نظر گرفته شده است یا در اختیار دیگران است و یا شرایطی برای کارگران جهت استفاده اعلام می شود که حاصل آن در عمل محرومیت است.
کمبود آموزش های افزایش مهارت و یا سخت بودن شرایط استفاده از آن و یا توجیه نبودن کارگر در استفاده از آن ها از دیگر معضلات  این قشر است که نتیجه آن در جا زدن کارگر است.
به هر ترتیب رفع اشکالات موجود در راه کار و کارگری می تواند امیدها را برای نیل به خودکفایی و تولید ملی افزایش دهد و بدون توجه به این قشر زحمتکش نمی توان امیدوار بودکه افزایش تولید و خود کفایی تحقق یابد.
آیا روز بدون کار وکارگر را می توان تصورکرد، پس همه روز روز کارگر است و به راستی باید به دستان آنها بوسه زد و در عمل به حقوق آنها توجه نمود.