آشنايي ناشناس
به گلستان شهداي اصفهان كه وارد شدم، نام آشنايي بر مقبرهاي مرا به سمت آن مقبره راهي كرد. چند دقيقهاي آنجا ماندم و منتظر تا كسي مرا با او آشنا كند ولي هيچ يك از آناني كه برمزارش فاتحهاي نثار ميكردند از او چيز زيادي نميدانستند و سوالهايم را جواب نگفتند.
تقويم را ورق ميزنم. 23مهر سالروز شهادت شهيد محراب آيتا... اشرفي اصفهاني(خمينيشهري) است. براي يافتن پاسخ سوالهايم درباره او سري به كتابها و منابع اينترنتي ميزنم. زندگي شهيد اشرفي آنگونه كه در كتابها توصيف شده چنين است:
عطاءا... در شعبان المعظم1332 هجري قمري برابر با 1281شمسي در محله خوزان سده در خانوادهاي روحاني و عالم متولد گرديد. او تنها فرزند پسر حجتالاسلام و المسلمين ميرزا اسدا... و نوه حجتالاسلام ميرزا محمد جعفر از علماي معروف سده بود. مادر ايشان از سادات علوي اصفهان بود و جد مادريش از ساداتي بود كه به داشتن كرامات نزد مردم اصفهان معروف بود ميرزا اسدا... از ائمه جماعات و اهل منبر و داراي كمالات علمي بود كه در سن هفتاد وپنج سالگي به لقاءا... پيوست.
عطاءا... اشرفي تحصيلات ابتدايي و مقدماتي را در سده نزد مرحوم سيد مصطفي گذرانيد.او استعدادي وافر و از حافظهاي قوي برخوردار بود چنانكه نصابالصبيان را در سن نه سالگي از حفظ بود. اودر سن دوازده سالگي براي ادامه تحصيل راهي اصفهان شد و دروس ادبيات و فقه و اصول را در محضر اساتيد بنام اين شهر همچون آيتا... سيد مهدي درچهاي، آيتا... سيد محمد نجفآبادي و آقايان فشاركي و مدرس آموخت. آيتا... اشرفي دوران طلبگي خود را در نهايت سختي و مشقت گذرانيد چنانكه در خاطرات خود چنين ميگويد:
"دوشنبه خوراكم تمام ميشد، سهشنبه دوريال پولم را خرج ميكردم، چهارشنبه را كه آخرين روز تحصيل بود بدون پول و غذا ميگذراندم."
"زماني در حجرهاي با سه نفر ديگر درمدرسه نوريه اصفهان زندگي ميكرديم بسياري از روزها نه چاي داشتيم نه نفت و نه قند. براي مطالعه در شب از نور چراغ نفتي توالتهاي مدرسه استفاده ميكردم در روزهاي جمعه به يكي از مساجد دورافتاده اصفهان ميرفتم و از صبح تا عصر در آن مسجد درسهاي يك هفته را دوره ميكردم در مدت دوازده ساعتي كه يك سره آنجا مطالعه ميكردم غذاي من فقط مقداري دانه ذرت برشته بود چيز ديگري نداشتم."
"در مدرسه رضويه قم مدتي با يك طلبه همحجره بودم و اين شخص وضع مالي خوبي داشت او هميشه از غذاي طبخ شده استفاده ميكرد ولي من قادر به تهيه آن نبودم در اين مدتي كه من با اين شخص در يك اتاق بوديم ابداً متوجه نشد من كي شام و كي ناهار ميخورم من درحين مطالعه مقداري نان خالي در كنار كتابها قرار ميدادم و يك طرف ديگر را مقداري كتاب روي هم ميگذاشتم تا او متوجه نشود ومن در حالي كه روي كتاب قرار گرفته بودم درحين مطالعه از آن نان خالي لقمهلقمه استفاده ميكردم، اما وقتي او موقع غذا خوردنش ميرسيد غذاي طبخ شده را حاضرمي كرد و به بنده هم تعارف ميكرد من در جواب ميگفتم غذا صرف كردهام."
"از ابتداي شروع به تحصيل تا پايان تحصيلات سطح فقه و اصول من حتي يك كتاب ملكي از خودم نداشتم، تمام كتابهايي كه در اختيارم بود وقفي بود."
شهيد اشرفي در سن بيست سالگي براي ادامه تحصيل و رسيدن به درجه اجتهاد در سال1343هجري قمري رهسپار قم شد. ابتدا مدت يك سال در مدرسه رضويه اقامت گزيد و پس از آن همراه آيتا... حاج شيخ عبدالجواد جبلعاملي همشهري خود به مدت دوسال در مدرسه فيضيه سكونت كرد. درمدت بيست و سه سال اقامت ايشان در قم بهعلت فقر و تنگدستي فقط سه يا چهار ماه را با خانواده خود بود و بقيه اين سالها در تنهايي بهسر برد. تنگدستي ايشان و فشار زندگي تاحدي بود كه حتي امكان اجاره يك اتاق را به او نميداد زيرا ورود او به قم در زمان مرحوم آيتا... حائري مؤسس حوزه علميه قم چنان بودكه به طلاب جديدالورود شهريهاي نميدادند و بعد از فوت ايشان و رياست مراجع و آيات ثلاث(آقايان خوانساري، حجت و صدر) نيز به علت شهريه مختصر، ايشان قادر به آوردن خانواده خود به قم نبود و هر چند ماه چند روزي را براي ديدن فرزندان و خانواده خود به خمينيشهر ميآمد.
آيتا... اشرفي پس از ورود به حوزه علميه قم مورد توجه خاص علما و فضلا قرار گرفت و باوجود شدت فشارهاي روحي كه ازطرف رژيم رضاخان به طلاب و حوزههاي علميه وارد مي شد، ايشان با استقامتي بينظير به تحصيل ادامه ميداد و حتي در امتحانات اجباري كه از سوي رژيم پهلوي تنظيم شده بود شركت كرد و موفق به دريافت جواز پوشيدن عمامه و لباس شد. اولين اجازه اجتهاد در سن چهل سالگي و از طرف آيتا... حاج سيد محمدتقي خوانساري به اين عالم مجاهد داده شد.
در آن زمان آيتا... خوانساري در مدرسه فيضيه اقامه نماز جماعت ميكردند در غياب ايشان امام خميني كه در آن هنگام از فضلاي معروف بودند به نيابت به جماعت ميايستادند و در غياب امام با اصرار طلاب و فضلا آقاي اشرفي اقامه جماعت ميكردند و در يك نوبت نيز امام خميني به ايشان اقتداكردند.
پس از مدتي او مورد توجه فوقالعاده آيتا... بروجردي قرار گرفت، طوري كه اگر ملاقات ايشان به تأخير ميافتاد، گله ميفرمود و اگر نام ايشان و آقاي جبلعاملي عالم معروف خمينيشهر كه از مدرسين معروف قم و همدرس ايشان بود، در محضر آيتا... بروجردي برده ميشد مرحوم بروجردي ميفرمود: مگر ايشان در قم هستند؟
و اين حكايت ازآن داشت كه آيتا... بروجردي به حسب علاقه زياد مايل بود بيشتر اين دونفر را ملاقات كند. در اعياد مذهبي كه مردم به ملاقات آيتا... بروجردي ميرفتند به شهيد محراب اظهار ميداشتند كه نزديك بنيشيند تا ايشان را ببينند. بعدها شهيد اشرفي به دستور آيتا... بروجردي به كرمانشاه(باختران سابق) اعزام شد.گاه وقتي شهيد اشرفي از آيتا... بروجردي اجازه مسافرت ميخواست ايشان اجازه نميداد و اظهار ميداشت: "وجود شما در كرمانشاه نافع است و من اجازه نميدهم."
وچون شهيد اشرفي به استاد خود علاقه وافر داشت مايل نبود كه بدون اذن او به سفر رود تا جايي كه بعد از فوت مرحوم بروجردي نيز هنگامي كه به سفر فكر ميكرد خواب آقاي بروجردي را ميديد و ايشان ميفرمود: "صلاح است در كرمانشاه بمانيد." ايشان از سفرمنصرف ميشد. از مهمترين اقدامات شهيد محراب آيتا... اشرفي در كرمانشاه اين بود كه مقدمه مرجعيت مطلقه امام را فراهم كرد. او گويندگان و مبلّغيني را كه از مدرسان معروف حوزه قم و از شاگردان امام بودند، در ماههاي رمضان، محرم و صفر در مسجد آيتا... بروجردي به سخنراني دعوت ميكرد تا مردم را ضمن آشنا كردن با مسايل مختلف اسلامي به مسأله مرجعيت امام سوق دهند. در آن زمان دعوت كردن از شخصيتهاي بزرگي همچون آقاي شهيد هاشمينژاد از بهترين راههاي مبارزه بود در آن زمان هر گوينده مذهبي و سخنران به محض ورود به شهر فوراً به ساواك يا شهرباني جلب ميشد و از او تعهد ميخواستند كه يا شهر را ترك كند و برود يا اين كه حق ندارد ولو به كنايه نامي از آيتا... خميني ببرد. با اين حال آقايان كار خودرا انجام ميدادند و مسأله مرجعيت امام را مطرح ميكردند اين موضوع در زماني كه كمتر كسي جرأت به زبان آوردن نام امام را داشت، از مسايل بسيار مهم سياسي بود و دشمن براي خنثي كردن تبليغات از دو جبهه وارد ميشد:
1- از راه تهديد و ارعاب آيتا... اشرفي تا جايي كه چند بار ايشان را در اوايل مبارزه به ساواك بردند، يكبار هم دستگاه قصد تبعيد وي را داشت اما ظاهرا از روي مصالحي كه درنظر گرفتند و احتمال اعتراض و شورش در مردم منصرف شدند.
2- از راه ترور شخصيت ايشان به اين ترتيب كه عمال دستگاه توسط يك روحانينما كه همواره در امر مرجعيت امام با شهيد محراب مخالفت مينمود از هيچ تهمت و افترايي فروگذار نكرد و بزرگترين شكنجهها و عذابهاي روحي را به اين مرد الهي داد. روحانينماي مزبور كراراً براي شهيد پيام ميفرستاد كه در امر مرجعيت آيتا... خميني مردم را به من ارجاع دهيد من هر چه گفتم همان است و اگر غير از اين انجام دهي، شما را از اين شهر با وضع بدي اخراج ميكنم.
ولي آيتا... اشرفي وقعي نمينهاد و به سختي پايداري ميكرد.آيتا... اشرفي استوارتر از كوه در برابر همه كارشكنيها و مخالفتها و توطئهها و افتراها مقاومت كرد و بالاخره خط امام را در آن منطقه تثبيت كرد. او مدت بيست و هفت سال در شهر كرمانشاه با مظلوميت عجيبي زندگي كرد و از ناراحتيها و دردهاي دل خود حتي براي فرزندانش كمتر گفت. گاهي مانند علي(عليهالسلام) كه دردهاي دل خود را در چاه بيان ميكرد در خلوت با خداي خويش درددل مينمود و گاهي يكي از دردهاي درونياش را براي همسر خود ميفرمود و توصيه ميكرد مبادا فرزندان بفهمند. يكي دوبار فرمود: "پس از مرگ زياد براي من گريه كنيد زيرا من خيلي مظلوم قرار گرفتهام." و فرمود: "هر چه فكر ميكنم چه كردهام كه اين چنين مورد حملههاي اين افراد قرار گرفتهام فكرم به جايي نميرسد. تنها جرم من حمايت از امام و مرجعيت ايشان است و اينها تمام همتشان اين است كه من اين شهر را ترك كنم تا آنها به آمال خودشان برسند و حق امام را ضايع كنند كه در نتيجه به اسلام ضربه بزنند و رژيم طاغوت را نگه دارند ولي هيهات من اين آرزو را بردل آنها خواهم گذارد و اين شهر را ترك نخواهم كرد مگر بعد از آن كه اطمينان پيدا كنم كه اينها ديگر كارشان تمام شده و نميتوانند توطئه خود را پياده كنند." گاهي ميفرمود: "اي كاش ميتوانستم خود را به امام برسانم و كمي از اين رنجها و كارشكنيها و مخالفتهاي اين افراد را بگويم." ولي او كه اهل گذشت بود بارها خدمت امام رسيد و كلمهاي نگفت.
در شهر كرمانشاه عليرغم فشارها و اختتناقهاي شديد دستگاه طاغوتي آيتا... شهيد اشرفي با همكاري بعضي از علما و روحانيون اين شهر مجالس متعددي به عنوان بزرگداشت شهدا و اعتراض به رژيم منعقد كرد كه در پايان هر يك مردم باشعارهاي درود بر خميني و سپس مرگ بر شاه به خيابانها ميريختند و مراكز فحشا را منهدم ميكردند. عمدهترين مراسمي كه تا آن تاريخ سابقه نداشت و در واقع جرقهاي بود در جهت شعلهور شدن يك آتش عظيم در اين منطقه. مجلس بزرگداشت شهادت آيتا... حاج سيد مصطفي خميني فرزند امام امت بود كه بنابه دعوت و اطلاعيه چاپي آيتا... اشرفي اصفهاني در مسجد مرحوم آيتا... بروجردي منعقد شد. اين مجلس در واقع اولين نقطه حركت نهايي مردم اين منطقه بود.
آيتا... اشرفي در تظاهرات آرام روز سهشنبه11/7/1357درحاليكه پيشاپيش مردم كرمانشاه حركت ميكرد مورد حمله مأمورين ساواك قرارگرفت. در اين حمله چند تن شهيد و مجروح گرديدند و ايشان نيز مختصري آسيب ديد. موج تلفنها و تلگرافها از شهرهاي سراسر ايران جهت احوالپرسي سرازير شد. آن شب شبي بود كه امام از نجف اشرف به سوي كويت رهسپار گرديد و دولت كويت از ورود ايشان به خاك اين كشور جلوگيري كرد و معلوم نبود امام كجا و به سوي چه كشوري در حركتند مردم ايران همه نگران بودند و خانواده شهيد اشرفي نيز نگران. در همان شب ناگهان يك افسر و دو مأمور شهرباني و دو مأمور ساواك بدون اجازه با شتاب خود را به داخل منزل شهيد اشرفي مياندازند. آنها ابتدا تلفن منزلشان را قطع ميكنند آنگاه داخل اتاق ميروند و درحاليكه خانواده در خواب بودند دست شهيد محراب را در بستر ميبندند وچنين ميگويند: "بفرماييد برويم شهرباني فقط جند دقيقه از شما بازجويي ميشود و شمارا رها ميكنيم." آيتا... اشرفي خواستند نماز صبح را بهجا آورند اما مأمورين نميپذيرند و ايشان را باعجله سوار ميكنند و پس از بازجويي مختصري به همراه آقاي عراقي به تهران برده و در كميته شهرباني زنداني ميكنند. در زندان كميته پس از بازجويي ايشان را در سلولي تاريك جاي ميدهند. بعدها چنين ميگفتند: "در اين چند روزه كه در زندان بوديم نميفهميديم چه وقت شب است و چه وقت روز. براي انجام نمازهاي واجب نميتوانستيم اوقات را تشخيص بدهيم. مأمورين اوقات نماز را از پشت در زندان اعلام ميكردند. براي وضوگرفتن هم بايد در زندان را ميزديم تا مأمورين بيايند در را بازكنند. موقع رفتن به دستشويي يك پارچه بر سر ما ميانداختند تا در وقت اياب و ذهاب همديگر را نبينيم. در همان زندان كميته آقاي دستغيب و آيتا... طاهري هم بودند ولي همديگر را نديديم." سرانجام پس از چند روز بر اثر اعتراضات زياد بعضي از مراجع تقليد و خوف از اغتشاش مردم ايشان را اززندان رها كردند.
آيتا... اشرفي در تمام راهپيماييها و تظاهرات پيشاپيش مردم كرمانشاه بود و اكثر مواقع تا نهايت مقصد راهپيمايي پياده ميرفت. اولين راهپيمايي كه به دعوت شهيد به طور آرام در كرمانشاه انجام گرفت راهپيمايي روز عيد فطر بود. اين راهپيمايي از مسجد آيتا... بروجردي تا مسجد جامع انجام گرفت و به دنبال آن راهپيماييها و تظاهرات زيادي شد كه همه به دعوت ايشان و بعضي علماي كرمانشاه بود. در روز تاسوعاي همان سال كه در سراسر كشوردعوت به راهپيمايي شده بود با اين كه يكي از مقامات بالاي ساواك به وسيله ي تلفن ايشان را تهديد به قتل كرد و گفت: "چنانچه در راهپيمايي روز تاسوعا شركت كنيد شمارا به قتل خواهيم رسانيد و خونتان برعهده ما نيست. شهيد چنين جواب گفتند كه "ما آماده هستيم شما قدرت داريد هر چه خواستيد بكنيد، ماهم در راهپيمايي شركت خواهيم كرد."
در روز تاسوعا جلو تظاهرات كنندگان حركت كردند و تا مقصد پياده رفتند و تا پايان برنامه هم حضور داشتند در يكي از راهپيماييها مردم كه قصد منهدم كردن مجسمه طاغوت را داشتند به دستور استاندار به رگبار گلوله بسته شدند و بيش از دويست نفر شهيد و صدها نفر مجروح گشتند.
آيتا... اشرفي كه يكي از ياران قديمي امام و از شخصيتهاي شناخته شده و مورد توجه كامل مراجع تقليد و حوزههاي علميه بود و در پيشبرد انقلاب و خط امام نقش عمدهاي داشت. بارها مورد سوءقصد منافقان و تروريست قرار گرفت. اولين سوءقصد به شهيد اشرفي در ماه رجب 1400ق0(1359ش0) بود كه خانه ي شهيد محراب و خانههاي همسايگان به وسيله بمب صوتي كه نزديك منزل ايشان كار گذاشته شده بود بهلرزه درآمد و كليه شيشههاي اين خانهها شكسته شد. آيتا... اشرفي به هنگام وقوع اين حادثه به زيارت حضرت رضا(عليهالسلام) مشرف شده بود و ضد انقلاب اين بار ناكام ماند.
دومين سوءقصد نافرجام در ماه رمضان1401 برابر با تير1360 اتفاق افتاد. خبرنگار روزنامه كيهان آن واقعه را چنين شرح ميدهد: "ديروز ساعت12:30 هنگاميكه آيتا... حاجآقا عطاءا... اشرفي امام جمعه كرمانشاه قصد ورود به مسجد بروجردي را داشتند سه مهاجم مسلح كه در داخل يك پيكان زرد رنگ در مقابل مسجد كمين كرده بودند به آنها حمله ور شدند مهاجمان مسلح ابتدا قصد داشتند با مسلسل كلاشينكف به سوي امام جمعه تيراندازي كنند ولي به علت گيركردن تير در لوله اسلحه موفق به اين كار نشدند. مهاجمان سپس به هنگام فرار يك عدد نارنجك به طرف امامجمعه پرتاب كردند كه براثر انفجار يك زن شهيد و پنجنفر مجروج شدند.
به دنبال اين حادثه دو اتومبيل ژيان با ايجاد تصادف ساختگي راه را بستند و دقايقي بعد كه پليس و سپاه رسيدند مهاجمان مسلح و سرنشينان دو اتومبيل ژيان از صحنه حادثه گريختند. آخرين گزارش از منزل امام جمعه كرمانشاه حاكيست حال حاجآقا عطاءا... اشرفي خوب و رضايتبخش است و تحقيق در مورد اين حادثه و شناسايي مهاجمان مسلح ادامه دارد. در پي سوءقصد نافرجام به جان آيتا... اشرفي امامجمعه كرمانشاه وي در گفتگويي اظهار داشت: "در اين گونه سوءقصدها مسئله جان خود من مطرح نيست زيرا من شخصا آماده شهادتم ولي حفظ جان شخصيتها از نظر روند سياسي مملكت بايد مورد توجه قرارگيرد." و اين دغدغه مهمي بود كه در آن روزهاي پرتلاطم شنوايي نداشت.
بعد از اين دو ترور نافرجام منافقان در پي نقشهاي ديگر و با يك روش انتحاري دست به فاجعهاي زدند كه خاطره آن روز اين گونه در ذهن مردم كرمانشاه نقش بسته است. "در شروع خطبههاي نمازجمعه توسط آيتا... اشرفي يك نفر به طرف ايشان هجوم برد و با كشيدن ضامن نارنجكي كه به خود بسته بود باعث شهادت ايشان در محراب نماز جمعه كرمانشاه شد."
امام شهيدان در پيامي به مناسبت شهادت چهارمين شهيد محراب آيتا... اشرفي چنين فرمودند:
...شهيد عزيز محراب اين جمعه ما، از آن شخصيتهايي بودكه اينجانب يكي از ارادتمندان اين شخص والامقام بوده و هستم اين وجود پربركت و متعهد را قريب شصت سال ميشناختم. مرحوم شهيد بزرگوار حجه الاسلام و المسلمين حاجآقا عطاءا... اشرفي اصفهاني را دراين مدت طولاني به صفاي نفس و آرامش روح واطمينان قلب و خالي بودن از هواهاي نفساني و ترك هوي و اطاعت امر مولي و جامعيت علم مفيد و عمل صالح ميشناسم. او در عين حال مجاهد و متعهد و قويالنفس بود. او در جبهه دفاع از حق از جمله اشخاصي بود كه مايه دلگرمي جوانان مجاهد و از مصاديق بارز "رجال صدقوا ما عاهدوا ا... عليه"بود و رفتن اوثلمه بر اسلام واردكرد و جامعه روحانيت را سوگوار نمود.
چهارمين شهيد محراب آيتا... اشرفي همانطور كه در صحنه دفاع و انقلاب حضوري فعالانه داشت، در صحنه علمي نيز يادگارهايي از خود به جاي گذارده است كه از جمله اين يادگارها ميتوان به كتابهايي همچون مجمع الشتات في اصول الاعتقادات(7جلد)در اصول عقايد و مباحث مختلف اسلامي، برهان قرآن در علوم و معارف قرآني، خطبههاي نماز جمعه كرمانشاه(2جلد) در بيان مسائل اسلامي و اجتماعي و بررسي غيبت حضرت وليعصرنام برد.
اينها، اهم آن اطلاعاتي است كه درباره شهيد اشرفي در منابع رسمي وجود دارد.
***
اما بعداز اين اطلاعات پرسشهايي به ذهنم رسيد كه موجب شد به دنبال او و نشانههايي از او در محل تولدش خوزان بگردم. به بنياد شهيد شهرستان مراجعه كردم اما هيچگونه آرشيو اطلاعاتي بهغير از چند اطلاعيه نداشتند. به بنياد شهيد استان رفتم؛ آنجا نيزهيچ نيافتم. ولي باز بهدنبال نشانهاي سردرگم در كوچههاي كودكيش راه افتادم تا نشان از پيرمردي يافتم كه ميگفتند رابطهاي نزديك با شهيد دارد. پيدايش كردم و با او به صحبت نشستم. آنچه در زير ميخوانيد حاصل گپ كوتاهي است با آقاي حاج حسين صفرعليان معلم بازنشسته آموزش و پرورش و شوهرخواهر شهيد آيتا... اشرفي:
• از نحوه آشناييتان با شهيد اشرفي بگوييد؟
از وقتي من 5سالم بود، همسايه ديوار به ديوار حاجآقا بوديم. البته در آن دوران ايشان در قم به تحصيل مشغول بودند و بعدها نيز با ايشان نسبت فاميلي پيداكرديم و خواهر ايشان را به همسري انتخاب كردم.
• از خصوصيات اخلاقي شهيد صحبت كنيد؟
مهربان و خوش اخلاق بود و در برخورد با هر فرد از سبك و سياق خودش استفاده ميكرد و البته سخاوتمند. به ياد دارم كه هفت سال بيشتر نداشتم و روز سيزده عيد همراه با پدر وحاجآقا و تعدادي از دوستانشان به باغ رفته بوديم. يكي از دوستانشان شعري خواند وقرار براين شد كه هركدام از بچهها يي كه آنجا هستند بتوانند آن شعر را از بركنند جايزه بگيرند. بهخاطر ميآورم كه من اولين نفري بودم كه آن شعر را خواندم و حاجآقا 10شاهي به من هديه دادند و به دنبال او تمام دوستانشان نيز هر كدام 10شاهي كرامت كردند.
• از نام و نسب شهيد اطلاعي داريد؟
حاجآقا بارها گفته بودند نسلشان ميرسد به شيخ حرعاملي كه ايشان پسري داشتند به نام اشرف كه به خمينيشهر ميآيد و فرزندان او به دو دسته تقسيم ميشوند؛ يك دسته در ورنوسفادران و يك دسته در خوزان اقامت ميكنند. پدر ايشان نيز ميرزا اسدا... از فرزندان ميرزا محمدجعفر بود.
• شهيد در چند سالگي پدرشا ن را از دست دادند؟
ميرزا اسدا... در سال 1330فوت كردند وتقريبا آن موقع حاجآقا 49يا50سال داشتند.
• از محل دفن ميرزا اسدا... اطلاعي داريد؟
بله ميرزا اسدا... در قبرستان باجي خوزان به خاك سپرده شدند و همسرشان يعني مادر حاجآقا طبق گفته خودشان در قبرستان ميرزا عبدا... كه به دبيرستان بتول عسكري تبديل شده است.
• از سفرهاي آيتا... اشرفي به خمينيشهر بگوييد؟
ايشان در دوران تحصيل هر سه يا چهار ماه يكبار ميآمدند چون در آن زمان وضع مالي خوبي نداشتند ولي همين كه پدرشان امر ميكردند كه خمينيشهر باش طولي نميكشيد كه خود را ميرساندند و بعد از انقلاب نيز كه در كرمانشاه بودند گاه به خمينيشهر ميآمدند. يكبار در اين سرزدنها چون ايشان يكي از شخصيتهاي كشوري بودند و مورد محافظت سخت سپاه قرارمي گرفتند، قرار شده بود كه ازملاقات محارم با حاجآقا جلوگيري شود و مردها نيز يك روز قبل بايد ثبتنام ميكردند. يك روز ظهر زنگ در خانه ما به صدا درآمد. در را كه بازكردم حاجآقا عبا بر سر وارد خانه شدند و گفتند از دست محافظانشان فرار كردهاند و از من خواستند زنان فاميل را در خانه جمع كنم تا ايشان آنها را ببيند. من اين كار را كردم ولي طولي نكشيد كه محافظانشان وارد خانه شدند و يكي از ايشان در اتاق كنار حاجآقا قرار گرفت و هر چه حاجآقا اصرار كردند كه ميخواهند با محارم خود تنها باشند فايدهاي نكرد. براي همين نواده دوساله خود را به صيغه يك ساعت آن مرد با مهر صدتومان درآورد و حاجآقا خود اين مهر را تقبل كرد.
• آيا وقتي به خمينيشهر ميآمدند، نماز جماعت ميخواندند؟
بله ايشان در مسجد آقا قاسم كه پدرشان نيزدر همين مسجد امام جماعت بودند به نماز ميايستادند. البته اين مسجد بعداز انقلاب به پيشنهاد ايشان به مسجد وليعصر(عجا...تعاليفرجهالشريف) تغيير نام داده شد.
• ا زخانواده شهيد بگوييد؟
شهيد داراي سه پسر و دو دختر هستند كه همه آنها در تهران ساكنند دونفر ازپسرها روحاني و ديگري كارمند بازنشسته است.
• از شهادت ايشان و بيشتر از مردم شهر بگوييد؟
شهادت حاجآقا در محراب نمازجمعه كرمانشاه بود همانطور كه همه ميدانند در روز شهادت حاجآقا وقتي راديو خبر شهادت را اعلام كرد، تمام مردم در كوچه و خيابان جمع شده بودند و در همان هنگام تعدادي از مردم خمينيشهر با اتوبوسهايي به طرف كرمانشاه حركت كردند تا در تشيع ايشان در كرمانشاه حضور داشته باشند. بعداز تشيع ايشان در كرمانشاه شهيد را با هواپيما به اصفهان منتقل كردند و بعد در سپاه خمينيشهر مراسم غسل و كفن ايشان را انجام دادند و ايشان بر دوش تمامي مردم خمينيشهر تشيع شد.
جالب اينجاست كه مردم خواستار دفن شهيد در خمينيشهر بودند و حتي بچههاي محله ورنوسفادران شهيد را بر سر دست تا بانك ملي به نشانه دفن در گلزار بردند ولي با توجه به خواست علما و فرزندان ايشان شهيد را از ميدان امام خمينيشهر تا ميدان امام اصفهان و سپس گلستان شهداي اصفهان بر سردست تشيع و در گلستان به خاك سپردند.
روزنامه فرصت از سال 13 کار خود را آغاز کرد و در حال حاضر خبر های خود را به صورت آنلاین نیز ارائه میکند