حراج آبرو
«انسانها در فراز و نشيبهاي تاريخ هميشه از دردها و آسيبهاي اجتماعي بسياري رنج بردهاند و همواره در جستجوي يافتن علل و انگيزه هاي آنها بودهاند تا راهها و شيوههايي را براي رهايي از آنها بيابند. از مجموعه اين آگاهيها، تجربهها و آموختهها، توانستهاند زمينههاي مطالعاتي و رشتههاي مختلفي را براي تبيين بيهنجاريها و نابسامانيهاي زندگي اجتماعي پيريزي كنند. حاصل اين كار پيدايي دانش آسيبشناسي اجتماعي است.آسيبشناسي عبارت است از مطالعه و شناخت ريشه بينظميها در ارگانيسم فرد و جامعه. در پزشكي به فرايند و علتيابي بيماريها، آسيبشناسي ميگويند. در واقع آسيبشناسي اجتماعي مطالعه ناهنجاريها و آسيبهاي اجتماعي نظير بيكاري، اعتياد، فقر، خودكشي، روسپيگري، طلاق، ولگردي، گدايي و000 همراه با علل و شيوههاي پيشگيري و درمان آنها به انضمام مطالعه شرايط بيمارگونه و نابسامان اجتماعي است.»
در اين گفتار برآنيم تا از ميان اين معظلات رايج به گدايي كه ميتوانيد آن را گاهگاه در گوشه وكنار شهر ببينيد، بپردازيم.
واژه تكدّي عبارت است از: تقاضاي كمك از مردم به منظور رفع احتياجات مادي در انظار عمومي كه با پايمال كردن حيثيت انساني در اجتماع صورت ميگيرد.»
دكتر محمد مظلوم خراساني در كتاب خود نگاشته: «تكدّي به معناي تقاضاي پول يا جنس غيرنقدي است، بدون آنكه در قبال آن كاري انجام شود.»
«فقر بر دو گونه است؛ فقر مطلق آن است كه فرد به هيچ عنوان منبع درآمدي براي رفع نيازهاي خود ندارد. فقر نسبي آن است كه فرد داراي درآمد است، اما اين درآمد كفاف مخارج زندگي وي را نميكند.»
از نظر جامعه شناسان تكدّي ناشي از عدم رشد و عدم تقسيم كار و تفاوتپذيري نقشهاي رايج نمودار ميشود. زيرا كه تحول ناموزون، فرصتهاي نابرابر اشتغال در جريان توزيع كار، مانع از بهكارگيري دستهاي ضعيف و بدون رابطه در فعاليتهاي سالم ميشود كه شالوده اساسي زندگي در همبستگي اجتماعي است.
متكدّيان به معناي واقعي از آسيبديدگان اجتماعي هستند. از عوامل و مشكلاتي بهوجود آمدهاند كه فهرستي از آنها به اين ترتيب است: جنگ، سيل، زلزله، فقر، بيكاري، مهاجرت از روستا به شهرهاي بزرگ و كوچك (دستههايي از زنان با بچه و با لباس محلي در جنوب شهر ديده ميشوند)، پايين آمدن درآمد كه جز با تكدّيگري جبران نشود، داشتن بيماري و تهيه دارو، فرار از منزل و متوسل شدن به گدايي، معلوليت جسمي و روحي (بيشتر گداياني كه در شهر ديده ميشوند معلولان جسمي هستند)، بالارفتن سن و عدم توانايي در كسب و كار (مرد سيّدي كه به درب خانهها ميآيد و تقاضاي پول ميكند)، اعتياد، بيماري و عوارض ناشي از آن (زني كه به خاطر اعتياد شوهرش گدايي ميكند)، نتايج به جا مانده از طلاق و000.»
انواع تكدّي
1-گدايان بالغ و توانمند:
اين افراد بالغ بوده و توانايي انجام كار را دارند، اما به دليل بيكاري و نداشتن منبع درآمد كافي، گدايي را بر كارهاي ديگر ترجيح ميدهند.
2-كودكان توانمند:
الف- برخي والدين كه توانايي حمايت مالي و تأمين زندگي كودكان خود را ندارند، آنها را وادار به گدايي مي كنند.
ب- بعضي از كودكان به دليل گسيختگي خانوادگي همچون فوت والدين، غيبت، طلاق، و000 گدايي ميكنند.
ج- كودكان بهعنوان ابزار گدايي در گرما و سرما براي برانگيختن احساسات مردم مورد استفاده قرار ميگيرند.
3- گدايان بيمار:
اين افراد بيماريهاي سخت و غير قابل علاج همچون فلج، جذام، بيماريهاي پوستي دارند و عامل گسترش اين بيماريهاي مزمن و مسري ميشوند.
4- گدايان مذهبي:
در برخي از مذاهب براي پديده گدايي امتيازهايي قائلند كه در نهايت منجر به نوعي خرده فرهنگ ميشود؛ مثل هند كه گروههاي خاص گدايي ميكنند؛ مثل بايرگيس(bairgis)، فقير، كبير، درويش، پانش(panthi) و000.
در ايران اين افراد مستقيماً تقاضاي پول نميكنند، ولي در گورستانها با قرائت قرآن و دعاخواني، صدقات و خيرات مردم را دريافت ميكنند. اين متكدّيان افراد را در تنگناي وظايف اخلاقي قرار داده و از آنها پول ميگيرند.
5- گدايان ناتوان جسمي- روحي:
افرادي هستند كه به دليل برخي ناتواناييهاي جسمي مانند نابينايي، معلوليت، ديوانگي و000 مجبور به گدايي ميشوند. افراد معلول با نشان دادن اعضاي معلول بدنشان در برانگيختن احساسات اشخاص، كسب درآمد ميكنند.»
6- گدايان تحصيلكرده:
كه با شگردهاي خاصي گدايي ميكنند. همچنين افراد ضعيف كه توسط سودجويان فريبخورده و بهصورت سازمانيافته در شهرها و روستاها دست به گدايي ميزنند.
«مهمترين عامل گسترش تكدّيگري فقر اجتماعي و اقتصادي است. دكتر امانا000 قرابيمقدم كارشناس آسيبهاي اجتماعي درباره استفاده كودكان در گدايي ميگويد: «مسأله استفاده نامناسب از كودكان در بيشتر كشورهاي جهان سوم كه از فقر اقتصادي برخوردار هستند، رواج پيدا كرده و مشكلات متعددي را بهوجود آورده است. اين افراد براي ادامه حيات مجبورند، دست به هر كاري بزنند. چون طبق تئوري نياز، مسأله گرسنگي اولين نياز بشر است.
مصطفي اقليما رئيس انجمن مددكاري درباره تكدّيگري ميگويد: اولين مسأله كه باعث رشد تكدّي ميشود فقر است. حقوق افرادي كه در جامعه مشغول كار هستند، براي ادامه زندگي آنها كفايت نميكند. شرايط حاكم بر جامعه آنها را وادار به كار دوم ميكندكه ميتواند تكدّي گري باشد.»
در دو مصاحبه انجام شده از دو متكدّي كه هر دو زيرنظر كميته امداد بوده و ماهيانه 30هزار تومان ميگيرند، اذعان كردند كه اين مقدار براي ادامه زندگي آنها كفايت نميكند.
آنگونه كه در سايت بهزيستي اصفهان آمده در بخش دفتر آسيبديدگان اجتماعي طرحي به عنوان بازتواني متكدّيان وجود دارد كه نگهداري موقت، شناسايي وضعيت، گروهبندي و ارائه خدمات تخصصي و حمايتي به متكدّيان، كارتنخوابها، افراد درراهمانده جهت جلوگيري از حضور افراد متكدّي و ولگرد در خيابان و ساماندهي فعاليت موسسات خيريه و كمكهاي مردمي به نيازمندان واقعي تشكيل شده است.
افراد مشمول پس از شناسايي و جمعآوري توسط مأموران شهرداري و نيروي انتظامي به مركز مربوطه ارجاع و پس از پذيرش توسط تيم تخصصي و تشخيص وضعيت و نوع نياز، متناسب با آن خدمات تخصصي مددكاري لازم به مددجويان ارائه ميگردد. نام اين مركز «فضيلت» است.
اكنون كه بهزيستي كارهاي مشاورهاي را بر عهده گرفته، شهرداري و نيروي انتظامي با شناسايي و جمعآوري متكدّيان، محيط مناسبتري را براي زندگي اين افراد و بقيه همشهريان فراهم ميآورند.
با اين توضيح مختصر در برخورد با پديده گدايي اولاً بهتر است انواع آن را از يكديگر تفكيك كنيم. ثانياً از تحقير گدايان بپرهيزيم. ثالثاً تلاش كنيم آنها را با نهادهاي مسؤول پديده تكدّيگري مرتبط سازيم و دست آخر اگر ميتوانيم قدمي در جهت توانمندسازي كاري آنها انجام دهيم يا كار مختصري برايشان دست و پا كنيم و در يك كلام به آنها «عزت» بدهيم.
منابع:
1- ستوده، هدايتا000، آسيبشناسي اجتماعي (جامعهشناسي انحرافات)
2- نادري، همتعلي، مقالهاي با عنوان وقتي آبرو حراج شد، www.naslefarad.net
3- مظلوم خراساني، محمد، بررسي مسائل اج ايران صفحه101
4- همان صفحه101
5- نادري
6- مظلوم خراساني، صفحه109-108
7-مقاله، كودكان قرباني گدايي، جمعه 30دي 1384، www.inroozha.com
8-سايت بهزيستي اصفهان
روزنامه فرصت از سال 13 کار خود را آغاز کرد و در حال حاضر خبر های خود را به صورت آنلاین نیز ارائه میکند