براي مشاغل مزاحم خیابان هفده شهریور فكري بكنيد

ارسال در در شهر

5-2هفته گذشته دو تا از همشهریان برای چندمین بار به دفتر فرصت آمدند و به طرح مشکلشان پرداختند. این میهمانان عزیز که گرد و غبار پیری بر چهره شان نشسته بود و آثار تلاش و زحمت چندین ساله بر دستهایشان، کوله باری پر از حرف داشتند.

ما هم از روی وظیفه به حرف هایشان گوش کردیم و قول دادیم پیگیر مشکلشان باشیم. وظیفه ما طرح این مشکل در نشریه فرصت بود و وظیفه مسوولان مربوطه پاسخگویی به این شهروندان. آنچه می خوانید عینا گفته های این دو شهروند است.

 

وارد خیابان هفده شهریور که می شوی کارگاه های کوچک و بزرگ با انواع صداها به استقبالت می آیند. از صدای ریز و یکنواخت تیک تیک چکش تا صدای ممتد و ملال آور ارّه های آتشی و این صدا با تو همراه است تا آخر خیابان، تا از اسفریز عبور کنی و به پارک محلی دستگرد برسی.

کارگاه های نجاری، کابینت سازی، در و پنجره سازی آهنی و آلومینیمی هر کدام دارند ساز خود را می زنند بی توجه به آدم هایی که دارند آن اطراف زندگی می کنند و نیاز به آرامش و سکوت دارند و این آلودگی صوتی این مشاغل را تبدیل کرده است به مشاغل مزاحمی که دیر یا زود باید از شهر خارج بشوند.

***

مشاغل آلوده و مزاحم از ديد كارشناسان شهرداري آن دسته از كارهايي است كه به دلايلي مثل آلودگي صوتي، ايجاد فاضلاب، آلودگي بصري و... مزاحمتي براي شهروندان ايجاد مي‌كنند و زندگی در شهر فاقد مشاغل مزاحم یکی از شاخص های حقوق شهروندی است.

شهرداری خمینی شهر در سال 1381 نقشه ای را از طریق اتحادیه اصناف به دارندگان اینگونه مشاغل تسلیم کرد و به آن ها پیشنهاد داد که زمین های منطقه دو شاخ را متری 10 هزار تومان بخرند. قرار شد این منطقه تبدیل به قطب صنعتی شهر بشود و هر کس می توانست  تا سقف 2 هزار متر از زمین های دوشاخ را خریداری کند. دارندگان این مشاغل در خیابان هفده شهریور می گویند آن زمان زمین های خیابان هفده شهریور ارزان تر از این قیمت بود اما از آنجا که به ما گفتند زمین های آنجا را بلوک بندی شده و با آب و برق و تلفن و آسفالت و حتی امکاناتی مثل مسجد در اختیارمان می گذارند حدودا 12 نفر در و پنجره ساز بودیم که نفری 2 میلیون تومان به حساب شهرداری ریختیم و هر کدام 200 متر زمین خریدیم اما از آن زمان تا کنون همچنان منتظریم تا زمین ها آماده شوند و تحویل بگیریم و شهرداری هم در جواب ما می گوید: اگر می خواهید بیایید پولتان را پس بگیرید، نفری 8 میلیون به شما می دهیم. بعضی ها هم همین کار را کرده اند اما با این پول دیگر جایی به ما زمین نمی دهند.

***

تحمل اینگونه مشاغل خارج از توان شهرهاست ولی انتقال آن ها در همه جا با مقاومت صاحبان این مشاغل روبرو می شود و روند این طرح را با کندی مواجه می کند اما خداداد نصیری و حسن شیروی از جمله در و پنجره سازان این خیابانند که اول از همه اقدام به خرید زمین های دوشاخ کرده اند و حاضرند هر وقت که اعلام بشود به این منطقه نقل مکان کنند و شهرداری می  گوید فعلا همان جا بمانید اما آنچه که آسایش را از آن ها سلب کرده شکایت های مکرر همسایه روبرویی در آن سمت خیابان است که از  3سال پیش شروع شده و هر چند وقت یک بار پای آن ها را به دادگاه باز می کند و مجبور به پرداخت جریمه می شوند. این وضعیت تا آنجا پیش رفته که حتی یک بار که برگه ابلاغ دادگاه به دستشان نرسیده به جرم اینکه در جلسه دادگاه شرکت نکرده اند پلیس از درب مغازه با دستبند آن ها را به بازداشتگاه انتقال داده است. یکی از این طرف های شکایت چند وقت پیش چون جواز کسب نداشت مغازه اش پلمپ شد و دیگری چون درب مغازه اش را شیشه ای کرد تبرئه شد اما آقایان نصیری و شیروی همچنان بلاتکلیفند.

حالا دیگر شهردار  و شورای شهر و نماینده و امام جمعه و همه از مشکل این شهروندان مطلعند اما تا کنون کسی نتوانسته گرهی از مشکلشان باز کند. شهرداری می گوید همان جا بمانید، شورای شهر پیشنهاد می دهد که اره های آتشی را کنار گذاشته اره آب صابونی بخرید و آن ها سال 89 اقدام به خرید این اره به قیمت 790 هزار تومان کرده اند، فرماندار شریفیان پور نامه ای برای دادگاه نوشت و به مدت یک سال از شر این شکایت ها راحتشان کرد، بعد از یک سال نماینده هم نامه نوشت اما ترتیب اثری داده نشد و امام جمعه هم گفت کاری از من بر نمی آید وگرنه دریغ نمی کردم. 2 بار هم رفته اند دفتر فرماندار فعلی اما موفق به ملاقات نشده اند.

تاریخ بعدی دادگاه 24 بهمن ماه است و حتما باز هم جریمه ای و ...

این بار دست به دامن وکیل شده اند شاید او بتواند کاری از پیش ببرد، شاید وکیل از پس مشكل بربیاید ... شاید کسی به درد دلشان برسد...

و اما مسوولان شهر فراموش نکنند که برای حل مشکلات همین مردم است که  هر صبح می آیند پشت میزهایشان می نشینند و عصر بر می گردند خانه. امام صادق - علیه السّلام – می فرماید: خدای متعال فرمود: مردم خانواده من هستند، پس محبوبترین آنان نزد من كسانی هستند كه با مردم مهربان‌تر و در راه برآوردن نیازهای آنان كوشاتر باشند.