یانه تراشی

ارسال در در شهر

تاق، تاق، تاق. این آهنگی آشناست که در سال هایی که خیلی دور نیستند، نزدیک ظهر و یا دم غروب آفتاب از بیشتر خانه ها می شنیدی.

 

صدا، صدای کوبیدن گوشت خام، سبزی و یا حبوبات در یانه سنگی است. کدبانوی خانه تصمیم دارد برای ناهار یا شام کوفته برنجی درست کند یا شاید شامی، کتلت، کوفته، قیمه ریزه یا سرگنجشکی.

و این شاید تنها زمانی بود که دخترکان حق صحبت و یا احیانا اعتراض داشتند چرا که بزرگترها می گفتند: "هر وقت از یانه صدا در آمد، دختر هم صداش در می یاد"

برای اینکه به چگونگی پیدایش این وسیله ضروری دیروزی و فانتزی امروزی پی ببریم، پای صحبت تنها بازمانده یانه تراش شهرمان می نشینیم:

 

لطفعلی ملک زاده، 64 ساله

 

چند سال است به این شغل مشغولید؟

35 سال است که یانه می تراشم.

تا قبل از آن چه می کردید؟

از سربازی که برگشتم، دست تراشی می کردم.

در مورد دست تراشی توضیح می دهید؟

سنگ خام را از کوه می آوردیم و با قلم و چکش می بریدیم و درز می کردیم.

درز یعنی چه؟

صیقل می دادیم و صافش می کردیم برای لبه باغچه، دم ایوان، حوض و ...

چه شد که به یانه تراشی رو آوردید؟

محصولات کارخانه ای زیباتر و ارزان تر که به بازار آمد کار ما از رونق افتاد.

پدرتان به چه کاری مشغول بودند؟

پدرم کشاورز بود.

پس شغل پدر را به یادگار با خود نیاورده اید؟

از پدر خدا بیامرزم این را به یادگار دارم که همیشه می گفت: به کم قانع باشید. برای همین همیشه دست به زانو گرفته کار کرده ام و شکر خدا را گفته ام. از کسی هم توقعی نداشته و ندارم و راضیم به رضای خدا.

از شغل خودتان راضی بودید؟

بله! قبلا بازارش خیلی خوب بود و پولش خیلی برکت داشت، از برکتش خانه خریدم، 5 تا بچه بزرگ کردم و عروس و دامادشان کردم.

پسرها کار شما را ادامه دادند؟

نه، فقط پسر آخرم یک کارگاه پلاک زنی (سنگ تراشی) دارد.

شاگرد تربیت کرده اید؟

چند تایی آمدند ولی ادامه ندادند. چون کار سختی است و جواب مخارج امروزه را نمی دهد.

درس هم خوانده اید؟

آن زمان به علت وضعیت بد اقتصادی خانواده نتوانستم بیش از یکی دو کلاس بخوانم.

امروز بازار کارتان چطور است؟

تکنولوژی و آپارتمان نشینی کار ما را از رونق انداخته است.

مواد اولیه محصول شما چیست؟

سنگ خام که از معدن سنگ می آوریم، قلم و چکش.

یانه ها را چگونه می تراشید؟

با قلم و چکش اطراف سنگ را می تراشیم، وسطش را به وسیله فرز تو خالی می کنیم و با کار دست صیقلش می دهیم و آماده می کنیم.

محصول دیگری هم دارید؟

قبلا آرچی (آسیاب سنگی دستی) هم درست می کردم.

مشتریان شما چه کسانی هستند؟

از دهات بیشتر می آیند، از قهدریجان، گارماسه، کوشک و کهریزک، دستگرد و ... می آمدند، الان کمتر می آیند.

حتما این کار روی دست هایتان فشار زیادی وارد می کند؟

نه مشکلی ندارم، اعتقادم این است که دعای خیر مردم پشت سرم است و تا حالا حتی دکتر هم نرفته ام.

کس دیگری را می شناسید در خمینی شهر مشغول به این کار باشد؟

قبلا چند تایی  بودند مثل استاد مرتضی داورپناه  که به رحمت خدا رفتند. من فقط مانده ام.

اگر حرفی دارید، بفرمایید؟

خیلی دنبال بیمه رفتم نشد و گفتند: «دیر شده»، اگر بیمه ام می کردند خوب بود.