مسؤولان نخوانند / 53
- نیازمندیهای این شماره!
- اگه جامعه ما «قرآنی» شد!
- آیا حواسشون به عابران پیاده بوده؟
- و ...
نیازمندیهای این شماره!
ü به چند نفر آدم دلسوز نیاز داریم که از آبرو و حیثیت شهرستان در برابر برخي مطبوآت(!) دفاع کنند. دیگه از مسؤولان توقعی نیست. اونا مشغول خدمت رسانی اند، خسته می شند!
اگه جامعه ما «قرآنی» شد!
ü روز چهارشنبه 5 مرداد «پوریا وطنخواه» تو وبلاگ «اصلاحگر» یه نظری زیر مطلب «باعث و بانی این کمبود بودجه فرهنگی قرآنی کیه؟» نوشته که عیناً چاپ میشه: نویسنده محترم! فرهنگ سازی شامل چه کارهایی در شهر می شود؟ آیا فقط شامل فعالیت قرآنی می شود؟ به خدا ما هم مسلمان و عاشق امامتیم ولی خسته شده ام. آرزویی شده برایمان تا وقتی حرف از فرهنگ سازی میشود در کنار کار بسیار زیبای قرآنی حرفی هم در مورد اینکه یک کتاب فروشی درست و درمون در شهری با 300000 نفر وجود ندارد زده شود.
اصلاحگر: البته من هم با اين كلام موافقم. اساساً تضادي در بين نيست. منظور ما از قرآني شدن جامعه جاري شدن فرهنگ قرآن است. فرهنگ قرآن يعني فرهنگ تفكر و تأمل، فرهنگ مطالعه و كتابخواني سالم، فرهنگ عبادت، فرهنگ زندگي آرام و معنوي و پرنشاط، فرهنگ شغل آبرومند و زندگي در شأن مردم، فرهنگ مبارزه با فقر و نابرابري و بي عدالتي، فرهنگ نابودي جهل و ناداني، فرهنگ .....
پوریا جون! بنظرت يه زندگي خوب غير از اينهاست؟ اگه جامعه ما «قرآنی» شد همه مشکلات حتی فرهنگ مطالعه حل می شه. اصلاً دیگه این ستون هم چاپ نمی شه!
یه رؤیای ماشینی!
ü از اول مردادماه اتوبوس های واحد خط هفتصد دستگاه مسیر رفت را که یه طرفه است، از خیابون امام شمالی و جنوبی می روند ولی برگشت را از خیابون شریعتی شمالی و جنوبی حرکت می کنند. دلیلش هم کاهش ترافیک اعلام کرده اند. این کار واکنش های زیادی داشته؛ از اعتراضات مردمی به فرمانداری تا اعتصاب رانندگان اتوبوس.
عزيزان شورای ترافیک! بیخود به خودتون زحمت ندید! اگه اصلاً حرکت اتوبوس واحد تو خیابونا را ممنوع هم بکنید باز هم غول بزرگ ترافیک هست. چرا؟ چون بیشتر مردم نمی خوان قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کنند! مگه نه اینه که چندین متر اطراف میدان و داخل میدان وسیله نقلیه نباید پارک بشه؟ مگه نه اینه که ایستگاه های اتوبوس واحد محل پارک نیست؟ کی گوش می ده؟ کی عمل می کنه؟ چرا رانندگان خودروهاشون را تو پارکینگ های عمومی پارک نمی کنند؟ نکنه دلتون خوشه به اون راننده ای که با زیر پا گذاشتن حقوق دیگران تو خیابون امام(ره) دوبله پارک کرده؟
سروان! مشکل از ضعف پلیس راهنمایی رانندگی هم هست. پلیس بلد نیست با مجرمان برخورد قاطع داشته باشه اقلاً جلوی رانندگان متخلف را که می تونه بگیره. نمی تونه؟! پس ببینید با این رانندگان متخلف و با این پلیس راهنمایی رانندگی باحالی که ما داریم، کاهش ترافیک یه رؤیاست. یه رؤیای ماشینی!
آیا حواسشون به عابران پیاده بوده؟
ü واسه کاهش تصادفات خیابون شریعتی شمالی وسط خیابون جدول ساخته اند تا دیگه «کار تو کار»! – واژه خارجی شیر تو شیر- نشه. جدای از اینکه جدول گذاری وسط این خیابون باریک کارشناسی شده است یا نه، فقط یه نکته و اون اینکه اونایی که این فکر بِکر(!) را کردهاند آیا حواسشون به عابران پیاده بوده؟ اگه یه شخصی، پیرمردی، پیرزنی خواست از این طرف خیابون به اون طرف بره، باید از مانع نیم متری ای که به تازگی وسط خیابون کاشته اند، عبور کنه و ممکنه که موفق نشه و پاش به مانع برخورد کنه و بیفته و سرعت زیاد ماشین ها و...!
خواب تو ماه رمضان هم عبادت حساب می شه!
ü حدیث داریم که بهترین عبادت کاره؛ مخصوصاً خدمت به خلق ا... که ثوابش را دوبله می کنه و مخصوصاً تو ماه رمضان که نفس کشیدنش هم عبادته. اما من نمی دونم ماه رمضان که می شه چرا هیئت دولت تصمیم می گیره که این نوع عبادت را از کارمندان زحمتکشش بگیره و ساعات کاری اونا را کاهش می ده؟! اعلام می کنه که ادارات دیرتر کار را شروع کنند و از اون طرف هم زودتر تعطیل بشوند. جالبه که علت این تغییرات هم یه جوک تکراری که هر ساله گفته می شه: استفاده کارمندان از فضایل ماه مبارک!!! شاید منظور هیئت دولتی ها خوابه که تو ماه رمضان عبادت حساب می شه!
مسؤولان زحمتکش! پس شما تو این شهرستان چکاره اید؟ اگه قانونی مثل این با عقل سلیم جور در نمی آید، پیگیری کنید تا قانون اصلاح بشه. به کارگران ساختمانی و کارخانه ها نگاه کنید! تو ماه مبارک سحری را خورده نخورده می روند محمودآباد و تا ساعت 4 و 5 عصر زیر برق آفتاب کار سنگین می کنند تا یه لقمه نون حلال دربیاورند. البته به قول رفقا ای کاش کارمندان همین چهار پنج ساعت را کار مفید بکنند!
یه مسؤول جوابگو تو شهر نیست؟!
ü «ماجرای خمینی شهر در «شوک» روایت میشود». این تیتر خبر هشتم مرداد خبرگزاری مهر بود. با خوندن این خبر واقعاً «شوکه» شدم. اراذل و اوباش یک لحظه غفلت کردند و آبروی خودشون را بردند ولی مسؤولان شهرستان هنوز در غفلت به سر می برند و با سکوتشون... بابا! یه مسؤول جوابگو تو شهر نیست؟!
پوشش اسلامی!
ü چند روز پیش یه اطلاعیهای رو دیوار پیاده رو دیدم. «به دو نفر کارمند خانم با پوشش اسلامی جهت امور اداری نیازمندیم. تلفن...». ببینید خود مردم هم می دونند پوشششون اسلامی نیست. اون وقت ادعای مسلمونی داریم و می خواهیم با یه «یا حسین(ع)» گفتن مشکلاتمون حل بشه، روزه هم که میگیریم! انصاف داشته باشید! اصلاً ما کاری به اسلام نداریم. بعضی از این خانمها – ببخشید عروسک های متحرک- با چنان وضعی در کوچه و خیابون می آیند که اصلاً پوشش اونا اسلامی که هیچ «غيراسلامي» هم نیست. يعني در هيچ دين ديگري هم تعريف نمي شه!
علناً روزه نخور!
ü برادر من! خواهر من! نمی تونی روزه بگیری، هنوز به تکلیف نرسیده ای، بیماری داری، نباید روزه بگیری، خب! باشه روزه نگیر ولی علناً هم روزه خواری نکن. طرف داره تو خیابون رد می شه، ماه رمضانه و داره سیگار می کشه و دودش را تو حلقوم خلقا... می کنه. توی اتوبوس نشستی مادری از روی دلسوزی لقمه نان و پنیر و خیار از کیفش بیرون می آوره و به کودکش می ده، خب! مادر من نمی گی ملت روزه دارند و بوی نان و پنیر اذیتشون میکنه. پنج دقیقه دندون روی جگر بذار بعد که رسیدی خونه هر چی می خواهی به کودکت بده. ما باید از الان به فرزندانمون بیاموزیم اگه به هر دلیل نتونستی روزه بگیری علناً روزه خواری نکن!
***