مسؤولان نخوانند...(52)
- نیازمندیهای این شماره!
- گلی به جمال مدیرکل ارشاد اصفهان!
- کلاهی برای شهروندان!
- و...
نیازمندیهای این شماره!
ü به یه نفر نیاز داریم که بتونه مسابقات لیگ فوتبال شهرستان خمینی شهر را تو فصل تابستون امسال برگزار کنه. اگه این برنامه ردیف میشد بیش از 2000 جوان و نوجوان سرشون گرم می شد. اگه پس فردا این جوونا معتاد شدند کی جواب می ده؟ آخه دعواهای بین مسؤولان تربیت بدنی شهرستان که تمومی نداره. مثلاً یکی از متولیان فرهنگی هم هستند.
گلی به جمال مدیرکل ارشاد اصفهان!
حضرات مسؤول! چرا از حیثیت همشهریان دفاع نمی کنید؟ چرا باید کار به جایی برسه که مثلاً يه روزنامه اصفهاني مقالهای موهن را چاپ کنه و خمینی شهری های عزیز را تلویحاً به مردم اون شهر آمریکایی تشبیه کنه؟! این وظیفه کدوم نهاد و ارگانیه که از حیثیت مردم شریف خمینی شهر در قبال این مطالب بی پایه و اهانت آمیز دفاع کنه؟ باز گلی به جمال مدیرکل ارشاد اصفهان! کاری کنید که اسمتون به نیکی بمونه نه اینکه خودتون تو پُست و مقامتون بمونید!
در خواب بیند پنبهدانه!
ü فکر کنم همه مسؤولان یه بار اومدند و از موزه تاریخی بیمارستان منظریه دیدن کرده اند –خوش به سعادتشون!- همین چند روز پیش هم معاون وزیر مسکن و شهرسازی به قول خودش از مهم ترين طرح در استان اصفهان بازدید کرد و گفت که طبق برنامه زمان بندي شده تا انتهاي سال 91 با تمام امكانات به بهره برداري خواهد رسيد. آخه جعفر آقا! خودت میگی این طرح تاكنون (بعد از 20 سال) فقط 30 درصد پيشرفت داشته، حالا وعده می دید 70 درصد باقیمونده تو کمتر از دو سال تموم بشه؟! کل بیمارستان را می شه در کمتر از این مدت هم ساخت ولی با این همتی که مسؤولان به خرج میدند، در خواب بینيم پنبه دانه!
باعث و بانی این «کمبود بودجه فرهنگی قرآنی» کیه؟
ü تو شماره قبل مطلبی از برگزاری همایش علامه امینی چاپ شده بود. آخرش نوشته متأسفانه «کمبود بودجه فرهنگی قرآنی» باعث شده بود آنگونه که باید و شاید درمورد این برنامهها تبلیغ صورت نگیره. راستی باعث و بانی این «کمبود بودجه فرهنگی قرآنی» کیه؟ چرا باید تو مملکتی که ویتامین «فرهنگ» اون به شدت پایینه، واسه بعضی کارها بودجه باشه اما نوبت به کار فرهنگی که می رسه کفگیر همه می خوره ته دیگ! اداراتی مثل آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، تربیت بدنی، تبلیغات اسلامی و اینا چه می کنند؟ اوقات فراغت بچ هها داره مثل برق و باد می گذره. تابستون داره تموم میشه ها!
کلاهی برای شهروندان!
ü تو شماره قبل همین نشریه خوندیم که شهرستان خمینی شهر از لحاظ قانون باید «فرمانداری ویژه» داشته باشه. بحث فرمانداری ویژه تو کشور از شش سال پیش شروع شده و شهرهای واجد شرایط رفته اند و حقشون را گرفته اند. حالا دو سؤال مطرحه. ما که دستمون به این مسؤولان نمی رسه اگه دست کسی به اونا رسید، این را بپرسه اولاً تو این شش سال مسؤولان شهرستان چکار می کردند؟ خواب بوده اند؟ دوم اینکه از کجا معلوم همین الان تو مجلس و دولت یه امتیازاتی واسه شهرهایی مثل خمینی شهر تصویب نشه که مردم ما شش سال دیگه تازه شستشون خبردار بشه و بفهمند سر شهرستانشون بی کلاه مونده؟ آقای نماینده! شما تضمین می کنی این اتفاق نیفته؟ آقای فرماندار شما تضمین می کنی؟ کی تضمین می کنه؟!
پیشنهاد، نه مصوبه!
ü چند روز پیش شورای فرهنگ عمومی شهرستان بالاخره جلسه تشکیل داده تا مثلاً امور هیئات مذهبی را بررسی کنه. تو این جلسه مصوباتی تصویب شده که می بایست در قالب پیشنهاد ارائه می شد؛ مثلا پیشنهاد بشه که نام امام و شهدا و رهبری تو هیأت آورده بشه نه اینکه اجبار بشه وگرنه درست که نمی شه هیچی، اوضاع از اینی هم که هست بدتر می شه. به قول فرماندار تو همین جلسه: همه را که با داد و فریاد و برخورد و دستور نمی شه اصلاح کرد!
من و شما و مسؤولان شنوا!
ü مرحوم آیتا... قصری یکی دیگه از علمای شهرستان بود که واسه تبلیغ 45 سال تو سرما و گرما به یکی از روستاهای دورافتاده استان چهار محال و بختیاری می رفته و حالا که فوت کرده چقدر محبوب اهالی روستاست و هنوز که هنوزه اسم او را که می شنوند با عظمت یاد می کنند. این را من نمی گم، اعضای هیئت تحریریه نشریه می گن که چند روز پیش واسه تهیه گزارش به همین روستا سفر کرده بودند. و این باید الگویی باشه واسه من و شما و مسؤولان شنوا که ادعای دین و دیانت میکنیم و باید واسه تبلیغ اون از هر کمکی دریغ نکنیم. شنیدید؟!
***
اصلاً قانون ما مشکل داره!
ü تو يكي از شماره هاي قبلی دادستان یه سری حرفایی زد که اگه می بینید متهم را می گیرند می برند دادگستری و حاضری اش را که زد، شب نشده آزاد می شه، این بخاطر قانونه. اصلاً قانون ما مشکل داره. نه تو خمینی شهر بلکه تو کل کشور. مشکل از قانونه ما دستگاه قضا مجری قانونیم! خب، كي بايد قانونو اصلاح كنه؟
***
آشغالهای پخته!
ü اینقدر مشکلات روی سر مردم ریخته که به زور یادشون می مونه که امروز شنبه است یا یک شنبه. حالا شهرداری توقع داره مردم حواسشون باشه که مثلاً روزهای فرد زباله ها جمع آوری می شه یا روزهای زوج؟ امروز ششمه یا پنجم؟ اصلاً پنجم زوج میشه یا فرد؟ روزهای 31 هم که جمع آوری صورت نمی گیره. بعضی از شهروندان هم که حواسشون نیست، صبح روز 31 ماه به امید اینکه روز فرده و زباله ها جمع آوری میشه، زباله هاشون را سر کوچه می گذارند. اون روز آشغال ها توی کوچه می مونه و زیر برق آفتاب خوب پخته می شه. شب هم که سر و کله حیوانات موذی پیدا می شه. روز یکم هم تا بره خودروهای حمل زباله برسه ظهر شده و باز هم آشغالها پخته تر میشه و.... خودتون حدس بزنید چه بوی متعفنی کوچه را میگیره. [عجب گزارش آشغالی ای شد!]
***
آخر شب نه دم غروب!
ü اخیراً دیده ایم که شهرداری داره سر و سامانی به ایستگاههای اتوبوس واحد خیابان شریعتی شمالی می ده مثلاً سنگفرش کردن و نیمکت و اینا! دست گُلشون درد نکنه! فقط بهتره این کارهای عمرانی و آوردن کامیون مصالح را بگذارند واسه آخر شب. نه دم غروب که خیابان شلوغه. راستی! هوای درختان زبون بسته هم داشته باشید.
***
دوست ندارند مثل مگس روی نقاط ضعف بنشینند!
ü تو يه همایش یکی از مسؤولان گفته بود که بعضی ها دوست مثل مگس روی نقاط ضعف بنشینند و اونا را بزرگ کنند. اولاً که اونا دوست ندارند روی نقاط ضعف بنشینند وظیفه شون ایجاب میکنه. ثانیاً آخه مگه بعضیا نقطه مثبت هم باقی گذاشتند که برند اونجا بنشینند. ثالثاً شما فکر می کنی عدم ساخت بیمارستان منظریه، عدم تکمیل جاده کمربندی و پروژههای ناتمام دیگه کوچیکه که اینا برند بزرگش کنند. رابعاً ما که امیدواریم نشریات دیگه ای تو شهرستان منتشر بشه و مثل مگس روی نقاط ضعف ننشینه.
***
طرز فکر تاریخ گذشته!
ü قراره که به دستور استانداری مبلغی را سازمان تبلیغات به اتحادیه تشکل های قرآنی بده تا اتحادیه بره و مجله بخره و بین فعالان قرآنی شهر توزیع کنه. وقتی مسؤول اتحادیه به سازمان می ره که پول را بگیره، اونا می گن این طرح مربوط به سال 1389 هست و ما به شرطی این مبلغ را می دهیم که شما مجلات سال قبل را بخرید! و استدلالشون هم این بود که قرآن که هیچ وقت کهنه نمی شه و مطالب قرآنی که تاریخ انقضا نداره و از این توجیهات بی سر و ته! تهش هم اقرار کردند که می خواهند گزارش سال 1389 را تکمیل کنند، باید فاکتور مجلات مربوط به سال 1389 باشه و خلاصه کلی فیلم درآوردند تا پول را دادند.
شما قضاوت کنید وقتی طرز فکر مسؤولان ارشد یه دستگاه فرهنگی استان این باشه، چی می شه؟!