طي دو هفته گذشته در هر محفل خصوصي يا عمومي كه حاضر مي شديد، بحث بر سر فاجعه اي بود كه در شهر اتفاق افتاده بود و هر كسي بر اساس اطلاعاتي كه به آن رسيده بود راجع به آن قضاوت و داوري و بعضاً تحليل و بررسي مي كرد؛
ولي يك نكته مشترك بين همه افراد كم و بيش مطرح بود و آن ضرورت رسيدگي به مسئله و انجام تمهيداتي براي جلوگيري از وقوع چنين حوادث است. البته اگر بخواهيم اين موضوع را مورد بحث و بررسي دقيق قرار دهيم بايد از ابعاد و زواياي مختلف آن را مورد توجه قرار دهيم چرا كه حوادث اجتماعي و ماهيتي بگونه اي هستند كه علل و عوامل متعدد و فراواني دارند و نمي توان بصورت تك بُعدي به آنها پرداخت. در خصوص اين فاجعه هم بايد بگوئيم كه هم مسائل تأميني و امنيتي دارد چرا كه مي بايد بصورت هاي مختلف امنيت اخلاقي و اجتماعي و حيثيتي جامعه مورد توجه بوده و دستگاههاي متولي با اقدامات بموقع خود مانع بروز آنها شوند كه بخشي به دستگاه قضايي مربوط بوده؛ چرا كه طبق قانون اساسي يكي از وظايف قوه قضائيه پيشگيري از وقوع جرم است كه قانون راهكارهاي آنرا هم ديده است و بُعد انتظامي و كشف جرم و تعقيب مجرمين از ابعاد ديگر اين مسئله بوده كه بايد به آن توجه نمود و بُعد قضايي آن يعني پس از وقوع جرم و دستگيري مجرم از جمله مباحثي است كه مي تواند در بروز چنين حوادثي مؤثر باشد كه اين هم بر عهده دستگاه قضايي است كه با چنين وقايعي خيلي قاطع و سريع برخورد نموده و البته به اين حادثه هم بسنده نشود بلكه مي بايستي پرونده برخي افراد با سابقه اي که در اين ماجرا بوده اند مورد توجه قرار گرفته علت اينكه در جرايم قبلي با آنها برخورد درستي صورت نگرفته هم مي بايستي مد نظر باشد. بعد فرهنگي و اخلاقي موضوع را هم نبايد ناديده گرفت و شايد بخش عمده مباحث به اين بعد مربوط مي شود كه اساساً جامعه از لحاظ فرهنگي و اخلاقي به چه سمت و سويي مي رود؟ چرا كه اين حوادث شايد بكرات در جامعه بصورت پهنايي اتفاق مي افتد ولي در برخي موارد علني شده و شايعه آن فراگير مي شود و از يك جهت خوب است كه واكنش جامعه را بتوان ارزيابي كرد كه چقدر نسبت به اين مسائل حساسيت دارد كه در اين مسئله نقطه مثبت آن همين بود كه واكنش جامعه خيلي شديد بود كه از اين واكنش بعنوان يك سرمايه مي بايد استفاده كرد و كارشناسان فرهنگي و اجتماعي با مديريت اين حساسيتها بصورت عميق نگاه كنند نه اينكه بصورت احساسي و عاطفي و زودگذر در حد يك هيجان اجتماعي به آن پرداخت شود بلكه آنرا بعنوان يك مطالبه اجتماعي مطرح كنند و علاوه بر گوشزد نمودن وظايف دستگاههاي مسئول به مسئوليت مردم و نقش مردم در جلوگيري از اين حوادث پرداخته و بصورتهاي مختلف اقداماتي كه خود مردم مي توانند انجام دهند را مطرح نموده و درصدد اين باشند كه براي حل اين مسائل از خود مردم بايد كمك گرفت كه هم عملي است و هم هزينه ها و تبعات آن خيلي كمتر است.
نكته دیگري در لابلاي طرح اين موضوع مطرح شده اينكه حيثيت اجتماعي شهرستان لكه دار شده كه بايد از مزيتها و ويژگيهاي منحصر بفرد شهرستان دفاع نمود و همگي از هر گونه اقدام ناشايست اعلام تنفر و بيزاري كنيم و نتيجه اينكه مي بايد بفكر نجات جامعه بود چرا كه وقوع اين حوادث مي تواند هشداري باشد كه اگر از آن غفلت شود كه متأسفانه بعضاً شده منجر به اين وقايع شد و هيچ تضميني براي عدم تكرار آن وجود ندارد مگر اينكه همگي دست به دست هم بدهيم و علاوه بر جنبه هاي اطلاع رساني و اقدامات تأميني، انتظامي، فرهنگي و قضايي و كمك مردم و هوشياري و بيداري و عدم غفلت از علل و عوامل اين وقايع را مورد توجه قرار دهيم و نگذاريم اين مسائل تهديدي براي بنيانهاي اخلاقي، اعتقادي و ديني و انساني جامعه شود و خداي ناكرده روزي به خود آئيم كه هر روز شاهد اين حوادث باشيم و دور از جامعه اسلامي است كه توصيه هاي فراواني دارد بر حل مشكلات و معضلاتي كه مي تواند منجر به اين حوادث شود مثل تسهيل در امر ازدواج، اشتغال، ايجاد مراكز فرهنگي و تفريحي و ورزشي كه هر كدام مي تواند سهمي در كاهش معضلات اجتماعي داشته باشد. به اميد روزي كه جامعه شاهد امنيت شهروندان و ناامني براي متجاوزان و استحكام خانواده ها و پايبندي به اصول اخلاقي و انساني در همه سطوح باشد.