اقسام طلاق

ارسال در قضایی و انتظامی

اشاره: آیا به راستی مشکلات زناشویی غیر قابل حل است و راهی جز طلاق ندار؟ چگونه محبتها کم و عشق بیمار و بی حلاوت می گردد تا آنجا که طلاق به عنوان تنها راه انتخاب می شود راهی که بزرگان دین ، علما و صاحبنظران طبق آموزه های دینی آن را امری ناپسند دانسته وفقط در مواردی تجویز کرده اند که چاره دیگری نباشد.
به هر صورت طلاق یکی از راه های انحلال و فروپاشی زندگی زناشویی است و اقسامی دارد که در این نوشتار با آن بیشتر آشنا خواهیم شد.
راهنمای واژه
طلاق رجعی: طلاقي است كه مرد در مدت معين حق مراجعه به زن و ادامه زندگي را دارد و در صورت مراجعه مرد طلاق منتفي مي شود .
حضانت: حق تكليف و نگاهداري فرزند است.
نفقه: عبارت از تامين مخارج و مايحتاج زندگي زن، فرزند و اقارب مي باشد
طلاق باين: طلاقي است كه در آن مرد حق رجوع به همسر خويش را ندارد مانند طلاق زن يائسه يا دختر باكره.
طلاق خلع: طلاقي است كه زن به لحاظ كراهتي كه از مرد دارد با بخشيدن مالي كه مي تواند تمام يا قسمتي از مهريه يا چيزي بيش از آن باشد تا شوهر را راضي به طلاق نمايد.
طلاق مبارات: طلاقي است كه كراهت از طرف زن و مرد ( هر دو طرف باشد) در اين صورت مالي كه بخشيده مي شود بيش از مهر نخواهد بود.
طلاق از اين جهت كه مورد درخواست زن باشد يا مرد و يا هر دو سه حالت دارد.
1- طلاق به درخواست يا به خواسته مرد
2- طلاق به درخواست زن
3- طلاق به درخواست زن و شوهر
طلاق به درخواست يا به خواسته مرد
زماني كه طلاق به خواسته مرد باشد به آن « طلاق رجعي» گفته مي شود زيرا مرد تا مدت سه ماه حق رجوع يعني پشيماني از طلاق را دارد و در اين مدت طلاق كامل نيست و زن و مرد هنوز نسبت به هم داراي مسووليتها و تكاليفي هستند و با وجود اجراي صيغه طلاق، دفتر ثبت طلاق اجازه طلاق رجعي را تا پايان عده ندارد بنابراين در طلاق رجعي تا پايان عده تصميم مرد به طلاق قطعي نيست و بدينوسيله قانونگذار خواسته است فرصت بيشتري به مرد براي بازگشت به زندگي را بدهد كه اين مدت سه ماه زمان عده نام دارد.
طلاق به درخواست زن:
در صورتي كه زن متقاضي طلاق باشد بايد مقداري از مهر يا همه آن را به شوهر ببخشد تا رضايت او را براي طلا كسب نمايد اين نوع طلاق را ( باين ) مي گويند كه به « خلعي » و « مبارات» تقسيم مي شود.
طلاق توافقي:
نوع سوم « طلاق توافقي » است كه به درخواست زن و شوهر انجام مي شود. در طلاق توافقي زوجين هر دو متقاضي طلاق مي باشند كه با مراجعه به دادگاه خانواده در اموري از قبيل حضانت فرزند بعد از طلاق، ملاقات فرزند، نفقه ايام عده، شيوه استرداد جهيزيه، وصول مهريه و ساير موارد را كتبا نوشته و به دادگاه جهت ضبط در پرونده تقديم نمايند.
رسيدگي به درخواست طلاق در دادگاه
در مواردي كه مرد متقاضي طلاق باشد و يا زن و شوهر تقاضاي طلاق توافقي را بنمايند دادگاه به زوجين اعلام مي نمايد كه داوراني از بين بستگان يا آشنايان مورد اعتماد خويش تعيين و به دادگاه معرفي نمايند چنانچه زوجين نخواهند يا نتوانند داوري معرفي كنند دادگاه راسا مبادرت به انتخاب داور مي كند داوران منتخب يا منصوب از ناحيه دادگاه بايد مسلمان ، متاهل، معتمد، داراي حسن شهرت و حداقل 40 سال تمام داشته و تا حدودي به وضعيت روحي زوجين آشنا باشند ( يا بعد از انتخاب در جريان زندگي و اختلاف آنان قرار گيرند) داوران سعي در اصلاح بين زوجين نموده و چنانچه موفق به اين اصلاح نشوند با اعلام مراتب به دادگاه بر مبناي توافق زوجين گواهي عدم امكان سازش صادر مي كند تا با مراجه زوجين به يكي از دفاتر ثبت طلاق ، صيغه طلاق اجرا و در شناسنامه آنها ثبت شود دادگاه هنگام صدور گواهي عدم امكان سازش بايد اطمينان حاصل كند كه زوجه باردار نيست و رويه قضايي در اين مورد آن است كه زوجه براي معاينه و صدور گواهي به پزشك مورد اعتماد معرفي شود و يا آن كه دادگاه بر مبناي اقرار زوجه مبني برباردار نبودن مراتب را گواهي مي كند مدت اعتبار گواهي عدم امكان سازش سه ماه از تاريخ صدور است و اگر تا پايان آن مدت طرفين يا يكي از آنها جهت ثبت به دفتر خانه مراجعه نكند از درجه اعتبار ساقط است منظور قانونگذار از اجبار مراجعه به دادگاه و تعيين مدت معين براي حل و فصل اختلافات به ظاهر آن است كه بلكه طي اين دوران زن و شوهر پشيمان شده و به سر خانه و زندگي مشترك خود برگردند از سوي ديگر گفته مي شود كه به اين ترتيب از اختيارات مرد براي استفاده از حق يك طرفه طلاق كاسته مي شود.
لازم به ذكر است كه اگر مردي پس از صدور گواهي عدم امكان سازش براي اجراي صيغه طلاق و ثبت آن به دفتر خانه مراجعه ننمايد دفترخانه موظف است احضاريه اي براي شوهر بفرستد و اگر شوهر براي بار دوم از مراجعه به دفتر خانه خودداري ورزد دفترخانه مراتب را به دادگاه اعلام و دادگاه شوهر را احضار مي نمايد در صورت عدم مراجعه وي به دادگاه، دادگاه با رعايت موازين شرعي نماينده اي جهت اجراي صيغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه معرفي مي نمايد. ولي اگر زن از رفتن به دفتر خانه خودداري كند دفترخانه با حضور مرد صيغه طلاق را جاري مي كند و موضوع را به زن ابلاغ خواهد كرد.
بعد از اجراي طلاق چنانچه طلاق از نوع رجعي باشد مرد تا سه ماه بعد از طلاق حق رجوع دارد يعني مي تواند اعلام كند كه از طلاق پشيمان شده و قصد ادامه زندگي مشترك را دارد و زن نمي تواند مخالفت كند.
اما در طلاق باين خلعي و مبارات بعد از اجراي صيغه طلاق مرد حق رجوع ندارد ولي زن مي تواند پشيمان شود و آنچه از مهريه به شوهر بخشيده است را مسترد نمايد و در صورتي كه شوهر تمايل داشته باشد به زندگي برگردد و الا شوهر بايد با طلاق رجعي از او جدا شود . در طلاق توافقي نيز بستگي به توافق دو طرف در انتخاب نوع طلاق دارد اگر طلاق رجعي طلاق در مدت عده قطعي و كامل نيست زن و مرد تا سه ماه در حكم زن و شوهر هستند مي توانند در يك منزل با هم زندگي كنند و مرد بايد نفقه زن را پرداخت نمايد و در صورت فوت هر يك از زن يا شوهر ديگري از او ارث مي برد و شخص ديگري نمي تواند از زن خواستگاري كند فلسفه امر اين است كه زن و مرد فرصت بيشتر براي فكر كردن و پشيمان شدن داشته باشند زماني كه زن متقاضي طلاق است و از شوهر كراهت دارد مي تواند با بخشيدن مهريه يا مالي شوهر را راضي به طلاق نمايد در غير اين صورت اگر مدعي عسر و حرج باشد بايد ادعاي خود را در دادگاه اثبات نمايد كه در صورت اثبات عسر وحرج اگر شوهر راضي به طلاق زن نباشد دادگاه حكم به طلاق خواهد داد نماينده اي براي اجراي صيغه طلاق و ثبت آن به دفترخانه خواهد فرستاد كه به اين نوع طلاق ، طلاق عسر و حرجي يا طلاق قضايي گفته مي شود.
نتيجه: زن و مرد هر دو مي توانند متقاضي طلاق باشند و براي طلاق مراجعه به دادگاه و صدور گواهي عدم امكان سازش الزامي است نوع طلاق بستگي به اين دارد كه زن متقاضي طلاق باشد يا مرد و يا هردو متفاوت است كه به طلاق باين ( خلع و مبارات) رجعي و توافقي كه توافقي مي تواند رجعي يا خلعي باشد تقسيم مي شود در طلاق ارجاع زن و مرد به داوري جهت تلاش در سازش بين زوجين الزامي است.