آيا اجراي علني حكم مجرمان باغ به مصلحت شهرستان است؟

ارسال در قضایی و انتظامی

edam-alani با روند طي شده پرونده باغ، در هفته هاي آتي شاهد اجراي حكم محكومين اعدامي خواهيم بود – البته پس از تأييد ديوان عالي كشور – اما از همين الان، رسانه ها و خبرگزاري هاي كشوري بر روي اجراي علني احكام اعدام در يكي از ميادين اصلي خميني شهر زوم كرده اند و شاهد اين امر هم اطلاع رساني ها و خبرهاي روزهاي اخير رسانه هاست در خصوص اين مسئله. در خصوص اجراي علني اين احكام، نظرات متفاوتي وجود دارد، عده اي از مردم خواستار اجراي علني احكام هستند و عده اي، تبعات اين امر را نامناسب دانسته و معتقدند ماجرايي كه رفته رفته در افكار عمومي ايرانيان فراموش شد با اجراي علني احكام – كه جذابيت هاي رسانه اي حادثه اي دارد – دوباره زنده خواهد گرديد.

در همين زمينه، نامه اي به دستمان رسيد كه بدون قضاوت نسبت به محتواي آن، آنرا درج مي كنيم. همشهريان مي توانند در اين خصو نظر دهند.

این روزها چنان از اجرای حکم اعدام چهار محکوم پرونده تأسف بار خرداد ماه در صورت طی مراحل قانونی صحبت می شود که گویی قرار است یک جشن و یا برنامه پاسداشتی برگزار گردد. بعضی محل اجرای اعدام را معلوم و برخی بر سر محل آن چک  و چانه می زنند.

همگان می دانند که جنایتی رخ داد و مردم شرافتمند شهر از خود واکنش نشان دادند و برخلاف روند عادی عمل نمودند و خواستار برخورد قاطع ارگانهای مسؤول شدند. در این بین جهالت عده ای و غرض ورزی دیگران و نیز سوء استفاده های رسانه های فرصت طلب و بیگانه متأسفانه هویت و تمامیت یک شهر پر افتخار و با هویت را مورد تاخت و تاز قرار داد. ولی به هر حال اکنون دیگر کم کم آن جو ملتهب آرام شده و آسیب های وارده در حال ترمیم است، اما کاملاً آتش برافروخته شده خاموش نشده است و کافی است هیزمی بر روی آن ریخته و بادش بزنیم و آن هیزم می تواند، نحوه اجرای حکم محکومین باشد.

از سخنان مسئولان مربوط برمي آيد كه قرار است حكم در يكي از ميادين اصلي شهر اجرا شود. اما بیایید فواید و مضرات اجرای حکم در یک مکان عمومی را با هم مقایسه کنیم تا دلایل نگرانی فزاینده مردم به ویژه عده اي از آنها که عمیق تر به مسائل نگاه می کنند را از اجرای حکم در محل عمومی و در حضور مردم در بیابیم تا اگر درست به نظر می رسد، مسؤولین شهرستان به ویژه معاونت محترم سیاسی امنیتی فرمانداری که در این مدت کم، مسؤولیت نشان داده و از زاویه خوبی به مسائل شهر می نگرند و همچنین دادستان محترم و صاحب نظر شهرستان با همکاری همدیگر و نیز دیگر مسؤولین شهر مانند امام جمعه محترم در جهت منافع کلی شهر مشورت و مسائل را اهم و فی الاهم کرده و تدبیر و تصمیم درستی تا وقت باقی است بیندیشند که طوفان حوادث مانند آنچه در ابتدای ماجرا اتفاق افتاد سکان کشتی را از دستان خارج نکند.

اما دلایل و منافع و انگیزه های احتمالی اجرای حکم اعدام در مکان عمومی و در حضور مردم:

1-    پاسخگویی به افکار عمومی که در واکنش های خود خواستار مجازات متجاوزین و خاطیان بودند و نیز اطلاع رسانی به همگان در اجرای حکم که شاید انگیزه صدور اجرای حکم در محل این موارد باشد.

2-    دادن درس عبرت و هشدار به دیگران که در صورت ارتکاب جرائمی این شکلی عاقبت این چنينی خواهید داشت.

3-    نشان دادن قدرت و اقتدار ارگانهای مسؤول در برخورد سریع و قاطع با خاطیان و اصطلاحاً زهر چشم گرفتن.

4-    ترمیم جراحات وارد شده به احساسات مردم در زمینه های عاطفی، مذهبی و امنیتی و ایجاد احساس امنیت مجدد در آنها با مشاهده حذف خاطیان.

اما در صورت اجرای حکم در مکان عمومی و در حضور مردم چه ضررهایی را می توان برای شهرستان و استان و کشور احتمال داد؟

  • روشن شدن مجدد آتش مفسده ای که از روی جهالت، غرض ورزی و سوء استفاده و عقده گشایی و انتقام جویی و شاید دست های پنهان ناشناخته و برنامه ریزی شده، هویت و اعتبار و افتخارات یک شهر پر افتخار و حتی مملکت و چهره نظام را مورد هجوم قرار دادند.

طبیعی است در صورت اجرای حکم در یک مکان عمومی و با حضور توده مردم مجدداً رسانه ای بیگانه میزگردهای کذایی خود را شکل خواهند داد و نبش قبر کرده و از جوانب مختلف؛ مردم، دین، هویت، کلیت نظام، عقاید و مقدسات را مورد هجوم عقده های خود قرار خواهند داد و به ویژه جوانان را نسبت به همه چیز بدبین و مشکوک و بی ایمان خواهند کرد، حتی می کوشند انگیزه کار را سیاسی و خاطیان را سیاسی جلوه دهند، مملکت را نا امن، دستگاه ها را ناتوان و چهره مسلمانان را خشن و همه را غرق در فساد معرفی کنند.

  • احتمالاً صدا و سیما و مطبوعات داخلی هم به دلیل نوع انعکاس خبر لطماتی به چهره شهرستان و مردم خواهند زد که خود سبب احساس تبعیض و تنفر و بدبینی مردم شهر خواهد شد و در نسل جدید به ویژه سبب سرافکندگی خواهد گردید مخصوصاً در آنانی که در شهرهای دیگر دانشجو هستند.
  • جو ایجاد شده علیه شهر فرصت های رشد و پیشرفت و سرمایه گذاری را از شهرستان خواهد گرفت یا کند خواهد کرد و مسؤولین و مردم را در موضع انفعالی قرار خواهد داد و آنها را از انجام وظایف اصلی و کار سازنده باز خواهد داشت.
  • محل اجرای حکم بد نام خواهد شد و حتی به دلیل عادت زشت اسم گذاری دوم بر مردم و مکانها اسامی ناجوری برای محل اجرای حکم رایج خواهد شد و بر روی مرغوبیت و قیمت املاک و ساختمانهای محل تأثیر و اگر مثلاً پارک و فضای سبزی باشد خاطره بد خواهد ماند.
  • بازار جوک و شایعه و حرفهای بدور از تقوی و احساس مسؤولیت و پیامک آنها رواج خواهد یافت و بدین ترتیب خوراکی برای اصحاب وراجی فراهم خواهد شد که در جای خود به چهره معنوی شهر و ساکنان آن اثرات زیانباری وارد خواهند کرد چنانچه در اصل قضیه هم چنین شد.

با این اوصاف اهداف ذکر شده برای اجرای عمومی حکم محقق نخواهد شد، چرا که اگر منظور پاسخگویی به انتظارات افکار عمومی است که آنها اولاً می خواهند مجازات خاطیان عادلانه و بدور از دست های پشت پرده اجرا شود و ثانیاً اصلاً نخواسته اند که جانيان در یک مکان عمومی مجازات شوند مهم برای آنها حکم عادلانه و بدور از اعمال نظر و اجرای آن است، ثالثاً باید توجه کرد ابراز نظر و تصمیم در مواقع قلیان هیجانات و شرایط احساسي نمی تواند لزوماً عاقلانه ترین تصمیم و نظر باشد.

اگر منظور اطلاع رسانی است که دیگر همگان مردم استان و کشور مراحل کار را می دانند و کافی فقط بدانند که حکم های تأیید شده اجرا شده است اما اگر درس عبرت منظور است، راه آن این است که یک تیم روانشناسی و جامعه شناسی با محکومین به خصوص محکومین به اعدام آنها به محبت بنشیند و زمینه های رشد و تربیت آنها را کالبد شکافی کند تا عوامل و مؤلفه هایی که اندک اندک این افراد را به این سرنوشت دچار کرده دریابد و سهم خانواده و پدر و مادر و اطرافیان و مربیان و الگوها و محیط ها و دوستان و عوامل اقتصادی را مشخص نماید و برای عموم و مسؤولین بدون اعلام اسامی افراد مشخص نماید تا مورد استفاده خانواده ها و فعالین عرصه های تعلیم و تربیت و فعالین مذهبی قرار گیرد تا بدین ترتیب با اصلاح رفتارها و خشکانیدن ریشه ها عبرت واقعی اجرا شود وگر نه برخورد سطحی و احساسی دردی را دوا نخواهد کرد فقط مردم می فهمند کسی گناه کرد و مجازات شد و عده ای هم هنوز گریخته اند، فقط نوعی ترس که آن هم شکننده است و این مانند این است که بگوییم کسی در جاده ای رانندگی کرد و تصادف کرد ولی کاری به علل آن نداشته باشیم.