زهتابی
نمی دونم تا حالا "زه" کمان حلاج ها و یا "نخ بخیه" را دیده اید یا خیر؟ اگر جواب تون مثبته، می دونی این نخ از کجا و از چی تهیه می شه؟
از چه سنی به این شغل روی آوردید؟
چون شغل موروثی ماست، از بچگی توی این کار بودیم.
اصلا شغل شما چیست؟
زهتابی و دباغی
مگر این دو با هم تفاوت ندارد؟
فرق زیادی ندارد، مثل دو قلوی به هم چسبیده است.
زهتابی یعنی چه؟
روده پاک کرده و آماده را توی رنگ روده خیس می کردند، بعد از 24ساعت، یک کش دور گردن انداخته، یک سر چند روده را به کش و سر دیگرش را به تیرکی که در خانه بود، میخ می کردند و به وسیله شئی گوشت کوب مانند، روده را تاب می دادند و به صورت طنابی خیلی محکم در می آوردند، بعد کش که دور گردن شان بود را به یک تیرک یا دیوار مقابل میخ می کردند و مدت 24 ساعت می گذاشتند تا محکم شود.
الان هم زهتابی انجام می دهید؟
خیلی کم! اگر کسی بخواهد سفارش می دهد.
محصول شما چیست؟
قبلا "زه" بود که در کمان حلاجی، طبل و دهل، الک های بزرگ و... کاربرد داشت، ولی امروزه تولید "زه"کمتر شده و تقریبا فقط برای "نخ بخیه" و خیلی کم در جاهای دیگر کابرد دارد.
خوب بعد از "زه" چه محصول دیگری دارید؟
روده "سُرت" شده
"سُرت" یعنی چه؟
تمیز کردن و به عمل آوردن روده را "سُرت" می گویند.
مراحل کار را بگویید؟
پوست و روده را از کشتارگاه و قصابی ها می خریم، بعد از تخلیه و شستن، روده را با دست می کشیم، خوب که باریک شد با قیف کمی آب درونش می ریزیم و با چوب "خیزران" که سرش را به صورت قلاب در آورده ایم و روده را وسط قلاب چوب قرار داده و می تراشیم.
چرا چوب "خیزران"؟
چون صاف و انعطاف پذیر است و روده را سوراخ و پاره نمی کند.
تا جایی که اطلاع دارم این چوب در ایران نیست، از کجا تهیه می کنید؟
یکدسته اش تا سال ها کاربرد دارد و از عربستان و یا عراق خریداری می کنیم.
بعد از تراشیدن روده چه می کنید؟
روده ها را دسته کرده و جهت مراحل آخر کار و درجه بندی و صادرات به تهران می فرستیم.
به کجا صادر می شود؟
درجه 3 آن به صورت "نخ بخیه" در کشور خودمان مصرف می گردد و درجه های بالاتر آن به آلمان صادر شده تا در کارخانه های سوسیس و کالباس آنجا، جهت نگهداری به کار رود.
پس محصول "ارز" آوری است؟
بله. اتفاقا روده و پوست، محصولاتی هستند که خواهان زیادی آن طرف مرز دارد.
با پوست چه می کنید؟
پوست ها را نمک زده، توی انبار نگهداری می کنیم، پنج یا 6 هزار تا که شد به تهران می فرستیم جهت دباغی و صادرات
مگر پوست هم صادر می شود؟
بله. تمامی پوست مرغوب گوسفند به خارج از کشور جهت تهیه چرم صادر می شود و پوست هایی که مرغوبیت کمتری دارند برای تهیه کیف و کفش در داخل کشور استفاده می گردد، مثل پوست بز، شتر، گاو و شتر مرغ
مدت نگهداری پوست ها چقدر است؟
تابستان پانزده یا 10 روز و زمستان سه یا چهار ماه
کارگاه تان کجاست و چند کارگر دارید؟
دوازده تا کارگر دارم، 10تا سدهی و دو تا افغانی؛ قبلا نزدیک کوه دو شاخ کارگاه داشتیم، ولی بهانه گرفتند که کار ما "بو" دارد، نزدیک مورچه خورت زمین هایی را 99ساله در اختیار ما قرار دادند که در حال حاضر آنجا کارگاه داریم.
چه تعداد "زهتاب" داشته یا دارید؟
تعداد درستشان را نمی دانم، ولی قبلا خیلی زیاد بود، ولی الان کم شده، پسرهای ما که بروند، این شغل هم از بین می رود و فراموش می شود.
چرا؟
چون خیلی سختی و بوی نامطبوع دارد، جوان ها دوست ندارند و دنبالش نمی آیند.
خود شما چطور؟
اگر جوان بودید، پی شغل دیگری نمی رفتید؟ سواد چندانی نداریم، شاید اگر درس خوانده بودیم؛ نمی دانم، فعلا که چاره دیگری جز این شغل نداشته و نداریم باز هم خدا را شکر.
در شهرهای دیگر هم زهتاب و زهتابی وجود دارد؟
هر جای این مرز و بوم اگر زهتابی وجود داشته باشد، ریشه اش به سده برمی گردد و سدهی است و اهل این شهر.
خواسته ای دارید؟
بیست سال پیش زمین هایی که الان کارگاه مان را در آن بنا کرده ایم، 99 ساله به ما دادند، ده سال پیش پادگان سپاه نزدیک کارگاه های ما اتراق کرد و حالا هر روز به ما اخطار می دهند که از اینجا بروید، کار شما، "بوی بد" دارد. جاده ایجا را با هزینه خودمان ساختیم و آسفالت کردیم، آب و برق و تلفن خودمان کشیدیم و آوردیم، تمامی عوارض و مالیات را به شاهین شهر می دادیم، در حالی که اگر نزدیک خمینی شهر بودیم، به شهر خودمان می رسید، دولت هم هیچ حمایتی نمی کند، حتی سوخت به ما نمی دهد، باید سوخت آزاد خریداری کنیم.
کلام آخر؟
همان طور که گفتیم روده جهت درجه بندی و مراحل آخری به تهران می رود و از آنجا صادر می گردد. زحمتش مال ماست، پولش توی جیب تاجرهای تهرانی، اگر بشود همین جا درجه بندی گردد و صادر شود چقدر برای شهر خوب است؛ هر چند اگر نسل ما و فرزندان ما بروند، این حرفه هم از بین می رود.
نکته: ایشان در آخر از دوری راه و جاده "مرگ" بسیار ناراحت و ناراضی بودند، به علاوه این که دو سال پیش پسر آقا محمدی با وانت حامل پوست و روده در همین جاده تصادف کرده و جان سپرده بود. روحش شاد.
روزنامه فرصت از سال 13 کار خود را آغاز کرد و در حال حاضر خبر های خود را به صورت آنلاین نیز ارائه میکند