كوشكباج
بسياري از محققين و زبان شناسان معتقدند حرف "آ" هنگامي كه با كلمهاي ديگر دخيل ميشود معني آب ميدهد، بنابراين كلمات اَش، آز، ايج، اج، اِچ، اژ، هر ( حرف اَ در پهلوي با هـ يك علامت دارد)، هور و غيره به معني آب است.
بنابراين كوشك باج در مجموع به معني قصر و يا جايگاهي است كه آب فراوان دارد و چون اصل آباديهاي ايران آب است لذا واژه آب به صورتهاي مختلف چه به صورت كهن و ميانه در نامگذاري ديهها دخالت دارد و خود آبادي "ده" نيز از آب گرفته شده است. متأسفانه عدهاي از مردم واژه كوشكباج را به معني قصر يا جايگاه باج گيري تصور ميكنند. نگارنده معتقد است كه راه تحقيق در شناخت نام امكنه، شناخت ريشه واژه در صورتهاي كهن و ميانه زبان فارسي است و هيچ گاه نياكان ما نام زشت و ناپسند بر روي زيستگاه خود نمينهادهاند و گفتيم كه يكي از نامهاي خمينيشهر در قديم، پلارت بوده است. آرياييها در آداب و رسوم و رفتار و گفتار خود هيچگاه از اعتدال خارج نميشدند و نام بيمعنا و مهمل بر روي آبادي خود نمينهادند و بنا بر قول هرودوت، نامهاي آرياييها همه بر خوشيهاي روحي و جسمي دلالت دارد. نويسنده در خصوص وجه تسميه كوشكباج عقيدهاي ديگر را مطرح ميكنم كه شايد كليدي جهت شناسائي كامل اين نامواژه باشد. شايد كوشكباج در اصل كوشك بغ (قصر ايزد) بوده و سپس كوشك بگ شده و عربها آن را كوشك باج ناميدهاند، در اين صورت بايد پذيرفت كه ديرينگي كوشكباج به دوران پيش از هخامنشيان ميرسد. اگر اين وجه تسميه را بپذيريم با توجه به عقيده نگارنده در خصوص " راز تونل كهندژ" و حضور آيين مهرپرستي در بلوك ماربين بايد گفت بخشي از تاريخ اين مكان در پيوند آئين مهر است زيرا مهر اولين بار به عنوان بغ خوانده و شناخته ميشده است و در مقالات در خصوص حضور اين آيين در بلوك ماربين و غارهاي اطراف سده بحث كرديم.