سيد ابوالفضل موسوي
روحاني شهيد:Â Â Â Â Â سيد ابوالفضل موسوي
متولد: Â Â Â Â Â Â Â Â Â Â Â Â اول فروردین 1327
محل تولد:Â Â Â Â Â Â Â Â خميني شهر
شهادت: Â Â Â Â Â Â Â Â Â Â 15 شهریور1360
شرح حال:
از همان كودكي همراه والدينش در جلسات مذهبيÂ شركت مي نمود. پس از گذراندن تحصيلات دوران ابتدايي بخاطر علاقه به علوم ديني در حوزه ي علميه ثبت نام كرد. مدت 2 سال در مدرسه مشكوهÂ به كسب دانش پرداخت و پس از آن به شهر مقدس قم عزيمت نمود. بعد از قيامÂ پانزدهم خرداد 42 به رهبري امام خميني (ره) كه با يورش وحشيانه عوامل رژیم ستم شاهي به مدرسه فيضيه و تعطيل شدن آن همراه بود به اصفهان بازگشت اما همين مدت كوتاه باعث آشنايي ايشان با مشكلات اصلي كشور شد.
فعاليت هاي قبل از انقلاب
شهيد موسوي بعد از بازگشت به خميني شهر همزمان با ادامه تحصيل در مدارس علميه فعاليت هاي مذهبي â فرهنگي خود را شروع كرد. با همكاري افراد دلسوز و متعهدÂ اقدام به تشكيلÂ و تأسيس مؤسسه حجتيه نمودند. بعد از مدتي با تمام كارشكني افراد مرتجع، صندوق قرض الحسنه حضرت حجت (عج) را تأسيس نمودند. اين فعاليت ها ايشان را از رسالت اصلي خويش كهÂ تبليغ و ترويجÂ فرهنگ اسلامي بود، غافل نكرد. براي انجام اين تكليف در ماههاي محرم، صفر و رمضان در سال هاي مختلف به عنوان مبلغÂ به شهرهاي اراك، اهواز، آبادان و بندرعباس اعزام گرديد. در طول سالها در مجالس و محافل مختلف به روشنگري و افشاگري عليه رژیم طاغوت مي پرداخت.
همزمان با اوج گيري اعتراضاتÂ مردمي عليه رژيم طاغوت همراه با ديگران مبارزات خود را علني نمود. در اكثر مجالسÂ و تظاهرات هاي مردمي در سطح شهر فعالانه شركت و با سخنراني به افشاگري عليه رژيم وقتÂ مي پرداخت.
فعاليت هاي بعد از انقلاب
با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلاميÂ در سال 1357 ايشان از محدود روحانيوني بودند كه در كميته انقلاب فعاليت مي كرد. تلاش هاي خستگي ناپذير او و برادران ديگر در مبارزه با عوامل ضد انقلاب باعث خنثي شدن توطئه هاي Â دشمنان انقلاب و ايجاد امنيت و آرامش گرديد. بعد از تشكيل جهاد سازندگي مدتي به عنوانÂ مسئول كميته فرهنگي اين نهاد فعاليت نمود. با تشكيل شوراها بهÂ عضويت شوراي محله اندوان در آمده و با نشان دادن لياقت و كارآيي به عنوان عضو شوراي مركزي شهرستان انتخاب شد. از فعاليت هاي ديگر او با همكاري ديگران ساخت راه هاي صحرايي براي كشاورزان، ساخت مدرسه ابتدايي رضوان و مدرسه راهنمايي شهيد حسن كريمي بود.
افرادي كه از نزديك با اين شهيد بزرگوار همكاري مي كردند او را فردي صبور، خوش برخورد، وظيفه شناس و داراي همتي بلند توصيف مي كنند. با تشكيل بسيج به فرمان رهبر انقلاب اسلامي ، به عنوان مربي عقيدتي در كلاس هاي سطحÂ شهر به تدريس و آموزشÂ اخلاق اسلامي پرداخت. به تقاضاي دوستان و احساس وظيفه، براي اقامه نماز جماعت ظهر و عصر در دانشگاه صنعتي اقدام كرد و بعد از نماز به ارشاد حضار مي پرداخت. او كه عمر خود را عاشقانه و با اخلاص در راهÂ ترويج و تبليغ فرهنگ اسلامي گذرانده بود و هدفش جلب رضايت خداوند متعال و آرزوي وصالÂ معبود بود در تاريخ 15/6/1360Â هنگام بازگشت از دانشگاه صنعتي بعداز اقامه نماز، توسط مزدوران سازمان منافقين در خيابان شريعتي شهرستان با ضرب گلوله با شهادت رسيد و بعد از سالها مجاهدت به وصالÂ خويش نائل گرديد.
قسمتي از وصيت نامه ي شهيد
پدر و مادر؛ هر چند كه مي دانم چه رنجها و چه زحمتهايي را در دوران كودكي و نوجواني برايم كشيده ايد و چه آرزوهايي براي من داريد اما در اينجا 2 صف است؛ صف حق و صف باطل. كه هر مسلمان بايد با باطل مبارزه كند و طرفدار حق باشد. تا به ياري خدا به آرزويي كه دارد يعني بهشت، برسد. مبادا كسي شما را سرزنش كند كه چرا ابوالفضل را به كشتن داديد! چون خودم اينگونه مردن را خواستم و مرگ سرخ را بر زندگي ننگين ترجيح مي دهم. شهادت يك نوع باختن نيست بلكه يك فوز عظيم است.
والسلام
كنگره ي سرداران و 2300 شهيد شهرستان خميني شهر