سخنان مهم دكتر كمري پژوهشگر دفاع مقدس در نشست بررسي تاریخ شفاهی جنگ در خميني شهر
وقایع، رویدادها، افسانهها و حکایات در گذشتههای دور پیش از آنکه مکتوب و مدون شوند در اذهان مردم نسل به نسل حفظ میگردید. منتها بسیاری از این رویدادها، پس از مدتی دچار تحریف شده یا به کلی از اذهان محو میشد.
چه بسا وقایع مهم تاریخ جهان که میتوانست روشنگر بسیاری از حقایق باشد ولی الان دیگر هیچ مفهومی در اذهان بشر ندارد. تاریخ شفاهی یکی از شیوههای پژوهش در تاریخ است که به شرح و شناسائی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاهها، شنیدههای شاهدان و ناظران و مهمتر از همه بر اساس عملکرد و اقدامات فعالان یک ماجرا از طریق ضبط و ثبت و با وسایل و تجهیزات صوتی و تصویری میپردازد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران با انباشت رخدادهای تاریخی فراوان و در عین حال سرنوشتساز رو به رو شد و توجه به همه گونه منابع برای محققان و مورخان درجهت بالا بردن فهم و شناخت این رخدادها اعتبار یافت. در این میان تاریخ شفاهی که مهمترین رکن آن مصاحبه است جایگاه روشنی پیدا کرد. (برگرفته از مقالهی بایدها و نبایدها در تاریخ شفاهی نوشتهی" عباس آقائی")
در همين رابطه، چندي پيش در خميني شهر كارگاه تاريخ شفاهي دفاع مقدس به همت كنگره شهدا و با حضور دو تن از پژوهشگران عرصه دفاع مقدس يعني دكتر عليرضا كمري و دکتر محمدحسین باقری برگزار شد.
آنچه مي خوانيد گزارشي است از اين جلسه.
در ابتداي اين جلسه، دكتر باقري با اشاره به پيشينه اين امر گفت: چند سالیست که در قالب بنیاد حفظ آثار یا کنگره شهدا کار گردآوری و تدوین تاریخ شفاهی دفاع مقدس آغاز شده و این کار بسیار عظیم، استفاده از مراجع علمی که توی این حوزه سالها کار کردهاند و با استفاده از روشهای علمی کارهائی تولید کردهاند را میطلبدکه ما بتوانیم پیام دوران دفاع مقدس، انقلاب و شهدا را به نسلهای بعد منتقل کنیم. وي افزود: کنگره شهدا در شهرستان خمینیشهر یک اتاق مصاحبه تعریف کرده که طی آن بر اساس آمار تقریبی بین 800 تا 1000 نفر از دوستان رزمنده آمدهاند و خاطراتشان ضبط شده. قاعدتا در مرحلهی تدوین نیازمند این هستیم که از اساتید فن استفاده کنیم. در همین راستا از جناب استاد علیرضا کمری که در حوزهی پژوهشی دفاع مقدس ید طولائی دارند دعوت کردیم و ایشان با وجود اشتغالات بسیار زیادی که داشتند پذیرفتند که من لازم میدانم یک معرفی اجمالی از ایشان ارائه بدهم.
دكتر باقري در ادامه، كمري را اينگونه معرفي كرد: قریب به 26 سال است که در حوزهی فرهنگ دفاع مقدس و خاطره پژوهی و خاطره نگاری فعالیت کردهاند، شاید از معروفترین آثاری که از ایشان دیده باشید کتاب قدیمی" حرمان هور" است که یادداشتها و دستنوشتههای یک شهید دانشجوست که حالا به چاپ یازدهم رسیده و بعدترها کتاب " نامههای فهیمه" که بیشتر در موردشان تبلیغات شده ولی حوزهی آثار نظری ایشان وسیع است. کتابهای "یادِ مانا" و "با یادِ خاطره"در حوزهی تاریخ پژوهی و خاطره نویسی، مجموعه مقالات مصاحبه در تاریخ شفاهی، تاریخ نگری و تاریخ نگاری، نامآور، گزارهی چهل حدیث، بیش از بیست مقالهی نقد و بررسی در حوزهی دفاع مقدس یا موضوعات مربوط به انقلاب اسلامی از ایشان دیده میشود. همچنین پیشگفتارها یا مقدمههای بسیاری از کتابهای دفاع مقدس مزین شده است به قلم استاد کمری. شرکت در نشستها و میزگردهای زیادی در حوزهی تاریخ شفاهی دفاع مقدس که در نقاط مختلف کشور به ویژه تهران برگزار شده و بعضی در مجلات هم منعکس شده، عضویت در هیئت علمی گروه ادبی پژوهشکدهی دفاع مقدس، مشارکت در نشستهای تخصصیِ زندگینامه نویسی بنیاد شهید و حفظ آثار، مشاورهی قریب به 25 رسالهی کارشناسی ارشد و دکتری با موضوع دفاع مقدس و شاید اخیرتر و عینیترین اثرشان در رابطه با کتاب بسیار معروف"دا" باشد که با تلاشها و ویرایشهای استاد کمری به چاپ رسیده است.
نخود سیاه
در ادامه، دکتر علیرضا کمری آغاز سخن كرد و ابتدائاً گفت: ما الان در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی قرار گرفته ایم و باید بدانیم ذیل این عنوان بودن چه فعالیت هایی را می طلبد؟ وقتی از انقلاب نام می بریم دفاع مقدس در بطن آن قرار می گیرد، وقتی می گوییم انقلاب معنی اش این نیست که از سال 42 شروع شد و تا 57 ادامه یافت، انقلاب اسلامی را ذیل انقلاب انبیاء تعریف می کنند. ما به خاطر جنگ فرصت پیدا نکردیم آموزه های انقلاب را خوب بفهمیم، جنگ در تداوم انقلاب رخ داد و اگر انقلاب نبود جنگ به این شکل رخ نمی داد. حالا سؤال این است: چه کسی می تواند فعال و رزمنده این جبهه فرهنگی باشد؟
وي افزود: توانایی های یک رزمنده یک بخشش ذاتی است و به اختیار و انتخاب خودش نیست مثل معلمی که داشتن ظاهری آراسته برایش مهم است ودر تفهیم مطلب به دیگران مؤثر. اما ما با اکتسابی ها سر و کار داریم که اساسش این است که بالقوه و مستور است در وجود ما و اگر بخواهیم به فعلیت در بیاید باید تعلیم ببیند. بسیاری از کسانی که به جایی و مرتبه ای رسیده اند چیزی افزون بر دیگران ندارند بلکه در موقعیتی قرارگرفته اند که داشته های پنهانشان تربیت شده و تعطیل نمانده است.
در زمان انقلاب و جنگ، نَفَس امام یک نَفَس احیاگر بود برای بسیاری از جوانان این مملکت. مثلاً اگر امام و انقلاب نبود، حاج حسین خرازی به وجود می آمد؟ نه.
كمري تصريح كرد: انسان جای گرفته در جبهه فرهنگی باید سه تا ویژگی داشته باشد: 1- علم و دانش، 2- باور (ايمان)، 3- اخلاق.
به گفته دكتر كمري، کسی که سواد ندارد نمی تواند منشأ اثر باشد و البته منظور صرف اطلاعات مندرج در یکCD نیست. این دانش اگر سرانجام شخص را به نور نکشاند علم نیست اطلاعات است. منشأ و موتور محرکه کسی که می خواهد در جبهه فرهنگی باشد علم است و مصداق اتم آن امام خمینی است. کتابی چاپ شده است به اسم «من و کتاب» که پارهای از صحبت های حضرت آقا (رهبر) در رابطه با کتاب است. ایشان در دیداری می فرمودند: ممکن نیست من شبی بخوابم و کتاب دستم نباشد.
در خمینی شهر 27 هزار رزمنده داریم. خیلی برای من عجیب است این آمار. این یعنی یک شهر آماده و جبهه ای، یک مردستان، منظورم این نیست که خانم ها را کنار بزنم، مد یعنی «انسان نیک» شامل زن و مرد. ما در این دوره کهدوره احیا و اعاده و بازآفرینی فرهنگ و اندیشه و تمدن ایرانی- شیعی است 4 تا کار باید انجام بدهیم که اولیش شناسایی است. ببینیم چه چیزهایی موضوعیت و ارزش آن را دارند که اطلاعاتشان را گردآوری کنیم.
زرسالاران یهودی
دكتر كمري در ادامه، به تشريح موقعيت جبهه فرهنگي انقلاب پرداخت و گفت: مشخصات رزمنده را گفتیم، حالا ببینیم جبهه یعنی چه؟ ما در جبهه فرهنگی در یک موقعیت کاملاً هجومی قرار گرفته ایم. رهبر می فرماید: "خیال نکنید اگر خوابیدید دشمن هم خوابیده است" بدون انقطاع دارند نگاهمان می کنند، برای بچه های متولد نشده تا پیرمردها برنامه دارند اینها. خیال نکنید "ادوارد براون" خیلی دلش غش و ضعف رفته است برای ایران که "تاریخ ادبیات ایران" را می نویسد. اینها فقط برای بر هم زدن وحدت امت اسلامی و تکه تکه کردن این کشورهاست که اسرائیل از تویش در بیاید. نگاه کنید به مجموعه 5 جلدی "زرسالاران یهودی" که "عبدا... شهبازی" می نویسد، یک کتاب دیگر هم به نام "تاریخ و توطئه تاریخ نگاری" دارد بخوانید. تصور نکنید آمریکا فقط با حزب اللهی ها بد است. فیلم هایی مثل «سیصد» و «اسکندر» که ساخته شد نشان داد که کلاً ایرانی را معارض خود می دانند.
زنبور عسل باشیم
اين پژوهشگر دفاع مقدس در ادامه سخنان خود با اشاره به ايثارگري هاي خميني شهري ها تصريح كرد: در خمینی شهر 27 هزار رزمنده داریم. خیلی برای من عجیب است این آمار. این یعنی یک شهر آماده و جبهه ای، یک مردستان، منظورم این نیست که خانم ها را کنار بزنم، مرد یعنی «انسان نیک» شامل زن و مرد. ما در این دوره که دوره احیا و اعاده و بازآفرینی فرهنگ و اندیشه و تمدن ایرانی- شیعی است 4 تا کار باید انجام بدهیم که اولیش شناسایی است. ببینیم چه چیزهایی موضوعیت و ارزش آن را دارند که اطلاعاتشان را گردآوری کنیم. برای مثال من امروز توی شهر شما یک حجله دیدم که نام یک خانم رویش نوشته شده بود در صورتی که در تهران حجله را فقط برای جوان ها می گذارند، این از لحاظ مردم شناسی برای من می شود یک علامت سؤال که می شود موضوع تحقیق، مثلاً چرا در کرمان سر چهارراه عکس شهید را روی کاشی کار می کنند اما در تهران می شود نقاشی روی دیوار؟ تمام اینها می تواند بشود پایان نامه فوق لیسانس.
وي افزود: دانش نشانه شناسی به ما می گوید تمام پدیده های پیرامون خودتان را ژرف نگاه کنید و تعریف کنید یعنی بشناسانید به دیگری، کسی که می خواهد بشناساند لاجرم باید بشناسد. نحوه بدرقه رزمنده ها توسط مادرها چطور بود؟ آیا اینجا هم آب می ریختند پشت سرشان؟ آیا اینجا هم این مادران و همسران بودندکه جبهه دفاعی را شکل دادند؟ آیا چه اتفاقی افتاد که مادرها پسرها را راهی می کردند؟ این انقلاب به معنای واقعی کلمه انقلاب کرده است در دلها. اگر می خواهید قوه شناسایی تان را بالا ببریید در و دیوار را فقط در و دیوار نبینید: "ما سمیعیم و بصیریم و هشیم با شما نامحرمان ما خامشیم" همانگونه که یک زنبور عسل وقتی از کندو می آید بیرون شامه اش متوجه گرده گلی است که در فرسخ های دور است و مسیر را شناسایی کرده و می رود گرده برداری می کند آنوقت این عسل میشود عسلِ معرفت و تمثیل وحی در قرآن.
اگر در کربلا بودم با شمر مصاحبه میکردم...
دكتر كمري در بخش ديگري از سخنراني خود در خصوص بايسته ها و ملاحظات تاريخ شفاهي دفاع مقدس تأكيد كرد: نوشتههای جنگ دارد تبدیل میشود به متون آرایش یافته اما در تاریخ شفاهی جنگ ما بنا نداریم دچار احساسات شویم. ما میخواهیم خود متن را بشناسیم. فرق تاریخ شفاهی با خاطره نویسی ادبی همین است. ما میخواهیم متنهائی درست کنیم که ارزش استنادی، ارجاعی، تحقیقی و مطالعاتی داشته باشد. کار مصاحبه کننده مثل کار یک ماماست. باید آنچه در ذهن مصاحبه شونده است را متولد کند، ماما نوزاد را آرایش نمیکند که مصاحبه شونده متن را زیبا کند بلکه باید درست بنویسد . بلال سیاه بود و مخرج "شین" نداشت حالا اگر ما خواستیم فیلم بسازیم باید بلال همان باشد که بود نه یک بلال چشم آبی زیبا. نمیشود هنجار کلامی را عوض کنید، اگر غلط املائی در وصیتنامهی شهید دیدید نباید دست ببرید چون در این صورت باب تصرف باز میشود.
كمري با بيان اينكه تاریخ جای بافتن نیست ادامه داد: عملیات کربلای 4 موفق نبود بعضی میگویند عدمالفتح بعضی میگویند نرسیدن به نتیجه و بعضی هم تعبیر به شکست میکنند اما هر چه هست باید گفت مخفی کردنی نیست. باید گفت و نوشت تا باورپذیرتر شود، ماها که انسان کامل نیستیم کاملا انسانیم با تمام اقتضائاتش.در جمعآوری اطلاعات، رزمندهای که معتاد شده نباید حذف شود. این مملکت نیاز دارد به دانستههای او، مگر زمانی که میرویم پیش دکتر او را از این لحاظ ها گزینش میکنیم ؟ مگر در عصر پیامبر مردم به طبیب یهودی مراجعه نمیکردند؟ من اگر در کربلا بودم حتما با شمر در مورد جنگ صفین مصاحبه میکردم لعنت ابدی او سرجایش اما خاطرات او بسیار ارزشمند است.اگر هم هر زمان خواستیم مطالب جنگ را داستانی بنویسیم حتما باید اول ذکر کنیم که داستانی است.
از آشغالدانیهای زمان جنگ هم تاریخ بیرون میآید!
" 27 هزار رزمنده درخمینیشهر داریم باچند تا کتاب؟ حداقل باید 27 هزار کتاب بیاید بیرون. محمدرضا طالقانی همشهری خودتان سال 66-65 خاطراتش را که در یک دفتر 40 برگ نوشته بود برای شرکت در یک مسابقه به قرارگاه خاتم تحویل داد و تبدیل شد به کتاب تپهی برهانی".
اين بيان كمري تازه ما را آگاه كرد كه كتاب معروف تپه برهاني ماحصل خاطرات يك خميني شهري است. و كمري اينگونه ادامه داد: کسی که رفته است جبهه و خاطراتش را نگفته جبهه را کامل نکرده است. انگار او را با ثروتش خاک میکنند. همهی اطلاعات را باید گرفت ولی همیشه نباید همه را منعکس کرد. صاحب خاطره صاحب حق هم هست. میتواند بگوید نمیخواهم چاپ شود اما حتما باید همهی خاطرهها ضبط شود. میشود از داخل آشغالدانیهای زمان جنگ تاریخ بیرون آورد. در کشور ایتالیا بانکی هست که مردم خاطراتشان را به آن واگذار میکنند و شهری را که گمنام بوده تبدیل کردهاند به شهر خاطره و شده است مرجع هنرمندان و ... خیلی ها خاطراتشان را به آنجا میسپارند.
میانگین سنی بچه های جنگ 50 سال است یعنی ما 15-10 سال وقت داریم اینها را ضبط و ثبت کنیم وگر نه یا این افراد به فراموشی می سپاردند و یا از دنیا می روند. امروز هم جنگی رخ بدهد کسانی که ما فکرش را نمیکنیم میآیند به میدان اما این جنگ دیگر به این شکل تکرار نخواهد شد، این دوره در نوع خودش بی نظیر است و باید درک شود.
و حرف آخر...
دكتر كمري سخنان تأثيرگذارش را با يك جمله مهم خاتمه داد: جنگهای زیادی درتاریخ ایران رخ داده اما تنها مقطعی که چنین جنگی اتفاق میافتد که همه در آن میایستند همین دوران معاصر است. کتاب "تاریخ معاصر" سعید نفیسی را بخوانید ببینید چقدر این شکستها سرتان را پائین میآورد تا میرسیم به انقلاب و میبینیم ایستاده است و این همان آغاز حیات یک ملت است که بگوید هستم و بایستد. ما 4 دورهی تمدنی در ایران داریم: هخامنشی، ساسانی، صفوی و انقلاب اسلامی. این دورهی 30 ساله انقلاب، دورهی چهارم تمدنی ایران در صحنهی جهانیست که نشانههایش فراوان است. حتما باید تاریخ ایران را بخوانید چون میخواهید در جغرافیای ایران بنویسید. یک دوره هم باید تاریخ اسلام بخوانید. چون تاریخ ایران و اسلام مثل تار و پود در هم تنیدهاند، برای تاریخ اسلام نمیگویم بروید دنبال "مروجالذهب" و " تاریخ یعقوبی" که سخت است، "خدمات متقابل اسلام و ایران" را بخوانید،" کارنامهی اسلام" را بخوانید. اگر این پشتوانه و ذخیره را نداشته باشید نمیتوانید کاری بکنید، دفاع مقدس به مثابه ساختمانی است که پی آن اینهاست. چرا مهم است خواندن تاریخ اسلام ؟چون در سقیفه یک نفر میگوید شنیدم پیامبر میگفت الائمة من قریش و و یک نفر بلند نشد بگوید کی این را شنیدی؟!