نام:   محمد حسین قربانیان

ولادت:   1343/خمینی شهر

شهادت:  1361/8/16

شرح:

شهید محمدحسین قربانیان در سال 1343 در خانواده ای مذهبی در خمینی شهر متولد گردید. دوران کودکی را در محیطی مذهبی گذراند. تحصیلات ابتدایی را در یکی از مدارس محله فروشان طی نمود و مشغول به کار گردید.

فعالیت دوران انقلاب
دوران نوجوانی شهید همزمان با گسترش اعتراضات مردمی علیه رژیم ستم شاهی بود. او که نوجوانی پر انرژی بود از کودکی در مجالس مذهبی همراه والدینش شرکت می کرد. شرکت در مجالس سخنرانی باعث شد که با مشکلات اجتماعی و مذهبی جامعه آشنا شود لذا جذب گروه های مبارز گردید. با اوچگیری اعتراضات مردمی و برپایی راهپیمایی ها شهید قربانیان همراه دیگر مردم در اعترضات شرکت می کرد و با اینکه نوجوان بود ولی در پخش اعلامیه های انقلابی کمک می کرد.

فعالیت بعد از پیروزی انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع فتنه های دشمنان علیه انقلاب، شهید قربانیان همراه دیگر دوستانش در فعالیت های مردمی در مسجد شرکت می کرد. فرمان بنیانگذار انقلاب اسلامی مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفین نقطه عطفی برای فعالیت های شهید قربانیان جهت دفاع از ارزش های اسلامی در مقابل دشمنان بود.

شرکت در دفاع مقدس
با شروع حمله ناجوانمردانه دشمن بعثی به کشور ایران و اعلام بسیج عمومی برای دفاع از تمامیت ارضی کشور، شهید قربانیان داوطلبانه به جبهه های جنوب برای مقابله با دشمن اعزام گردید. چند ماهی را در جبهه ذوالفقاریه آبادان همراه دیگر نیروهای رزمنده خمینی شهر گذراند و با شرکت در عملیات آزادسازی تپه های مدن (شهید موذنی) تجربیات خوبی کسب کرد.

خاطراتی از زبان شهید
شهید قربانیان قبل از شهادتش در مصاحبه ای به بیان خاطرات خویش از دوران حضور در جبهه ها پرداخته است که قسمت هایی از آن را بیان می کنیم. ایشان می گوید: "قبل از عملیات بستان فرمانده گردان ما عباس کرد آبادی بود. ایشان به من گفت برادر قربانی برو مرخصی و برگرد. با جنگیدن خودمان اسلام را یاری بدهیم و نگذاریم این حسین زمان تنها بماند. نگذاریم بنی صدر و اطرافیانش این قدر خط امام را بکوبند. بگذار یک کمی زجر بکشیم. آقای کردآبادی هنگام شروع جنگ بیمار بود و دکتر به او توصیه کرده بود در بیمارستان بستری شود ولی ایشان می گفت اگر اینجا بتوانم خدمت بکنم بهتر از این است که در گوشه بیمارستان بخوابم و اگر شهید نشویم می فهمیم که لیاقت نداریم. ایشان همان لحظات اولیه عملیات به شهادت رسیدند."

عشق به جبهه
شهید قربانیان در خاطرات خویش بیان می کند: "در عملیات رمضان بعد از تصرف مواضع دشمن پاتک شدید از سوی آن ها شروع شد. درگیری شدید و نزدیک بود. در همین حین گلوله ای به ناحیه گردن من اصابت کرد که به شدت مجروح شدم. در بیمارستان پزشکان گفتند معجزه است که گلوله نخاع را قطع نکرده است. پس از مدتی استراحت با اینکه هنوز حالم خوب نشده بود دوباره به جبهه اعزام شدم."

پرواز به سوی معشوق
شهید قربانیان بعد از بازگشت به جبهه های نبرد در عملیات دیگری شرکت کرد. با اینکه در هر عملیاتی تعدادی از دوستان و همرزمانش به شهادت می رسیدند یا مجروح می شدند او با روحیه مضاعف به نبرد با دشمن بعثی ادامه داد. او همیشه آرزوی ملحق شدن به دوستان شهیدش را داشت و سرانجام در تاریخ 16/8/61 در نبرد با دشمنان بعثی به درجه رفیع شهادت نائل گردید و جسدش در منطقه درگیری باقی ماند.

قسمتی از توصیه های شهید
پدر و مادر عزیزم! هنگامی که خبر شهادت مرا به شما دادند دو رکعت نماز شکر به جا آورید و هیچ ناراحت نباشید. امیدوارم که شما برای شهادت من دعا کنید و از خدا بخواهید که آرزوی دیرینه مرا بدهد.
کنگره سرداران و 2300 شهید شهرستان خمینی شهر