کلک زبان بریده "پیمان" ...

ارسال در کتاب و ادبیات

به دنبال انتشار گزارشی راجع به "پیمان" شاعر عدالت طلب دوران قاجار که در راه دفاع از حقوق کشاورزان منطقه بابافضلگاه تا دربار فتحعلیشاه رفت و به دستور این پادشاه زبانش بریده شد، در نشریه و سایت فرصت، برای دستیابی به اطلاعات بیشتر و دقیقتر از وی به سراغ حمیدرضا ایران نژاد؛ مولف فرهنگ 10 جلدی شاعران پارسی گوی رفتیم و تنها دفتر شعر به جا مانده از پیمان را در اختیارش گذاشتیم. وی پس از مطالعه ای یک ساعته روی این اشعار به سوالات فرصت پاسخ گفت. حاصل این گفتگو را با هم می خوانیم:


شما در جریان پژوهش هایتان به نام "پیمان" برخورده اید؟
بنده احوال شاعران ایران و جهان را تا سال 1290 خورشیدی (1330 قمری) بررسی کرده ام و حداقل 20 تذکره نامه از شاعران دوران قاجار را به دقت خوانده ام، نام "پیمان" را به عنوان یکی از شاعران قرن 13 دکتر خیام پور در جلد یک فرهنگ سخنوران به نقل از "ثمر نایینی" آورده است. تذکره خطی ثمر نایینی در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.


شاعران سدهی همدوره با پیمان چقدر مطرح هستند؟
سروش سدهی مطرح ترین شاعری است که تقریبا با پیمان همدوره بوده. وی تا شمس الشعرایی ناصر الدین شاه هم پیش می رود. بعد از آن هم شیوا را داریم که شاعر عصر مشروطه است و احوال و اشعارش در غالب تذکره دیده می شود. یکی از سوالاتی که راجع به پیمان پیش می آید این است که آیا رابطه و مراوده ای میان او و سروش بوده است یا خیر؟


شاعران سدهی پیش از قاجار چطور؟ آنها چقدر مطرح هستند؟
میرزاطاهر نصرآبادی شعرای سدهی دوران صفوی را در تذکره نصرآبادی معرفی کرده است اما یکی از نکات کلیدی در سیر شعر خمینی شهر این است که چرا ما پیش از قرن 11 هیچ شاعری نداریم؟ در هیچ تذکره ای نامی از شعرای سدهی قبل از صفویه نیامده است و این نشان می دهد که پیش از قرن 11 ظاهرا یک گسست ادبی در سده داشته ایم.


البته به استثنای مافروخی شاعر قرن پنجم و نویسنده کتاب محاسن اصفهان، درست است؟
بنده شخصا هنوز هیچ مدرکی مبنی بر اینکه مافروخی از اهالی سده باشد پیدا نکرده ام.


به موضوع فعلی مان برگردیم، عدالت طلبی و شاعری پیمان برای ما محرز شده است پس علت گمنامی وی چه می تواند باشد؟
ممکن است به بی توجهی تذکره نویسان مربوط بشود. در بسیاری موارد دیده شده که تذکره نویس ها و یا کاتبان به دلایلی مثل ناتوانی در خواندن دستخط شاعر به اشتباه افتاده اند مثلا شاعری داریم که در هر تذکره ای به یک نام معرفی شده است. یک جا "جناب خوزانی" جای دیگر "حباب خوزانی"، در تذکره ای دیگر "جناب جوزانی" جایی دیگر "حباب جوزانی" و جاهای دیگر "جناب خورانی"، "حباب اصفهانی" و...


منظورتان این است که برای پیدا کردن نام "پیمان" به جز پیمان باید دنبال کلمات مشابه هم بگردیم؟
بله کلماتی مثل "پنهان"، "بیجان" و...
البته اشتباهات دیگری هم ممکن است پیش بیاید مثلا سروش اهل فروشان بوده ولی همه جا نوشته اند سروش اصفهانی. چرا؟ چون معمولا از نظر تذکره نویس ها شهرهای کوچک اهمیتی نداشته و معمولا نامی از آن نمی برده اند. تذکره نصر آبادی یکی از معدود تذکره هاییست که به جزییات توجه کرده و اطلاعات شاعران را به طور کامل آورده است.
یا مثلا "فارغای لاهوری" که نامش در تذکره های هندی به چشم می خورد همان "فارغای فروشانی" خودمان است منتهی تذکره نویس چون او را در هند دیده گمان می برد که اهل آنجاست و می نویسد فارغای لاهوری.


در میان اشعار پیمان هم مدح فتحعلیشاه را می بینیم هم محمدعلی میرزا را و این در حالی است که میان دوره های زندگی این دو پادشاه قاجاری سال ها فاصله بوده است، چگونه می شود دوره زندگی پیمان را مشخص کرد؟
تاریخی که کنار یکی از اشعار پیمان نوشته شده سال 1247 هجری قمری را نشان می دهد که به سال های آخر حکومت فتحعلیشاه اشاره دارد و احتمالا محمدعلی میرزا باید زاییده یک اشتباه از جانب شاعر یا منشی اش باشد و منظور در اصل محمد میرزا ولیعهد فتحعلیشاه است.
ثبت اسم پیمان به عنوان شاعر در تذکره "ثمر" نیز یکی دیگر از شواهدی که نشان می دهد پیمان پیش از مشروطه
می زیسته چراکه "ثمر" خود پیش از مشروطه زندگی می کرده است.


گفتن مدح پادشاهان با روحیه عدالت طلبی و مردم داری پیمان در تناقض است، چطور می شود این تناقض را توجیه کرد؟
نباید سرودن چند شعر در مدح اصحاب قدرت ما را راجع به شعرا به اشتباه بیندازد. شعرا در تمام طول تاریخ تمایل داشته اند به منابع قدرت و همچنین بزرگان دینی نزدیک شوند و این همواره یک ارتباط دوسویه بوده است یعنی بزرگان نیز معمولا طرفدار شعر و شاعری بوده اند. مثلا تذکره ای داریم تحت عنوان مآثر الباقریه که به معرفی شاعرانی
می پردازد که در مدح سیدمحمدباقر شفتی (از فقهای صاحب نفوذ اصفهان، سازنده مسجد سید و معاصر با فتحعلیشاه) شعر سروده اند.


وجود کلمات لکنت دار در برخی اشعار پیمان به بریدگی زبانش اشاره دارد یا شاعر به عنوان ابزاری برای اعتراض به حکمی که پادشاه برایش صادر کرده از آن استفاده کرده است؟ به عنوان مثال می گوید: تو ربایی ز ز مردم دِ دِ دل آسان سان / لیک جان بردن مردم ز غمت مشکل کل/ بسکه خو خونِ دل از مژ مژه ها می بارم / شده رو روی زمین آب سرشکم گِل گِل...
این سبک شعر سرودن که به آن "الکن" می گویند در اشعار دیگر شاعران نیز دیده می شود و بیشتر ابزار هنرنمایی شاعر است بنابراین ربطی به بریدگی زبانش ندارد چراکه بریدن بخشی از زبان باعث می شود که شخص مخارج برخی حروف را از دست بدهد نه اینکه دچار لکنت بشود.


یکی دیگر از نکات قابل توجه در دیوان پیمان خط شکسته نستعلیق زیبای اوست، نظرتان دراینباره چیست؟
در این دفتر دو نوع خط مشاهده می شود یکی خطی خوش و خوانا که همراه با حاشیه گذاری و ستون بندی صفحه است و دیگری خطی که نشان از عجله در نوشتن شعر دارد. معلوم نیست که این خط خوش از خود شاعر است و یا منشی او.


نظرتان این است که پیمان منشی داشته است؟
بله ممکن است خودش خط خوبی نداشته یا سواد نوشتاری نداشته و یا چون شخصیت صاحب نفوذ و متمولی بوده برای خودش منشی استخدام کرده باشد.


در سرگذشت بزرگانی مثل پیمان چقدر می توان به آنچه نوادگان وی و همچنین قدیمی های محل می گویند اطمینان و اکتفا کرد؟
آنچه سینه به سینه نقل می شود البته در جای خودش بسیار ارزشمند است اما این شنیده ها از آن جهت که ممکن است در طول زمان دستخوش تغییراتی شده باشد به تنهایی نمی تواند منتج به نتیجه شود و در چنین مواقعی تلاش برای دستیابی به اسناد مکتوب لازم می نماید. به نظرم برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر و کامل تر از افرادی مثل پیمان می توان یک فراخوان منتشر کرد و از هر کس که سندی دارد دعوت نمود تا آن را ارائه بدهد. یکی دیگر از روش ها این است که در لابه لای اشعار و آثار، نام ها، تاریخ ها و نکاتی را که می تواند نشان دهنده زمان خاص، مکان خاص یا شخص خاصی باشد، جستجو کرد.


شما به جز "سال 1247" به نشان دیگری در میان اشعار دست پیدا کردید؟
بله مثلا شعری در یکی از صفحات کتابش دیدم که ظاهرا به ازدواج فرزندش اشاره دارد و با زبان شعر زمان عقد ازدواج را با یک ماده تاریخ بیانکرده است که باید از طریق حروف ابجد به آن پی برد:
... از بهر ماهپاره خود عقد مهر بست / تا در جهان به مهر فتد ماه را فزان
پیمان برای سال زفافش ز پیر عقل / تاریخ جست و گفت که بنویس ای فلان


شاعری داریم به نام یا تخلص "پریشان" که در تذکره مدایح الحسینیه به عنوان برادر پیمان معرفی شده است، شما راجع به این شاعر اطلاعی دارید؟

تنها جایی که به اسم این شاعر برخوردم در مقدمه دیوان واله اصفهانی بود که از او به نام "محمدصادق پریشان خوزانی" یاد شده بود. در این مطلب البته به پیمان نیز اشاره شده و از او تحت عنوان "میرزاعلی اکبر پیمان ماربینی" یاد شده است. تکلیف پیمان که مشخص است و بر ما روشن شده که پسوند اصلی وی فروشانی بوده اما اینکه می گویید در تذکره مدایح الحسینیه پریشان به عنوان برادر پیمان معرفی شده جای تامل و تحقیق بیشتری دارد. شاید نزدیکی زمان تالیف تذکره مدایح الحسینیه به دوره زندگانی پریشان بتواند دلیل قابل قبولی بر تایید برادری این دو شاعر باشد. شاید هم دو شاعر به نام پریشان داریم که یکی از اهالی خوزان است و دیگری برادر پیمان.