امشب حرم آل عبا آب ندارد....

ارسال در کتاب و ادبیات

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است/ مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع/ صبح فردا بدنش زیر سم اسبان است/ مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع...
دوباره بساط نوحه اباعبدالله(ع) برپا شد. کوچه ها و خیابان ها مشکی پوشیدند و اشک ها پشت پلک هاخیمه زدند. يكي از ملزومات این روزها كه گاهي حس مي شود به آن بي توجهي شده نوحه و مرثیه است. اگرچه مرثیه در رثای شهدای کربلا بلافاصله پس از واقعه با شعربانو اُم البنین(س) پس از شنیدن خبر شهادت پسرانش: لَاتدعوّنی وَیکَ اُم البَنین/ تُذَکِّرینی بِلیُوث العَرین آغاز شد ولي در طول تاریخ با فراز و نشیب هایی مثل دوران اختناق و خفقان اموي (از واقعه ی کربلا تا قرن چهارم هجري قمري) روبه رو بوده است...
در منابع آمده است كه مرثيه سرايي فارسي از كسايي مروزي و قوامي رازي (قرن 5 و 6) شروع شد. پيش از آن در دوران آلبویه (قرن4)، مذهب تشیع در ایران رواج یافته و مرثيه سرايي رسمی و عمومی شده بود چرا كه امیر معزالدوله به مردم امر کرد تا تمام بازار بغداد را تعطیل و سیاهپوش کنند و به عزاداری امام حسین (ع)بپردازند. نقطه اوج مرثيه سرايي 400 سال پيش در شعر محتشم كاشاني رقم خورد اما 208 سال پيش نيز شاعري (ميرزامحمدعلي سروش اصفهاني(1227ه.ق)) در فروشان سده چشم به جهان گشود كه بعدها مرثيه اي 60 بندي در قالب تركيب بند (با مطلع: اي ديده خون ببار كه ماه محرم است/نزد خداي ديده گريان مكرم است) به پيروي از تركيب بند معروف محتشم و همچنين مثنوي معروف روضه الاسرار (با مطلع: دارم اندر دست خونين نامه اي/ تا كه بنويسم مصيبت نامه اي) را در رثاي امام حسين(ع) سرود كه اين آثار توسط علي آقامحمدي گردآوري شده و به چاپ رسيده است. از نوحه سرايان سدهي پيش تر از سروش اطلاعي در دست نيست ولي بي شك در فضاي مذهبي سده، شاعراني مي زيسته اند كه مرثيه هايشان در مجالس سوگواري دهان به دهان نقل مي شده است آن هم در فضاي آن روزها كه از رسانه ها و مطبوعات خبري نبوده و بايد شاعران هر شهر، خود به تهيه اسباب عزاداري به ويژه نوحه-كه آن هم به شيوه امروزي نبوده است- مي پرداخته اند. پس از دوران صفوی و قاجار كه مرثیه سرایی مرسوم شد، در عهد رضاخان، اگرچه خود ابتدا برای فریب افکار عمومی با پای برهنه در دسته جات شرکت می کرد و پس از به دست آوردن سلطه بسیاری از مجالس عزاداری سیدالشهدا را تعطیل کرد ولی در دوره حکومت پهلوی علیرغم خفقانی که در برگزاری عزای امام (ع)وجود داشت، مرثیه سرایی تقریباً سیر طبیعی خود را گذراند و در همین دوران مراثی بسیاری سروده شد كه بالتبع شاعران سدهي كه اكثرا روحاني و واعظ بوده اند از پيشتازان آن به حساب مي آيند و از آن جمله به نام هايي همچون حاج آقا بزرگ امام سدهي(1290ه.ش) و فرزندش حاج آقا امام (1309ه.ش)، حاج سيدعلي امامي (1334ه.ش)، دكتر ابوالبركات (1309ه.ش)، آميرزا مرتضي اشرفي (1296ه.ش)، حاج سيد جمال الدين صهري (1282ه.ش)، آيت ميردامادي(1303ه.ش)، حاج شيخ حيدرعلي صلواتي(1321ه.ش)، سيد مجتبي ابطحي(1334ه.ش)، حاج شيخ محمدحسين نجفي، هادي براهيمي سدهي(متوفي1337ه.ش)، حاج سيدعلي طاهري (شيوا سدهي1280 ه.ش)، سيد محمدرضا ميردامادي سدهي(1300ه.ش)، ملا فتح الله مبشري خوزاني(1364ه.ق)، سيدمحمدباقر احمدي سدهي صاحب ديوان محزون و نوحه هاي معروف"خسرو تشنه لبان واي حسين واي حسين" و"سوي خيمه برگرد خواهر حزينم/ تا به زير خنجر ننگري چنينم"، سبزعلي شمس (متخلص به سبزه)، شيخ علي محمد شيخي (متخلص به شيخ)، امين ولاشاني(1321ه.ش)، نادعلي خرم (1351ه.ق) و... مي توان اشاره كرد كه از تني چند از آنها نسخه هايي خطي با عنوان دستك يا بياض يا كف دستي برجا مانده است.
مرثیه سرایی پس از انقلاب درخششي ديگر داشت. سرودن اشعار و مراثی عاشورايي و حماسی در هشت سال دفاع مقدس، نقش بسزایی در تهییج رزمندگان در مقابله با نیروهای دشمن و دفاع از مرز و بوممان داشته است كه شاعران سدهي از جمله حاج احمد غفورزاده (متخلص به استاد طلايي1308ه.ش)، مرحوم اصغر ملكي (متخلص به زار1322ه.ش)، عباس صفايي مرام (1303ه.ش)، خليل بلدي(متخلص به باغبان1315ه.ش)، مرحوم محمدآقا راجي(1302ه.ش)، حاج سيد علي اصغر ابطحي (صاحب نوحه معروف سلام ما يا حسين بر تو و ياران تو)، مرحوم حاج حسينعلي رحيمي (1328ه.ش)، مرحوم حسين امامي، مرحوم اصغر خاسته، حاج احمد حراجي، فتح الله حداديان، عباسعلي مهدي(1342ه.ش)، محسن صرامي، حاج آقا اشرفي، فضل الله صلواتي، عبدالعلي صادقي، حسينعلي شفيعي و منصور رضايي... نيز در اين جريان ادبي صاحب اشعاري هستند.

از نوحه و سبك هاي آن چه مي دانيد؟
به گفته حسينعلي شفيعي از اعضاي كانون مداحان و شاعران آييني، نوحه سرا و نوحه خوان اهل بيت، نوحه يك قالب شعري به معناي گريه و زاري براي تحريك عواطف و بيان مصيبت است. همچون ساير قالب ها تمام ويژگي هاي شعر مثل موسيقي، اوزان عروضي، احساس و عواطف، تنوع محتوايي، عنصر پيام رساني،قافيه و قالب هاي مختلف را دارد.
وي در خصوص سبك نوحه خوان ها و سينه زنان خميني شهري گفت: "سبك ها حتي در محل هاي مختلف تفاوت مي كند. به طوري كه مثلا سبك فروشاني ها در محله خوزان قابل اجرا نيست. سبك سنتي به صورت سه ضرب، يك ضرب و پنج ضرب، يك ضرب و هفت ضرب و سبك جديد بيشتر در دستگاه شور است. اگر چه به دليل تنوع و اشكال مختلف سبك ها، نمي توان اسم خاصي بر هر كدام گذاشت. اغلب نوحه ها بر اساس سبك هاي موسيقيايي معروف يا تصنيف ها و يا بازسازي نوحه هاي قديمي است." وي در مورد ويژگي هاي نوحه چنين ابراز عقيده كرد: " از ويژگي هاي نوحه اين است كه زبانش روان باشد اما آنچه به نوعي لغزشگاه به حساب مي آيد استفاده از زبان محاوره اي و ترانه هاي عاميانه است كه ممكن است وجاهت نوحه را تحت الشعاع قرار دهد و بعضاً دارای اشعار سبُک و دور از شأن است که مورد اعتراض و انتقاد بسیاری از علما، مداحان و شاعران اصیل و اقشار مختلفی از عوام و خواص قرار میگیرد. رهبر معظم انقلاب هم توجه ويژه اي به سلامت نوحه سرايي دارند و به همين دليل كانون هاي شعر آييني در كشور براي تقويت شعر آييني و جلوگيري از انحرافات وتحريفات برپا شد كه نتايج نسبتا خوبي داشته است." عضو كانون مداحان و شاعران آييني در خصوص كيفيت اشعار امروزي و تفاوت آن با شعر گذشتگان گفت: "خلوص، كار خودش را مي كند. شعري كه از دل برآيد خود به خود بر دل مي نشيند، دست به دست مي گردد و معروف مي شود. شعرهاي جديد اغلب بر اساس لفّاظي و آهنگ است و در گذشته خلوص بيشتر بود. اگر چه با وجودي كه خيلي از اشعار شاعران جوان عالي است اما هر شعري هم نياز مداح نيست. مداح كاربلد و شعرشناس شعرهاي خوب را انتخاب مي كند." به گفته شفيعي، "يك سري شاعر در شهر داريم كه نياز مداح را مي شناسند چون شعر مداح بايد يك ويژگي هاي مخصوص به خودش را داشته باشد. شعري كه عامه مردم با آن ارتباط برقرار كنند و شايستگي هايي كه در كار مداح هست را داشته باشد. اين يك اصل است كه نوحه سرا بايد ابتدا مستمع خوب هيات باشد اما اغلب، مضامين را از هيات گرفتن با در خدمت مداح بودن اشتباه گرفته مي شود. بعضي از نوحه ها به سمتي مي رود كه كار مداح را راه بيندازد كه اين اشتباه است. مضامين سفارشي سروده و در نوحه ها آورده مي شود كه مداح بتواند مجلس را با روضه بگرداند. نبايد به هر قيمتي در نوحه پديده نوآوري را وارد كرد." وي از ديگر اشعار مورد استفاده مجالس سوگواري را مواردي همچون چاووشي خواني، پامنبري و ميانداري كه تك بيت هايي براي تغيير فضا با ويژگي هاي خاص خود هستند دانست.
علي آقامحمدي استاد ادبيات نيز با اشاره به تاريخچه نوحه سرايي در شهر و همچنين ذكر نظرات مشابهي با آنچه در بالاگفته شد، به "فرصت"پيشنهاد برپايي ميزگردي آسيب شناسانه و كاربردي در حوزه نوحه سرايي داد كه براي سياست گذاري شهر و ترقي فرهنگ عمومي كارساز و سازنده باشد. وي افزود: "اگر مداحان و شعرا دور هم جمع مي شدند و در انتخاب اشعار دقت بيشتري مي كردند كه مورد پسند همه و عقلاني تر باشد بي شك تاثير آن اشعار از حد نوحه گري صرف، بالاتر مي رفت و مورد پسند خواص نيز قرار مي گرفت. "
فتح الله حداد از شاعران پيشكوست شهر در رابطه با نوحه سرايان خميني شهري اين گونه مي گويد: "شاعراني در شهر بوده اند كه به دلايل مختلف آثارشان از بين رفته است و دسترسي به آنها ديگر مقدور نيست. شاعراني هم بوده اند كه نوشته هايشان در دستك ها و بياض هايشان موجود است اما در زمينه چاپ اشعارشان فرزندان ناخلفي داشته اند كه اين مهم را جدي نگرفته اند. اگرچه نوحه هايي كه آنها نوشته اند بيشتر به حال و هواي همان زمان ها كه از جمعيت 5-4 هزار نفري 5 نفر باسواد بوده اند مي خورده است. نوحه هايي كه هدف نوحه پرداز فقط گرياندن مخاطب بوده و در قيد اين نبوده كه پيامي را به مردم برساند و در كنار عشق، عناصر حماسه و انديشيدن و ظلم ستيزي را به مخاطب بياموزد. ممكن است كه اشعاري محكم هم در ميان آنها بوده باشد ولي به دست ما نرسيده است. دهه 40 و 50 دوره تحول مضمون بود و دهه هاي اخير دوران تحول فرم است. فرم هاي بسيار در نوحه ايجاد مي شود و آنچه خيلي نمود دارد آهنگ و سبك است كه گاهي بر مضمون و محتوا غلبه مي كند."
بسیاری از واعظان، نوحه و مرثيه سرايان اين شهر، در خلوت شاعرانه یا بر منبرهاي روضه اصالت هنري نوحه را حفظ کردهاند که میراث آن برای نسلهای بعدی باقی مانده است. از مهمترين نوحه سرايان همشهري كه نوحه هايش در استان هاي ديگر هم مورد توجه قرار گرفت مي توان به نادعلي خرم همايونشهري (1351ه.ق) اشاره كرد. "آرزوي دل" و "گلزار كربلا" عناوين كتاب هاي او است كه بيشتر شعرهايش بر سر زبان ها افتاده است. نوحه هايي مثل: (اي ماه بني هاشم ثمر گلزار هدايت عباس/ قربان وفايت عباس) ، (در كرببلا ياران شد قحطي آب امشب) ، (گفتا به علي اصغر شه دين مه پيش رخت ستاره/ اي اصغر شيرخواره/ من آب و برايت مي طلبم كردند و گلويت پاره/ اي اصغر شيرخواره/ اي نوگل باغم اصغر اي چشم و چراغم اصغر)، (گلي گم كرده ام مي جويم او را/ به هر گل مي رسم مي بويم او را) ، (امشب حرم آل عبا آب ندارند/ طفلان حسين بن علي خواب ندارند) ، (اين شب قتل شاهنشه كربلاست) و ( اي شمر و مبر از كين اين حنجر عطشان را / هرگز نكشد كافر لب تشنه مسلمان را) كه قطعا در حافظه همه ما نقش بسته است و يكي از نوحه هاي معروف وي كه در سريال "ستايش"شنيده ايد اين است: شاه گفتا كربلا امروز ميدان من است/عيد قربان من است/ خواهرم زينب پرستار يتيمان من است/ عيد قربان من است/ از ازل با دوست محكم عهد و پيمان من است/ عيد قربان من است/ من خليل اللهم و اين دشت قربانگاه من/ اين چنين دلخواه من/ همچو اسماعيل قربان نوجوانان من است/ عيد قربان من است...  
و شايد بتوان به عنوان پركارترين مداح و مرثيه سراي همشهريمان از حاج حسينعلي رحيمي (حاج علي رحيمي) نام برد. از وي 4 كتاب نوحه ها و سنگرها، گل هاي پرپر، لاله هاي خونين و كربلا سرچشمه انقلاب به يادگار مانده و 2 كتاب ديگر وي هنوز به چاپ نرسيده است.رحيمي موسس بيت العباس و هيئت ام البنين بود كه در سال 90 چشم از جهان فرو بست.
و در پايان، اگراین را بپذیریم که هرچه عاطفه و خیال در شعر بیشتر باشد آن شعر زیباتر و دلنشین تر است باید مرثیه را که از عواطف والاي انسانی سرچشمه می گیرد و موجبات تحول روحی و روانی شنونده یا خواننده را فراهم می آورد، بهترین شعر بنامیم. به اميد بهترين شعرها بر زبان شاعران همشهري.