بيابانكي ما را به زمان حادثه نمی برد بلکه حادثه را به امروز مي كشاند

ارسال در کتاب و ادبیات

biabanakiرواق اين شماره نَه معرفي شاعر كه درباره  شاعري معروف است كه حالا خيلي ها استاد خطابش مي كنند. شاعري كه گوي سبقت را از بسياري ربوده است. بهانه ام هم برپايي جلسه نقد و بررسی مجموعه آثار سعید بیابانکی در تهران در  پنجمين روز دهه فجر است.

 

اين جلسه با حضور استاد علی موسوی گرمارودی و دکتر بهروز یاسمی و کارشناسان و علاقه مندان به این حوزه از ادبیات در تالار اوستای حوزه هنری برگزار شد.

در ابتدای جلسه این شاعر برجسته کشورمان ضمن تشکرو قدردانی از حضور استاد موسوی گرمارودی و دکتربهروز یاسمی برای حسن مطلع يكي از چار پاره هايش را خواند:

ای قاصدکان خوش خبر چندی است

گِرد در و بام من نمی گردید

از قاصد روزهای بارانی

رفتید ولی خبر نیاوردید

ای قاصدکان خوش خبر اینجا

کار من دل گرفته بی صبری است

این خانه شبیه خانه نیما

از هر طرفی که می روی ابری است...

... با وعده به هیچ می فروشندت

ای وای چه روزگار ارزانی

آی ای اخوان که خفته ای در طوس

برخیز که سر کنی زمستانی...

استاد گرمارودی شعر های بیابانکی را در دو عرصه غزل و چارپاره بسیار برجسته خواند و گفت: من امروز نمی خواهم که وارد شعر های طنز بیابانکی بشوم زیرا آنها نیز دوشادوش این دو عرصه بسیار خوب و موفق درخشیده اند.

وی در ادامه به مجموعه سروده های بیابانکی اشاره کرد و گفت: بیابانکی تا به حال 5 دفتر منتشر کرده است که می توان به نیمی از خورشید، مجموعه شعر آیینی، پرواز اصفهان- مشهد، نه ترنجی نه اناری، باغ دور دست و مجموعه سنگچین اشاره کرد.

وی موفق ترین اشعار بیابانکی که به زبان محاوره سروده است را در قالب غزل و چارپاره خواند و گفت: بیابانکی در قالب غزل و چارپاره شعرهایی را به زبان محاوره سروده است و یک مثنوی هم به زبان محاوره به نام بهار خانم دارد که در صفحه 133 سنگچین ویژه نوجوانان آورده است.

وی در ادامه گفت: شاعران بزرگی چون حافظ و سعدی بیشترین نیروی شاعری خود را در سرودن غزل هایشان به کار گرفته اند و غزل های بیابانکی یکی از بهترین شعرهای او بشمار می آید. بیابانکی از جهت ریخت و ساخت به سوی غزل گام های تازه ای را برداشته است از میان 13- 14 گونه غزل فارسی همچون غزل عارفانه، غزل عاشقانه، غزل تلفیق عاشقانه و عارفانه، غزل قلندرانه، غزل مضمون، غزل سیاسی ، آیینی و... بیابانکی بیشتر به غزل های عاشقانه و گاهی غزل آیینی شعر گفته است.

گرمارودی در خصوص غزل های آیینی بیابانکی گفت: بیابانکی در غزل های آیینی اش به جای این که ما را به زمان حادثه ببرد، حادثه را به زمان امروز و حال می کشاند و این بسیار مهم است.

در اشعار او می خوانیم:

کیست این آوای کوهستانی داوود با او

فرم صدها دشت با او، لطف صدها رود با او

ای نسیم آهسته پا بگذار سوی خیمه گاهش

گوش کن انگار نجوا می کند معبود با او

هرکه امشب تشنگی را یک سحر طاقت بیارد

می گذارد پا به يك دریای نامحدود با او

صبح فردا کوهساران شاهد میلاد اویند

سرخی هفتاد و يك خورشید خون آلود با او

گرمارودی یکی از مهمترین ویژگی های "غزل نو" را اجتناب از تعابیر و زبان و بیان قدمایی ذکر کرد و گفت: زبان شعر سعید بیابانکی در غزل، زبان معیار امروز است.

در پایان جلسه موسوی گرمارودی اشعار بیابانکی را در دو قالب " غزل" و "چارپاره"  که به زبان محاوره بیان شده  بسیار موفق ذکر کرد و گفت: شعرهای بیابانکی خصوصا در چارپاره دراوزان سبک و خوش رکاب در شعر معاصر بی نظیر است.

گرمارودی یکی ازموفقیت های غزل بیابانکی را داشتن قریحه و استعداد خدادادی وی دانست و گفت: یک شاعر غزلسرا علاوه بر استعداد و قریحه خدادادی باید هزار نکته باریکتر از مو در غزل هایش را رعایت کند.

با تلخيص از سايت ادب فارسي (مركز آفرينش ادب حوزه هنري)