بیست و سه قصه

ارسال در کتاب و ادبیات

23_ghese نام کتاب :                   بیست و سه قصه

 

نویسنده:                   لئون تولستوی

 

ترجمه:                       همایون صنعتی زاده

 

ناشر:                          نشر قطره

 

چاپ مورد استناد:        چاپ پنجم 1387

کتاب مجموعه ای از داستانهای کوتاه نویسنده نامدار روسی است که خواندن آثارش را فیلسوف بزرگی چون وینگنشتاین به اندیشمندی چون برتراند راسل توصیه می کند.

تولستوی برخی وی را مولوی روسیه اما در حد محدود تری می نامند در داستانهای خود می کوشد تا آدمی را متوجه نقاط ضعف و خصلت ها و زشتی های خود بکند که به چند مورد از آنها اشاره می شود.

داستان «بچه جن و تکه نان» را به زیبایی می آورد تا به آدمی بفهماند که چگونه شیطان و ایادی آن از همه چیز برای گمراهی انسانی که زندگی عادی و طبیعی خود را دارد استفاده می کنند و به روز سیاه می نشانندش. در داستان «الیاس» پستی و بلندیها و فراز و نشیب های زندگی را به آرامی نشان می دهد و نهایتاً زیرکانه بیان می کند که خوشبختی در دوردست ها نیست، دم دست است ولی باید به او اجازه بدهی و شرایطی فراهم کنی که رخ بنماید.

حکایت «سه تارک دنیا» که بی شباهت به داستان موسی و شبان مولوی نیست، با جاذبه ای تمام چنان نگارش شده است که شاید آدمی بفهمد که ارتباط با خدا چه راحت است، اگر صداقتی در کار باشد زرق و برق و پیچ و تابی ندارد، کافی است ایمان داشته باشی با هر زبانی می توانی با او به راز و نیاز بپردازی

اما در ماجرای «چه مقدار زمین نیاز است» نویسنده چیره دست به خواننده نشان می دهد که چگونه انسان به دست خویش و از طریق امیال و آرزوها خود را هلاک می کند و رذائل و خصلت های وی چون افساری به گردنش می افتند و آنقدر او را می کشند تا اینکه طناب دارش شوند. داستان ماجرای کسی است که در راه کسب زمین بیشتر در دام طمع می افتد و عاقبت جان بر سر آن می گذارد.

و در داستان چند قسمتی «آدمی زنده به چیست» ماجرای فرشته ای را می خوانید که سر از فرامین خداوند و حکمت های او در نمی آورد و نافرمانی کوچکی می کند، لاجرم به شکل انسان به روی زمین تبعید می شود تا سرما و گرما و گرسنگی و فقر را بچشد و طی حوادثی راز و رمز امور را بیابد و آنگاه پاک شود و به آسمان برگردد.

خواندن داستانهای این مجموعه که گاه به طنز ی می ماند سبب تفکر و عبرت و نیشخند خواهد شد پس دریغ نفرمایید.