سهیلا عموشاهی
نام : سهیلا عموشاهی
شرح حال:
دوست دارد که سرودن شعر در همه ی قالب های شعر را تجربه ک.ند گرچه گاهی سپید هم می گوید ولی بیشتر غزلسراست . غزلسرایی که از سال 1385 قدم در وادی بیکران شاعری گذاشت . علاقه اش به ادبیات کهن این مرز و بوم از کودکی، او را در مسیر شاعری قرار داد . مسیری طولانی و پر نشیب و فراز که آخر ندارد. مسیری برای رسیدن به نقطه ی اوج ؛ جایی که حافظ رسیده است و البته غیرممکن نیست اگر کسی بخواهد به این نقطه برسد و در کنار حافظ بنشیند .
شاعر جوان خمینی شهر ی شعر را موثرترین کلام در ذهن و روحیه ی مردم می داند. او صاحب افتخاراتی مثل برگزیده شدن در کنگره سراسری شعر پیشواز و نیز خط خطی های انتظار است. خانم عموشاهی معتقد است که تنها تکیه کردن به استعداد خدادادی کافی نیست و مطالعه را در ارتقاء شعر موثر می داند که از طریق مطالعه می توان هم اندوخته و اطلاعات خوبی به دست آورد و هم با واژگان جدید و زبان روز و حتی روش های نوین شاعری آشنا شد.
آغوش بی قرار تو تنها قرار من دریا بیا کمی بنشین در کنار من
زلفی گره زدم به تو و صبح شد شبم روشن شد از تو روز من و روزگار من
من آن پلنگ زخمی و آهو گریز و تو ماهی که ایستاده برای شکار من
تو آفریدگار غزل ها شدی و من پرورده ی نگاه تو پروردگار من
باید به چشم های تو ایمان بیاورم وقتی کسی نه ! کار ندارد به کار من
ای یار گل فروش من ای باغبان من گل می گرفت از گل رویت بهار من