قصه قلیه غصه

ارسال در هنر

«قلیه غصه»، «کوفته خشخاشی» و «پلو شیره» را ساده و بی آلایش چیده است روی میز. اینطور که خودش می گوید مواد لازم «قلیه غصه» همان مواد لازم کباب شامی است و تفاوتشان در کارکردشان است. این غذا حدود 50- 40 سال پیش، بیشتر از آنکه خاصیت غذایی اش مورد توجه قرار بگیرد باری عاطفی و روانی بر عهده داشت و مخصوص بچه هایی بود که تازه از شیر مادر گرفته می شدند.


ام لیلا محمدپور کدبانوی 59 ساله خمینی شهری درباره قلیه غصه به خبرنگار فرصت آنلاین گفت: این قلیه غصه خودش قصه ای دارد. قدیم ها بچه ها را که از شیر مادر

می گرفتند و بهانه گیر می شدند، برایشان قلیه غصه می پختند تا به غصه شان خاتمه دهند. این قلیه ها را با دست هایشان به اشکال مختلفی درمی آوردند تا برای بچه جذاب باشد. بچه های دیگر را جمع می کردند تا بچه تازه از شیر گرفته شده به هوای بقیه، قلیه ها را بخورد و بهانه نگیرد. محمدپور می گوید: دفعات پختن قلیه غصه بنا به ناآرامی بچه ها یک تا دو بار بود.

به گفته وی مواد مورد نیاز برای طبخ این غذا علاوه بر گوشت و آردنخودچی یک سیب زمینی و یک هویج کوچک نیز هست.


کوفته 43 ساله
«کوفته خشخاشی» غذای دیگری است که وی برای شرکت دادن در این جشنواره مناسب دیده است. کوفته های بزرگ و سبزرنگی که به قول ام لیلا خیلی قوّت دارد. وی دراینباره می گوید: با وجودی که از گوشت در این کوفته خبری نیست اما جزو غذاهای چرب است برای همین قدیم ها در ماه یک بار بیشتر آن را نمی پختند. آخرین باری که ام لیلا کوفته خشخاشی خورده 43 سال پیش بوده یعنی زمانی که بچه اولش را باردار بوده است. همین که به مادرش گفته هوس کوفته خشخاشی دارد، مادر برایش پخته و آورده است. تا اینکه بعد از این همه سال همین چند روز پیش که به شرکت در جشنواره فکر می کرده، ذهنش به گذشته ها سفر کرده و از میان انبوه غذاهایی که در سرش می چرخیده کوفته خشخاشی جرقه زده است. برای اطمینان از دستور پخت و مواد لازمش به چند تا از بزرگترهای خانواده و محل هم زنگ زده است. خشخاش و سبزی و بلغور گندم را خریده است و کوفته را بار گذاشته البته همراه با کشمش.


پلوی قهوه ای
یکی دیگر از ظرف های غذای خانم محمدپور را «پلوشیره» پر کرده است. پلویی قهوه ای رنگ و آنطور که خودش می گوید شیرین.
ام لیلا می گوید: این غذا را ماه رمضان ها برای سادات می پختند. ظاهرا پلوشیره که شیرینی اش را از شیره انگور یا شیره خرما و یا مخلوطی از هر دو می گیرد به عنوان یک چاشنی در کنار غذای اصلی به کار می رفته و نشان از ارادت مردم به ائمه اطهار (ع) و فرزندان آنها داشته است.


به گفته وی بعد از اینکه خمینی شهری ها با شهر ازنا آشنا شدند و مسافرت هایشان به آنجا شروع شد، رشته پلویی که از آنجا می آوردند را نیز به شیره پلو اضافه کردند. از نظر وی افزودن زعفران و کشمش به این غذا خشمزگی آن را دو چندان می کند.


گپ و گفت شیرین و خشمزه فرصت آنلاین با ام لیلا به عنوان یکی از حافظان میراث معنوی و ناملموس شهرمان به درازا کشید. وی از کوفته طلا نقره، قرمزه یا به قول خودش قیمه ریزه، سر گنجشکی و کوفته قلقلی نیز برایمان گفت که در مجالی دیگر به آنها خواهیم پرداخت اما آنچه بیش از همه برایمان شنیدنی بود، کارکردهایی بود که وی از آن به عنوان هدف پختن این غذاها یاد کرد. آرام کردن بچه، پاسخ به هوس زن باردار و اظهار ارادت به سادات نشان از این دارد که مادربزرگ ها و مادرهای ما با درهم آمیختن درایت و ذوق و سلیقه شان علاوه بر استفاده از غذاها در جای خودش، آداب و رسومی بسیار زیبا و پسندیده را برای ما به جا گذاشتند. آداب و رسومی که نه تنها دردسرساز و دست و پاگیر نیست بلکه ریشه ای منطقی و قابل قبول دارد و مایه اتحاد، همبستگی و دوستی و آرامش می شود.