عزاداري و نمادهاي آن

ارسال در اخلاق و اندیشه

nemad_azadariنویسنده این مقاله دکتر محمد حسین ریاحی دانشجوی دکتری در رشته تاریخ اسلام و نویسنده کتاب های طبیب جسم و جان، تجلی فضایل و مجموعه ارباب معرفت است. ناگفته نماند نویسنده، در مجموعه ارباب معرفت که به معرفی معاریف پرداخته، از آیت اله فیاض و آیت اله املایی نیز نام برده و با ایشان مصاحبه هایی داشته است.

 

تکیه

تکیه از ریشه ونکا گرفته شده است به معنای پشت به چیزی گذاشتن، اعتماد کردن و تکیه دادن ولی در معماری ایرانی-اسلامی به فضاهایی گفته می شود که تعدادی از افراد به منظور خاصی گرد هم می آیند. این واژه را از قرون اولیه هجری یعنی تقریبا از قرن چهارم به بعد در زبان و ادبیات فارسی می بینیم که بیشتر در پیوند با برپایی مراسم سوگواری جهت خاندان نبوت و ائمه اطهار(ع) است. البته در پیوند با اهل تصوف و دراویش و مستمندان هم به کار برده می شود و حتی وقتی در منابع تاریخی نگاه می کنیم می بینیم که تکیه، در متون صوفیه و عرفا هم کاربرد دارد.

در زمان صفویه در شهرهایی مثل اصفهان، اردبیل، تبریز، قزوین و شیراز، بعضی از این تکایا به چشم می خورند. مثلاً در عصر شاه اسماعیل و شاه طهماسب، در اصفهان - به خصوص نزدیک محل دفن بعضی از بزرگان که مقابر متعددی هم در کنارش گرد آمده - تکایایی را می بینیم: مثل تکیه میرفندرسکی، تکیه میزا یحیی یا تکیه خوانساری و خاتون آبادی که این مکانها در آن زمان به تکیه معروف شدند.

در زمان قاجاریه می بینیم که عمده عزاداری ها در تکیه ها صورت می گرفت. مثلا در تهران تکیه ای بود به اسم تکیه دولت که در آنجا عزاداری یا تعزیه خوانی هم برگزار می شد. اوایل تکیه ها بیشتر برای گردهمایی صوفیان و دراویش، کاربرد داشت و بعدها تغییر کاربری داد.

تکیه ها به 2 دسته تقسیم می شوند. تکیه های روباز و تکیه های سرپوشیده.

در حال حاضر هم شاهد هستیم که در خیلی از مناطق کشور، به خصوص مناطق کویری این تکیه ها بوده است و عمدتا در مسیر گذرها قرار داشته اند. مثلا تکیه رضا قلی خان یا زنبورک خانه که این تکیه ها در بازار تهران بودند. یا در کاشان، یزد و دیگر شهرها تکیه های روبازی وجود دارد و در شمال کشور تکایای دیگری که در همه این مکانها، مراسم مرتبط با اهل بیت و ائمه اطهار، بویژه حضرت سیدالشهدا برگزار می شده است.

تکیه ها بسته به نوع آب و هوا؛ از نظر ساخت، الگوهای خاصی داشته است.

 

تفاوت حسینیه و تکیه

تفاوت کلی حسینیه و تکیه در این است که معمولا در میان تمام تکیه ها سکوهایی بوده که خصوصا در ماههای محرم و صفر، روی این تکیه ها، تعزیه خوانی برگزار می شده است. البته در حسینیه ها هم مراسم تعزیه برگزار می شده است، اما در تکیه ها قابل توجه تر است.

حسینیه ها معمولا در بین شیعیان و عموم مردم ایران، به جایگاهی گفته می شود که مراسم عزاداری و روضه خوانی منتسب به امام حسین(ع) برپا می شود. از دوران صفویه به بعد با لفظ حسینیه بیشتر برخورد می کنیم به خصوص در دوران قاجار هم این لفظ، قابل توجه است. حسینیه های قدیمی ایران که هنوز تعدادی از آن باقی مانده است از دوران قاجاریه است. حسینیه های شهری و روستایی از نظر وسعت و بخشهای مختلف با هم متفاوت هستند. معروفترین حسینیه های ایران نیز در شهرهای نائین، یزد، شیراز، کرمانشاه و شمال کشور قابل توجه است. شهری مثل نائین از نظر تعداد حسینیه ها و نقش آن در بافت شهر، از جمله شهرهای معتبر به شمار می رود. در این شهرها حسینیه ها در مرکز محله های مختلف شهر واقع شده و به عنوان کانون و بخش مهمی از فضای معماری شهر، نقش چشمگیری را دارند و مهمترین نوع فضاهای شهری محسوب می شوند. از نظر تزیینی در مناطق مختلف، حسینیه ها ویژگی خاص خودشان را دارند، بعضی 3 اتاقی و بعضی 5 اتاقی هستند. مثلا حسینیه یا تکیه مریج اصفهان، فضای جالبی از نظر تزئینات و ساخت دارد. حسینیه ها نیز مثل تکایا از نظر اجتماعی در زندگی مردم روستاها و شهرها کانون های قابل توجهی هستند به خصوص اینکه این محل ها هنگام عزاداری ها به صورت کانون های پررونقِ ارتباطی مردم و محلی ها است و پیر و جوان، برای ترمیم، بازسازی و نظافت آن تلاش می کنند و بسیاری از افراد؛ قالی، قالیچه، چراغ و دیگر مایحتاج حسینیه ها را به این مکان اهدا می کنند.

 

عَلَم و کُتَل

هر ملت و جامعه ای برای مراسم مختلف، از جمله عزاداری نمادهای خاص خود را دارد. این نمادها هر کدام نقش خاصی را ایفا و بیان می کنند و در حقیقت سمبل هایی هستند که در بین مردم آن جامعه، شناخته شده است. مثلا مردم هند هم علم و کتل هایی دارند که بعضی نماد شادی و بعضی نماد غم است. و حتی ممکن است شباهتهایی هم در برخی از علم و کتل های این کشور با علم و کتل های ایرانی وجود داشته باشد.

نکته قابل توجه این است که هر جامعه ای نمادهایی دارند و نمی شود به طور قطع گفت این نمادها خوب یا بد است. به هر حال جوامع بشری سمبل هایی دارند که اگر منافاتی با ارزش های آن جامعه نداشته باشد، مشکل ساز نیست. بعضی معتقدند اروپاییان در برخی از مراسم هایشان، از نمادهایی مثل علم و کتل هایی استفاده می کرده اند که الان مورد استفاده ی مراسم مختلف در برخی از شهرهای کشور ماست. به هر جهت نمی توان این نمادها را به طور کلی رد یا تایید کرد چرا که بسیاری از این نمادها مظهر خلاقیت جوامع هستند و در حیات جوامع در اعصار مختلف، کاربرد داشته اند.

 

تعزیه

واژه تعزیه به معنای تعزیت، سوگواری و به پاداشتن یادبود برای کسی که از دست رفته و می خواهند به بازماندگانش تعزیت و تسلیت بگویند اما امروزه به نمایش مذهبی تعزیه می گویند.

تعزیه بیشتر در بحث عزاداری و سوگواری به کار می رود. ولی شبیه خوانی واژه ی عام تری است. به خصوص می بینیم که افراد در تعزیه خوانی سعی می کنند واقعه کربلا را بازآفرینی کنند و بیشتر هم در ماههای محرم و صفر جهت عزاداری و سوگواری ویژه ی اهل بیت به ویژه حضرت سیدالشهدا برگزار می شود.

وقتی تاریخ را بررسی می کنیم متوجه می شویم که عده ای معتقدند که در ایران باستان - مثلا دو یا سه هزار سال پیش از اسلام - هم این سبک عزاداریها بوده است مثلا ایرانی ها یک آیینی به نام سوگ سیاوش یا سیاوش خوانی داشتند اما چیزی که می توانیم به صورت تحقیقی و جدی بگوییم این است که این مراسم، بعد از واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) به وجود آمده است. به خصوص اهل بیت سعی می کردند در مقابل بنی امیه و دشمنان، این واقعه و حرکت را بیان کنند. مثلا در کتاب تاریخی اخبارالطوال ابوحنفیه دینوری می بینیم که از سوگواری اهل بیت نوشته است. این شکل سوگواری تحت عنوان تعزیه را در زمانی می بینیم که ایرانیان مقتدر سلسله آل بویه وارد بغداد شدند و سعی کردند بغداد را که در دست خلفای عباسی بود، سیاه پوش کنند و برای عاشورا دستور تعطیلی بازارها را دادند و نوعی از سوگواری  که به سر و سینه زدن را به راه انداختند. این اسلوب سوگواری ها در بین صفویه هم مرسوم بوده است و حتی کتابهایی مثل کتاب واعظ کاشفی نیز در رابطه نوشته شد. در زمان صفویه، سوگواری شکل قابل توجه و پراهمیتی پیدا کرد به خصوص وقتی که مذهب رسمی کشور، مذهب شیعه شد، کتابهایی مثل روضة الشهدا خوانده می شد. کتابهایی هم مثل مقاتل مورد استفاده کسانی بود که به تعزیت و عزاداری می پرداختند.

 

تعزیه در دیگر کشورهای اسلامی

در کشورهای اسلامی به خصوص در شبه قاره هم، برگزاری تعزیه، قابل توجه است. هر کشوری برای خودش برنامه های خاصی دارد. مثلا می بینیم که در مراسم عزاداری در بین شیعیان کشورهای آسیای میانه،افغانستان یا عراق و بعضی از کشورهای دیگر مثل هندوستان، زنجیرزنی و سینه زنی وجود دارد. و یا مثلاً می بینیم که در این کشورها سعی می کنند با نمادهای مختلف مثل علم و کتل و... عزاداری کنند. یا حتی گهواره هایی درست می کنند که نماد گهواره حضرت علی اصغر(ع) است. به خصوص در هندوستان، گنبد امام حسین(ع) را به صورتهای مختلف درست می کنند و به آن "حسین باره" می گویند. یا مثلا در دهنو، حیدرآباد و... گلدسته ها و ضریح هایی می سازند و آنها را در دسته های عزاداری ائمه حمل می کنند. یا بعضی از افراد در این مراسم ، فانوس به دست می گیرند.

وقتی که در تاریخ شیعیان هندوستان، نگاه کنیم، می بینیم که این موارد چشمگیر است. امروزه در دیگر کشورها مثل پاکستان، کشمیر و بعضی مناطق دیگر هم این سبک عزاداری ها و نمادها به چشم می خورد