تخم­ مرغ­ها چه گناهی کرده­ اند؟

ارسال در اخلاق و اندیشه

tokhm-morghدر حال عبور از یکی از کوچه­ های شهر هستم که برق تازگی یک اتومبیل شیک، چشمم را می­ گیرد، اما دیری نمی­ پاید که بیشتر از آنکه مجذوب طرح و رنگ ماشین بشوم، چرخ­های آن و تخم­ مرغ­های بیچاره له­ شده مرا به خود جلب می­ کند.

جای تعجب ندارد، این اولین باری نیست که با چنین صحنه­ ای مواجه می­ شوم، یادم نمی­ رود روزی را که باز هم  رهگذر یکی دیگر از پس کوچه­ های شهرمان بودم، پیرزنی به نیت رفع چشم زخم، تخم مرغی را دور سر مسافر از راه رسیده­ اش می­ چرخاند و از شر شنبه­ زا تا پنج­شنبه­ زا به این تخم مرغ دست و پا بسته بی زبان پناه می­ آورد و بعد که اوراد و اذکارش تمام شد تخم مرغ بی­گناه از همه جا بی­خبر را به سینه دیوار کوبید و با لب خندان وارد خانه­ اش شد. ظاهراً مسافرش را در پناه تخم­ مرغ سپرده بود!

 

پیش خودم فکر می­ کنم چه چیزی باعث می­ شود که ما آدم­ها هنگام ترس از چنین چیزهائی دست به دامن چنین اعتقاداتی که به بارزترین نحو مبنای عقلی و شرعی ندارند و خرافی هستند، بشویم و چهره دین و فرهنگمان را اینطور بی­ بنیاد نشان بدهیم؟

هرچه فکر می­ کنم راه به جائی نمی­ برم و ناچار از این دنیای حقیقی با تمام رنگ و لعابش به دنیای مجازی پناه می­ برم، وصل می­ شوم به اینترنت و برای موتور جستجوی گوگل می­ نویسم: تخم مرغ؛

صفحه را که باز می­ کنم نوشته: تخم­ مرغ تشکیل شده از سه قسمت پوسته، سفیده و زرده، سرشار از پروتئین،همه نوع ویتامین به جز ویتامینc، دارای چربی غیر اشباع و مفید و دارای مقادیری املاح شامل ید و فسفر و آهن و...که برای سلامتی بزرگ و کوچک مفید، بلکه لازم است.

ناخودآگاه سری به افسوس تکان می­ دهم. اگر آن پیرزن می­ دانست چه منبع غنی و سرشاری را به سینه دیوار می­ کوبد...آن هم در این زمانه که گرانی مواد غذائی داد همه را در آورده است...

دوباره می­ روم به سراغ موتور جستوجوگر و این بار می­ نویسم: چشم زخم

زده­ ام توی خال، می­نویسد: رفع چشم زخم با استفاده از تخم مرغ و بعد به وضوح توضیح می­ دهد که وقتی کسی دچار بیماری یا هر اتفاق ناگوار دیگری بشود که احساس کند علتش چشم زخم است، می­ تواند با مراجعه به افراد متخصص با استفاده از تخم مرغ­ درمانی، هم از شر اثرات این چشم زخم نجات یابد و هم مچ عامل چشم­ زدن یا همان چشم شور را بگیرد. آن هم با عملیاتی که ذکرش را در اینجا لطفی ندارد.

عجیب است می­ نشینیم دور هم، با آبروی مردم بازی می­ کنیم، مردم را نسبت به یکدیگر بدبین می­ نمائیم به اسم گره واکردن از کار مردم...و سوء استفاده از نقص آگاهی­ها و تحلیل­های اصطلاحاً عوام.

اینکه چیزی به نام چشم زخم وجود دارد قبول، چنانکه آیات و روایات هم آن را تأیید می­ کنند، همانطور که در آیه شریفه «و ان یکاد» در سوره «قلم» از چشم زخم دشمنان به پیامبر اکرم(ص) سخن به میان می­ آید و یا امیر المومنین علی (ع) در حکمت400 نهج البلاغه می­ فرماید: العین حقَ: چشم زخم حق است.

گذشته از آن، علم امروز نیز از وجود چنین قدرت مغناطیسی در بعضی چشم­ها خبر می­ دهد که کارایی زیادی دارند و حتی بعضی افراد با تمرین زیاد در بدست آوردن چنین قدرتی هستند و همین علم نیز راهکارهایی برای مقابله با آن ارائه داده است، از جمله اینکه: در لباس­هایمان سعی کنیم از رنگ­های آبی و زرد استفاده کنیم. که البته نمی­ دانم تا چه حد صحت داشته باشد و...

در هر صورت وجود چنین پدیده­ ای دلیل نمی­ شود که ما برای رفع آن به هر کار و خرافه­ ای متوسل بشویم. غافل از اینکه چنین اعمالی چهره دینمان را مخدوش می­ کند و همه چیز را به پای اسلام و مسلمانی ما می­ نویسد.

همان ائمه­ ای که در روایاتشان ما را از وجود چنین خطری آگاه می­ سازند خود نیز راه و روش­هایی را برای مقابله و رفع آن ارائه می­ دهند که از جمله آن دعا کردن و صدقه دادن است، همچنین تلاوت آیات شریفه «و ان یکاد»، آیه الکرسی و چهار قل. هنوز از دنیای مجازی بیرون نیامده­ ام، می­روم سراغ استفتائات حضرت امام خمینی(ره) در مورد اسراف. مطلب اینگونه آغاز می­ شود: کلوا و اشربوا و لاتسرفوا ... بخورید و بیاشامید اما زیاده روی نکنید و بعد ادامه می­­ دهد: اسراف یعنی بیهوده خرج کردن مال، زیاده روی در خورد و خوراک, حیف و میل کردن مواد غذایی و همچنین به معنی زیاده روی در گناه.

اسلام با انواع اسراف به مبارزه برخاسته است، امام صادق(ع) در مورد کمترین حد اسراف می­ فرماید: خداوند میانه­ روی را دوست دارد و اسراف را حتی در حد دور انداختن هسته خرما که صلاحیت استفاده را دارد و نیز دور ریختن زیادی آب آشامیدنی،دشمن می­ دارد.

و امام (ره) در پاسخ استفتائی با موضوع اسراف می­ فرماید: « زیاده روی به نحو غیر متعارف حرام است و چنانچه موجب اتلاف و ضرر باشد، موجب ضمان می­ باشد.»

از دنیای مجازی بیرون می­ آیم، گوشی تلفن همراه را برمی­ دارم و شماره آقای دکتر کریمی از اساتید علوم قرآنی شهر را می­ گیرم تا نظر ایشان را در این مورد بدانم، ایشان با خنده می­ گوید: من نمی­ دانم این تخم مرغ­ها چه دردی را تا به حال از کسی دوا کرده­ باشد، اگر می­ گویند در چنین مواقعی خون مرغی یا گوسفندی را بریزید علتش این است که می­ شود با گوشتش چند فقیر را اطعام کرد اما له شدن این نعمت بزرگ خدا چه لطفی دارد؟ چرا با این چند عدد تخم مرغ یک وعده غذای نیازمندی را تأمین نکنیم، مگر نه اینکه یکی از راه­ های مقابله با چشم زخم، صدقه دادن است؟ وی در آخر ابراز امیدواری می­ کند راهی پیدا شود تا مغزهایی را که از این خرافه پرستی­ها پر شده، خالی کنیم.

 

به نظر شما تخم مرغ­ها چه گناهی کرده­ اند؟

بهتر است بگوئیم فقرا چه گناهی کرده­ اند که شاهد تخم مرغ شکستن خرافه پرستان هستند در حالی که خود، آهی در بساط ندارند که با آن سودا کنند؟

کارشناسان معتقدند تخم خرافه در زمینی می­ روید که تفکر و چون و چرا کردن در آن تعطیل شده باشد. ریشه خرافه­ گرایی در یک جامعه، زمانی کنده می­ شود که تفکر و اندیشه کردن در آن آموزش داده شود. آیا بهتر نیست قبل از انجام هر عملی لختی اندیشه کنیم که چرا؟ چه خوش گفت آن معلم بزرگ زمانه که ستایش می­ کنم معلمی را که به من اندیشیدن را بیاموزد نه اندیشه را.