اعتقاد پایدار، مکتب انسان ساز

ارسال در اخلاق و اندیشه

323536_RU5nDQCUچند نوجوان که با مراجعه به درب منازل خانه ­های محل به دنبال جمع­ آوری مبالغی هستند تا بتوانند در ایام محرم مراسمی به پا کنند جلب توجه می­ نمایند.

با خودم می­گویم مگر محرم رسیده است؟ سری به تقویم می­زنم هنوز ده پانزده روزی تا شروع اول ماه مانده است. فکرم به موضوع مشغول است که نوجوان دیگری با مراجعه به درب خانه سراغ مکانی را می­گیردکه بتوانند به قول او بچه­ها تو محل در ایام محرم علم و کتلی به پاکنند و طبل و دهلی بزنند و به این ترتیب عزاداری کنند. این بار عمیق به فکر فرو می­روم. می­خواهم بگویم: که پسرجان جا و مکان درست اما آیا برنامه درستی برای این ایام دارید؟ چه استفاده­ای می­خواهید از آن بکنید؟ راههای صحیح عزاداری و پاسداشت سرور شهیدان را می­دانید؟ اصولاً شناخت شما از امام حسین (ع) و راه و نهضت او در چه حد است؟ کتابی، مطلبی درباره آن مطالعه کرده­اید؟ اهداف او را می­شناسید؟ بایدها و نبایدها را می­دانید و به دنبال شناخت آن هستید؟ و یا این که از روی تقلید و بدون فکر و مطالعه دور هم جمع می­شوید، هم همه و سر و صدایی راه می­اندازید و ساعاتی را حتی تا پاسی از شب می­گذرانید و حتی ممکن است برخی رفتارهایی بکنید که به دور از شئونات و ارزشهای مذهبی و دینی باشد و گاه مزاحمت­هایی برای دیگران فراهم کنید، رفتارهایی که حسینیان از آن دوری می­جویند.

 

ولی چگونه می­توان در گرماگرم شورها حرف از شعورها زد و در هنگامه سیل، سد ساختن را تجربه کرد؟ به خانه بر می­گردم ولی اما دیگر نجات از درگیری فکری پیش آمده به این راحتی­ها امکان ندارد.

با خود می­گویم اگر در کشورهای سرمایه­داری بخواهند مثلاً نوجوانان یک کشور که هیچ، یک شهر را دور هم جمع کنند و در مسیر خاصی قرار دهند چقدر باید هزینه کنند؟ چند شبکه تلویزیونی و چند روزنامه باید وارد عمل شوند؟ چه ترفندها و مقدماتی باید فراهم کنند؟ چه مشوق­هایی باید در نظر بگیرند تا شاید این امر امکان پذیر گردد؟ آن هم برای لحظات و ساعاتی محدود. اما در شهر و دیار ما چه راحت و ساده فقط با رسیدن بوی محرم و عاشورا و کربلای حسینی به عشق حسین (ع) همگان به ویژه نوجوانان و جوانان شور و شوق خاصی پیدا کرده و پای به میدان می­گذارند. اما آیا بزرگترها، نهادهای فرهنگی، هیئات مذهبی، روحانیون و آموزش و پرورش می­توانند از چنین شوری برای ساختن آنها و مقاوم کردن نوجوانان و جوانان در برابر تهاجمات بیگانگان و موجهای مسموم پراکنده در فضای شهر و انحراف­های گوناگون و معضلات استفاده کنند؟ آیا تغییری در رفتار و کردار و حرکات عزاداران پس از پایان محرم و عاشورا و افت شورها و شعارها به وجود خواهد آمد؟ آیا خروجی این هزینه­های انسانی و مادی انسانهای پاک سرشت، درستکار و معتقد به ارزشهای دینی و انسانی و مجهز به اطلاعات و دانشهای لازمه زندگی امروزی خواهد بود؟ آیا معضلات و مشکلات و انحرافات متعدد فرهنگی و اجتماعی را درمانی خواهدکرد که همانا تغییر نگرشها و بینشها و رفتارها و پالایش فرهنگی و توجه به دستورات و برنامه­های انسان­ساز مکتب حسینی و فلسفه قیام آن امام بزرگوار می­باشد.

روشنتر بگویم، آیا جامعه می­تواند از این شعارها و شورها در اصلاح رفتارها و اعمال و کردار و حرکات و اخلاقیات و خصوصیات اعضای خود بهره­ای ببرد و افراد در عمل پیرو مکتب حسینی گردند و یا اینکه با فرا رسیدن هر مناسبتی رفتارهای خاصی از بعضی افراد سر می­زند که در مناسبات  دیگر ضد آن را عمل می­کنند. یعنی در عزای حسینی به گونه­ای و در عروسیها به گونه دیگر و در نیمه شعبان و غیره هم به نوعی دیگر که با هم تناسبی نداشته و نمی­تواند اعتقاد پایه­دار را نشانه باشد.

آیا این نوجوان عاشق امام حسین (ع) امروزی چند سال دیگر که در محیط­های بازتر و شرایط دیگری قرار می­گیرد توشه­ای از آن شورها و شعارها و عزاداریها برای راه بس سخت و متلاطم و ناهمواری که امروزه به ناچار به دلیل سهولت ارتباطات جهانی و انتشار افکار و عقاید و بمب بارانهای تبلیغاتی جوان با آن روبرو خواهد شد به همراه خواهد داشت؟ آیا می­تواند اعتقادات و باورهای خود را حفظ و از آنها دفاع کند حتماً مکتبی که صدها سال است در مقابل  طوفانها و تهاجمات و تاخت و تازهای یزیدی و شیطانی و طاغوتی مقاومت کرده و همچنان زنده و پویا درخششی بالاتر از خورشید دارد چنین ظرفیتها و قابلیت­هایی را دارد، تاریخ بشریت و تاریخ اخیر کشور ما و حماسه­های انقلاب و دفاع مقدس شاهد مدعاست. اما اگر کسی در خاک چنین شهری زیسته و آب و هوای چنین مکتبی را تنفس کرده و در حسینیه­ها و مراسم عزاداری سرور شهیدان حضور یافته ولی رفتار و افکار و اعمال او متناسب با آموزهای راه شهیدان کربلا نباشد و در شرایطی آسیب پذیر بود و دچار انحراف گردد توشه­ای از آن مجالس برنگرفته است. در این صورت عیب و اشکال را علاوه بر خود فرد باید در روشها و برنامه­ها یافت بی شک مراسم و برنامه­ها باید به گونه­ای باشد که ضمن اینکه متناسب با عظمت و شأن امام بوده بتواند در نشان دادن راههای نجات جامعه و افراد و ساخته شدن آنها مفید افتد. بی شک خون اما حسین(ع) و یاران با وفایش بیهوده ریخته نشد. هدف ایجاد مکتبی بودکه درهمه اعصار و قرون انسان ساز بوده و دردهای فردی و اجتماعی را راه حلی باشد اما لازمه آن اعتقاد پایه­دار و اشتیاق به شناخت رمز و رموز مکتب انسان ساز و افزایش شناخت­ها و معرفت­ها خواهد بود که برای نیل به چنین اهدافی برنامه و روش­های صحیح لازم است و در همین راستا باید روشهای نامتناسب را تغییر داد و آنها را پالایش کرد و زنگار از روی افکار زدود تا راه­های درست و صحیح و محکم را شناخت و فکر و مکتب حسینی را درست و صحیح تبلیغ و عرضه کرد و اساس و بنیاد و همه جنبه­های آن را نشان داد و با روشهای غلط و اعمال نا مربوط ضد تبلیغ نکرد تا بدینوسیله در حافظه مردمان شهر پایدار بماند و ناظری بر اعمال و رفتارها باشدکه البته نوجوانان به دلیل اینکه شخصیت آنها در حال شکل گیری است توجه بیشتری را می­طلبند و می­تواند آینده آنها به برکت شناخت و معرفت مکتب انسان ساز حسینی (ع) شکل بگیرد، آینده­ای که بر پایه اعتقاد پایدار و بهره گیری از مکتب انسان ساز استوار خواهد بود. قطعاً چنین سد عظیمی را هیچ سیل آبی و تهاجمی حریف نخواهد شد.