زندگی نامه شهید محمدرضا جوابی

ارسال در اخلاق و اندیشه

shahid-javabiشهید محمدرضا جوابی در سال 1338 درشهرستان فلاورجان متولد گردید. دوران تحصیل خود را تا مقطع دیپلم در مدارس شهرستان محل زندگی خویش گذراند در دوران نوجوانی در فعالیت فرهنگی شرکت می کرد. ایشان دارای صدایي دلنشین بود به همین علت جذب امور مداحی اهل بیت (ع) گردید. در جلسات مذهبی به عنوان قاری قرآن و مداح شرکت می کرد. استعداد او در این زمینه باعث پیشرفت و شرکت فعال در مجالس مذهبی شد. حضور در این مجالس او را با مسائل اعتقادی مذهبی آشنا کرد و به مرور زمان با مشکلات اجتماعی و سیاسی کشور آشنا گردید.

فعالیت اجتمای و فرهنگی شهید

شهیدجوابی در مجالس مختلف مذهبی به عنوان قاری قرآن و مداح شرکت می کرد. در زمینه سخنرانی توانایی خوبی داشت. با شروع اعتراضات مردمی علیه رژیم ستم شاهی همگام با امت شهید پرور در راهپیماییها شرکت می کرد.

با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع توطئه های دشمنان علیه انقلاب اسلامی شهید جوابی به فرمان رهبر فقید انقلاب برای دفاع از کیان انقلاب در سال 1359 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خمینی شهر در آمد. در همان ابتدای عضویت با توجه فعالیت و تجربیات قبلی در مجالس مختلف به عنوان قاری و مداح و سخنران در مجالس و کلاسهای سطح شهرستان شرکت می کرد.

او فردی خوشرو بود و در ایجاد ارتباط با دیگران پیشقدم می شد. خصوصیات اخلاقی وي باعث جذب جوانان به سوی او می شد. با شروع غائله کردستان شهید جوابی برای مقابله با توطئه گران با دیگر رزمندگان شهرستان عازم آن منطقه گردید و چند ماهی در کردستان به دفاع انقلاب اسلامی پرداخت.

فعالیت در بسیج شهرستان خمینی شهر

شهید جوابی بعد از بازگشت از کردستان مأمور تشکیل بسیج در شهر کهریزسنگ که آن زمان از توابع شهرستان خمینی شهر بود می شود. او برای انجام این مأموریت با توجه به وضعیت آن زمان کهریزسنگ اقدام به تشکیل پایگاه بسیج در کارخانه کاشی اصفهان كرده و با جذب کارگران حزب الهی و عضویت آنان در بسیج اقدام به آموزش مقدماتی آنان در زمینه های مختلف می کند. رفتار خوب و روش مناسب ایشان باعث گرایش جوانان کهریزسنگی می شود. پایگاه بسیج شهر کهریزسنگ را افتتاح می کند و با تشکیل کلاسهای مختلف به آموزش نظامی و عقیدتی سیاسی افراد مي نمايد و روزهای جمعه با استفاده از منزل یکی از افراد بسیجی به عنوان وعده گاه نیروهای داوطلب آنان را برای کوهنوردی و آموزش به ارتفاعات اطراف می برد. صدای دلنشین ایشان باعث شد در مجالس مساجد مختلف شرکت و با مداحی و قرائت قرآن و سخنرانی به آگاهی اقشار مختلف مردم بپردازد.

آخرین مأموریت

با شروع عملیات پیروزمند فتح المبین و نیاز جبهه ها به نیروی انسانی سپاه خمینی شهر اقدام به جذب نیروهای داوطلب و سازماندهی دوگروهان پیاده نمود. این دو گروهان درتاریخ 3/1/1361 به وسیله هواپیما از طریق فرودگاه اصفهان به فرودگاه دزفول اعزام شدند. گروهان اول به فرماندهی جانباز رضا زارع و معاونت شهید رضا جوابی به تیپ 25 کربلا که چند ماهی از تأسیس آن نمی گذشت مأمور گردیدند و گروهان دوم به تیپ امام حسین(ع) منتقل شدند. روز بعد از ورود، گروهان مسلح و برای ادامه عملیات فتح المبین به منطقه اعزام شد ولی به علت عقب نشینی دشمن در مناطق مورد نظر کل نیروها به پایگاه شهید بهشتی اهواز انتقال یافتند. بعد از چند روز فرمانده تیپ کربلا (آقای مرتضی قربانی) به کلیه مسؤولین اعلام می کند که نیروها باید آماده شوند برای آزادسازی خرمشهر و چون جنگ سختی در پیش داریم باید آموزشهای ویژه و لازم را بگذرانند. گروهان شهید جوابی در گردان علی اکبر(ع) سازماندهی و به منطقه پدافندی اعزام شد و تا وقت مقرر به تمرین برای عملیات می پردازند. در این مدت شهید جوابی با برگزاری کلاسهای مختلف و دادن شعارهای حماسی در مراسم و نرمش صبحگاهی باعث تقویت روحیه رزمندگان می شد. دو روز قبل از عملیات گروهان مذکور با یک گروهان از نیروهای هوابرد ارتش شیراز ادغام می شود. عصر شب عملیات با استفاده از پل نصب شده توسط ارتش روی رودخانه کارون از آن عبور می کنند و پس از اقامه نماز مغرب و عشاء با استفاده از موانع طبیعی منطقه خود را به خطوط اولیه دشمن می رسانند. با اعلام رمز توسط قرارگاه، حمله شجاعانه به دشمن آغاز و با درگیری مختصری خاکریزهای اول دشمن سقوط می کند و برای ادامه عملیات به سمت جاده اهواز، خرمشهر حرکت می کنند. بعد از چند ساعت طی مسافت به مواضع دشمن در کنار جاده می رسند و با هماهنگی و دستور فرماندهی به دشمن حمله می کنند. چند ساعت طول می کشد تا خاکریز سقوط کند و دشمن با دادن تلفات زیاد پا به فرار می گذارد.

نحوه شهادت

یکی از همرزمان شهید درخاطراتش می گوید: پس از استقرار ما در پشت مواضع جاده اهواز خرمشهر قرار شد برای ادامه عملیات آماده شویم لذا برای توجیه نسبت به مأموریت فرمانده گردان و گروهان های تحت امرش به قرارگاه رفتند. در حین بازگشت توسط شلیک یک راکت هلی کوپتر دشمن مجروح شدند. بعد از این اتفاق آقای جوابی به عنوان فرمانده گروهان انتخاب شد. اما درگیری با دشمن ادامه داشت و در حالی که ما آماده ادامه عملیات بیت المقدس می شدیم بر اثر شلیک گلوله دشمن و اصابت ترکش به بدن آقای جوابی، ایشان به آرزوی دیرینه خویش، شهادت نائل گردید.

خصوصیت های اخلاقی ایشان

ایشان فردی متواضع و فروتن نسبت به دیگران بود و همیشه به دیگران سفارش می کرد که از تکبر و خودخواهی دوری کنند و خودش الگوی عملی این رفتار بود. در مراسم دوی صبحگاهی شعری را می خواند که سربند جواب آن توسط نیروها این چنین بود: خورشید با تمام غرورش پشت ابر سیاهی عاشقانه به گریه می نشیند.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد

کنگره سرداران و 2300 شهید شهرستان خمینی شهر