ارتباط نژادی فروشان و پریشان با استان یزد

ارسال در تاریخ

 مهر در فرهنگ ایران باستان مظهر نیکوکاری و راستی و درستی و عدالت و واسطه میان اهورا مزدا و مردم است در مهریشت اوستا آمده اگر مهر از کسی خشنود نباشد اهورا مزدا نیز از او راضی نیست در بررسی های باستان شناسی در وازیچه در صحرای لندورن نگارنده به آثار و بقایای گودال هایی پر از استخوان انسان برخورد کردم که یک نوع تدفین ثانوی را نشان می داد در پایان نامه کارشناسی جناب آقای حیدر شیخی به سال 1340 با عنوان شرحی راجع به آثار باستانی اصفهان صفحه 79 آمده است "در پایین کوه آتشگاه تپه ای قرار دارد که مسلما تا چندی پیش بزرگتر بوده و رفته رفته کوچکتر شده است، زمین اطراف آن را نیز کم کم کشاورزان گرفته و برای زراعت آماده کرده اند بر فراز این تپه در همه جا هزاران قلعه ظروف سفال لعاب دار و بی لعاب و شکسته و قطعه قطعه دیده می شود که آثار قدمت از آن هویداست و بیننده بصیر از خود می پرسد آیا این تپه همان بقایای قلعه و شهر ماربین است؟ به هر صورت جای آن است که این آثار عتیق و با شکوه مورد توجه کامل قرار گیرد و در این تپه که نزدیک کوه آتشگاه است حفریات کامل به عمل آید."


در گزارشی زمین شناسی و هیدرو لوژی اصفهان سال 1344 اداره کل آب های زیرزمینی (گزارش شماره 7) هیچ قنات فعالی در منطقه آتشگاه گزارشی نشده است در حالی که از رشته قنات های کور شده نزدیک به آتشگاه می توان قنات های چارم اسفیجان و احمد آباد را نام برد قنات چارم مسیری را در صحرای چهارم یا (لن) طی می کرد و مردم محله قلعه فروشان در مجاورت کوه آتشگاه از آن بهره می بردند این قنات بر اساس اطلاعات کشاورزان قدیمی ناحیه دارای کول های بزرگ سفالی سه تکه بود نگارنده بقایای خرده تکه کول هایی به کلفتی دو تا سه سانت را در حدود کشتارگاه و دیمیتریون در دل زمین به دست آوردم که نشان می دهد برخی گذرگاه های آن به اندازه بزرگی یک انسان ایستاده بوده و گاه حتی از قد انسان هم بلندتر است بهره برداری از آب کاریز همیشگی نبوده و چون سر چشمه آن تهی می شده و آب نداشته و یا در کنار آن کاریز دیگری به اسم اسفیجان از حدود آتشگاه تا سیدآباد زده می شد باعث خشک شدن آن و استفاده از آن به عنوان تونل می شده است بقایای نهر خشک شده اسفیجان را می توان در مجموعه ورزشی پلی اکریل و نزدیکی آتشگاه مشاهده نمود. مردم خمینی شهر یا کوک در قدیم پیوسته همچون مردم یزد دست اندر کار کندن کاریز بودند تا زمانی که آب در آن ها بوده و با آن کشاورزی می کردند و روستا می ساختند و هنگامی که کاریز خشک می شده یا تخریب می شده به فکر تامین آب از منابع دیگر افتاده و گاهی حتی روستاها را جابجا می کردند و از کاریز های خشک شده با وسعت دادن به آن به عنوان پناهگاه استفاده می کردند کرجی دانشمند بزرگ در سده پنجم هجری در کتاب خود به نام "استخراج آب های پنهانی" به تفصیل در این باره صحبت نموده است که حتی درک برخی از مطالب آن هنوز برای اهل فن دشوار است.


پی نوشت:
1- لن، در کتبیبه های تخت جمشید، خدای عیش و نوش و شادی است مثل لندرون وازیچه، لن هرستان، لنبان اصفهان
2- استاد نصر دبیر و کارشناس ارشد تاریخ از کشف آثار پیش از اسلام در منطقه وازیچه در زمین های کشاورزی نگارنده را مطلع نمود.
3- نگارنده داخل یکی از پناهگاه های زیرزمینی کول دار در ملک شخصی یکی از کشاورزان شده سفال های خشن و قرمز صورتی رنگ در آن یافتم این سفال ها با چرخ ساخته شده و شاموت آن شن ریزه بوده است.
4- مدت ها قبل از حفاری های دکتر جاوری نگارنده در کتاب دیار کهن خمینی شهر به شباهت سفال های بابا جان تپه و مرودشت و منطقه گورتان پی برده و در کتاب خودآورده ام.
5- کوک به معنای قنات است.
6- پلان آتشکده فروشان را با توجه به اظهارات پیشینیان بازسازی نموده ام
7- احداث منبع آب بر روی کوه آتشگاه در زمان نخست وزیر امیر اسدا... علم و با امضای ایشان اجرایی شد یکی از کارگران برای بنده نقل نمود که به هنگام کند و کاو روی کوه آتشگاه تعدادی سکه نفیس و اشیای دیگر به دست آمد.