کلمات فراموش شده
اسامی، کلمات، اصطلاحات و همچنین ضرب المثل هایی هستند که در یک دوره رواج داشته و به کار می رفته اند و کم کم فراموش شده و رو به انقراض گذاشته اند به گونه ای که شاید نسل جدید اصلا آنها را نشنیده و معنی آن را ندانند مگر اینکه در فرهنگ لغت و یا یک متن با آن مواجه شوند.این لغات جزو هویت ما هستند و ما نباید اجازه بدهیم منسوخ شوند بلکه تلاش کنیم تا آنجا که می شود از آنها استفاده نیز بکنیم.
اورچین: پله، راه پله.
سوک: زاویه، گوشه. حتی اطاق های انتهای خانه ها را اطاق سوکی می گفتند.
پسین: بعد از ظهر، عصر.
گالش: کفش.
دایی زه: خاله، خواهر مادر.
سیاهه: صورت حساب، لیست، فاکتور.
پشته: آنچه بر هم تلمبار شده مثلا چوب های خشک درختان را می بریدند و روی هم می چیدند و نخی به دور آن می بستند و حمل می کردند که به آن پشته چوب می گفتند و یا اصطلاحا می گفتند چوب ها را پشته کن.
چاره: وسیله ای که هم اکنون هم در بقالی ها می بینیم و برای برداشتن اجناس مثل حبوبات به کار می رود.
چمبره: دایره ای از حصیر و اجناس دیگر که کاربردهای متفاوتی داشته مثلا از تیرهایی که وسط ایوان خانه ها بوده آویزان می شده و روی آن ظروف مواد غذایی را می گذاشتند. در ادبیات و عرفان هم معنی دایره و گرد هم جمع شدن می دهد.
قاشوه: وسیله ای دندانه دار که مثلا با آن پوست گاو را تیمار می کردند.
هشتی: محوطه ای در ورودی ساختمان های چند ضلعی (هشت ضلعی) که معمولا میهمانان و مراجعان در آن محوطه منتظر اهل خانه می ماندند.
باغ ملی: پارک
آبوچندر یا ابو چندر: لقب مردی ژنده پوش بوده اما امروزه این نسبت را به کسانی می دهند که علی رغم توانایی مالی همیشه لباس های مندرس می پوشند.
اندشتی: زیر پایی کوچکی که قنداق بچه را روی آن عوض می کردند که قالی نجس نشود.
دم و پسا: پی در پی، مدام، راه و بیراه.
نیمدار: لباسی که هنوز کهنه نشده.
تاریک و روشنا: خروس خوان.
سور و پیریزون: بی نهایت (البته نام مکانی در حاشیه زاینده رود هم هست.)
اَکی وکی یا اکی پکی: متعجب، دست و پا گم کرده.
یه پسا: شاید، به یکباره.
کوکوری آسمون: ته ته آسمان.
شما هم می توانید کلماتی را که سراغ دارید برای نشریه فرصت بفرستید.