اوقات فراغت معلولان چگونه می گذرد؟

ارسال در خبر و گزارش

آب پاکی که ریختند روی دستمان
«مادامی که مشکل تردد معلولان حل نشود، چیزی به نام اوقات فراغت برایشان معنایی ندارد.» این جمله ای بود که همان ابتدای کار تهیه این گزارش آب پاکی را روی دستمان ریخت. معلول جسمی حرکتی یا نابینایی که به خاطر عدم مناسب سازی مسیرهای رفت و آمد قادر به بیرون رفتن از خانه نیست و اگر هم کار ضروری برایش پیش بیاید باید از ابتدا تا انتهای مسیر را با تاکسی دربست برود و برگردد چراکه قادر به سوار شدن بر اتوبوس های معمولی نیست یا بدون کمک دیگران نمی تواند مسیر خودش را پیدا کند، محکوم به نشستن کنج خانه و گذران اوقات مفیدش به امور نیمه فعالی مثل تماشای تلویزیون می شود. این در حالی است که بسیاری از معلولان از استعدادهای فوق العاده ای برخوردارند اما به سبب این بی توجهی و دیده نشدن، استعداد و قریحه شان در کنج خانه ها ذره ذره می سوزد و دود می شود.

 

خنده ای که زود گریه می شود
کیانی خواه نایب رییس هیات ورزشی جانبازان و معلولان می گوید: «گاهی برای معلولان جسمی- حرکتی اردویی تفریحی ترتیب می دهیم، همه خوشحالند چراکه قرار است ساعاتی را در کنار یکدیگر به شادی بگذرانند اما هنگام سوار شدن بر اتوبوس این شادی و خنده جای خودش را به خستگی، کلافگی، خجالت و اندوه می دهد. باید از ویلچیر بیاید پایین بنشیند کف زمین و چهار دست و پا از پله اتوبوس برود بالا تا برسد به یک صندلی خالی، آن وقت باید بلندش کنند تا روی صندلی جا بگیرد. سعی می کند چشم هایش را ببندد و نگاه ها را پشت سر بگذارد و بی خیالِ این ناتوانی، از اردو و از کنار دوستان بودن لذت ببرد اما ساعتی بیشتر نمی گذرد که اتوبوس به مقصد می رسد. باید دوباره او را از روی صندلی پایین بگذارند، نشسته، کف اتوبوس را طی کند تا برسد به پله و چهار دست و پا بیاید پایین و بلندش کنند و بگذارند روی ویلچیر...»

 

اتوبوس معلولان
یک سال پیش که با رییس هیات جانبازان و معلولان صحبت می کردیم حرف از این بود که یک دستگاه اتوبوس مناسب سازی شده به هیات ورزشی جانبازان و معلولان اختصاص یابد.
فخاری رییس هیات جانبازان و معلولان در این زمینه می گوید: «متاسفانه هنوز محقق نشده است و ما همچنان با مشکل مواجهیم البته هر وقت اتوبوس درخواست کرده ایم سازمان اتوبوسرانی دریغ نکرده اما همانطور که گفته شد سوار و پیاده شدن از اتوبوس های مناسب سازی نشده برای معلولان بسیار دشوار و عذاب آور است.»
رییس سازمان اتوبوسرانی خمینی شهر علت محقق نشدن این درخواست را مقرون به صرفه نبودن آن عنوان کرده و می گوید: قیمت یک دستگاه اتوبوس 500 میلیون تومان است و هزینه ای که باید صرف مناسب سازی آن بشود حدودا 30 میلیون تومان و با احتساب 3میلیون تومانی که هر سال باید بابت بیمه آن پرداخت، هزینه چنین مبلغی با بودجه فعلی سازمان اصلا جور درنمی آید چراکه چنین اتوبوس مخصوصی دفعات معدودی در سال مورد استفاده قرار خواهد گرفت و این یعنی که چنین سرمایه ای باید در اکثر روزهای سال خوابیده باشد. محمدی اما افزود: اصفهان دو اتوبوس مناسب سازی شده آماده کرده که از حدود تقریبا دو سال پیش هر وقت که هیات جانبازان و معلولان درخواست کرده ما یکی از این اتوبوس ها را کرایه کرده ایم و در اختیار این عزیزان گذاشته ایم. هر زمان هم که اتوبوس های معمولی را تقاضا می کنند بدون چون و چرا برایشان می فرستیم.

 

خانه امید
عصر هنگام، خیابان شهید مطهری، سالن انقلاب و هیاهوی معلولان جسمی- حرکتی؛ نشسته بر ویلچیر، عصا به دست و کفش بریس دار به پا. مشغول گفتگو، شادی و خنده.
اینجا هیات ورزشی جانبازان و معلولان خمینی شهر است و تنها مکانی که معلولان می توانند دور هم جمع بشوند و بعد از آنکه ساعتی را به ورزش گذراندند، به دور از نگاه های پر از سوال، پر از ترحم و پر از تعجب آدم های به اصطلاح سالم (!) بگویند، بخندند و خوش باشند.
آقای فخاری رییس هیات جانبازان و معلولان چرخ های ویلچیرش را می چرخاند و پیش می آید.
می ایستد و پاسخ سلام و احوالپرسی معلولان را به گرمی می دهد و می پرسد: کلاستون تموم شده؟
- بله
آقای فخاری با لحنی آمیخته با شوخی و خنده می گوید: پس چرا نمیرید خونه هاتون؟ مگه شماها کار و زندگی ندارید؟
همه با هم جواب می دهند و صداهایشان با هم قاطی می شود و نامفهوم. یک نفر به کمک عصا خودش را به آقای فخاری می رساند: پوسیدیم کنج خونه هامون آقا فخاری. بذارید یه کم دور هم باشیم...
اینجا خانه امید معلولان جسمی حرکتی است. تنها جایی که هفته ای دو یا سه بار با آغوش باز پذیرای آنهاست. والیبال نشسته، بسکتبال، تنیس روی میز، بوچیا و... هر رشته ای که دوست داشته باشند را دنبال می کنند بدون نیاز به پرداخت پول.
سال گذشته توی یکی از کلاس های همین جا برای خانم ها کلاس خیاطی برگزار شد. یکی از همین خانم ها که خیاطی بلد بود کلاسی تشکیل داد و هنرش را با بقیه به اشتراک گذاشت. امسال هم قرار است یکی دیگر از خانم ها کلاس عروسک بافی بگذارد.

 

خانه معلولان
دورهم نشینی و گپ و گفت خودمانی یکی از تفریحات مورد علاقه معلولان است. عابدی یکی از نابینایان فعال خمینی شهر می گوید: تا پیش از اینکه انجمن تعطیل شود هر دو هفته یکبار که کانون نابینایان کلاس یا جلسه ای برگزار می کرد، اعضا خصوصا خانم ها خیلی از آن استقبال
می کردند چراکه برایشان فرصتی فراهم می شد تا یکی دو ساعت در کنار یکدیگر باشند و این دورهم نشینی خیلی در روحیه بخشی به نابینایان موثر بود.
فخاری نیز دراینباره می گوید: یکی از درخواست های معلولان جسمی حرکتی که به سالن ورزشی انقلاب می آیند این است که اتاقی در اختیارشان قرار بگیرد که هر وقت دلشان می گیرد بیایند دور هم جمع بشوند تا دلشان باز بشود.
این درخواست مکرر و موکد معلولان نیاز مبرمشان به مکانی اختصاصی و دائمی را فریاد می زند. فریادی که به گوش یک زن و شوهر خیّر رسید و خانه شان در خیابان آیت اله طالقانی را وقف فعالیت های معلولان کردند. این خانه که در حال حاضر مرحله مناسب سازی را پشت سر می گذارد به زودی در اختیار انجمن های نابینایان، ناشنوایان و جسمی- حرکتی ها قرار می گیرد. این زن و شوهر خیّر همچنین 10 میلیون تومان بابت مناسب سازی این مکان در اختیار بهزیستی گذاشتند.

 

آه معلولان
روزنامه ها را که زیر و رو کنی و خبرگزاری ها را که جستجو کنی شاید تک و توک خبری پیدا بشود که حاکی از برنامه ریزی برای اوقات فراغت معلولان باشد یا بستری در این زمینه فراهم شده باشد. برگزاری یک کارگاه پرورش گل های زینتی و بازدید از گلخانه های خمینی شهر توسط اداره جهاد کشاورزی برای چند نفر از معلولان، اعزام 40 نفر از معلولان رتبه آور در زمینه های ورزشی، هنری و علمی به مشهد توسط بهزیستی و برگزاری نمایش «آه اسم اعظم خداست» با پرداختن به مشکلات معلولان و بازیگری معلولان از معدود خبرهاییست که می شود از میان انبوه خبرهای شهرستان در اینباره پیدا کرد.
مصطفی جعفری نویسنده و کارگردان نمایش «آه اسم اعظم خداست» که تابستان گذشته با ساخت نمایش «استرالیا» با موضوع مهاجرت و بازی گرفتن از چند تبعه افغانی تمایلش به کار کردن با گروه های خاص را مطرح کرد، چندی بعد نمایش «آه» با موضوع مشکلات معلولان و با بازیگری معلولان را به روی صحنه برد تا به شعار «تئاتر برای همه» تحقق بخشد.
جعفری دراینباره می گوید: هر 5 بازیگر را هیات ورزشی جانبازان و معلولان به من معرفی کرد و این بازیگران علی رغم اینکه هیچ اطلاعی از تئاتر نداشتند آنقدر خوش درخشیدند که حائز رتبه های استانی و منطقه ای شدند. استقبال معلولان و خانواده هایشان از این نمایش هم بی نظیر بود. معلولان با بازی خوبشان به تئاتر خمینی شهر آبرو بخشیدند اگرچه نهادهای مربوطه در شهرستان حتی از یک تبریک خشک و خالی هم دریغ کردند. وی با تاکید بر اینکه هنر معلولان هیچ متصدی مشخصی ندارد، گفت: زمانی که ما این نمایش را در یک انباری تمرین می کردیم هیچ مسوولی سراغی از ما نگرفت و هیچ حمایتی نکرد به گونه ای که شبی که فردایش در اصفهان برای جشنواره منطقه ای آفتاب اجرا داشتیم علی رغم اینکه از قبل هماهنگ کرده بودیم که شب تا صبح را در جایگاه برگزاری جشنواره به تمرین بپردازیم، ساعت دو نیمه شب ما را آن مکان بیرون کردند اما به محضی که آه به عنوان یک تئاتر خوب مطرح شد تعدادی از مسوولان شهرستان آمدند کنار بازیگران عکس یادگاری گرفتند و حتما در گزارش عملکردشان برای اداره مافوق نیز از آن نام بردند. البته ناگفته نماند که شهردار حاج حیدری سه روز نمایش ما را خرید. جعفری ادامه داد: به تازگی آقای ترابی رییس بهزیستی قول داده برای تمرین های بعدی مکانی را در اختیار ما بگذارد. این چند بازیگر معلول
مرتب دنبال این هستند که نمایش تازه ای را شروع کنیم اما این هنوز برای من سوال است که برای هنر معلولان باید به کدام نهاد مراجعه کرد؟ به عقیده من برای این موضوع باید یک کارگروه تشکیل شود متشکل از بهزیستی، اداره ارشاد و...

 

یارانه به چه کسانی تعلق نمی گیرد؟
خانم عادلی از معلولان جسمی حرکتی که با کمک عصا و کفش بریس دار راه می رود، می گوید: هفته ای دو بار برای تمرین به سالن انقلاب می روم. برای هر بار رفت و برگشت مجبورم تاکسی دربست بگیرم و در هر بار پنج هزار تومان کرایه می دهم یعنی روزی ده هزار تومان که در ماه
می شود 80 هزار تومان. وی در اینباره می افزاید: بهزیستی به معلولانی که چند سال سابقه ورزشی دارند، ماهانه 50 هزار تومان کمک هزینه ایاب و ذهاب می دهد اما این مبلغ کفاف کرایه هایی که ما می پردازیم را نمی دهد.
عابدی از نابینایان خمینی شهر در اعتراض به تبعیضی که بین معلولان قائل می شوند و تنها به ورزشکاران یارانه می دهند، می گوید: یعنی فعالیت معلولان باید در ورزش خلاصه شود؟ معلولی که فعالیت فرهنگی دارد هزینه ایاب و ذهاب نمی خواهد؟ من خودم اهل کتاب و کتابخوانی هستم و برای رفت و آمدم به کتابخانه باید هزینه زیادی بپردازم در حالی که هیچ کمک هزینه ای به ما تعلق
نمی گیرد. گذشته از آن در خمینی شهر اصلا کتابخانه گویا نداریم و حتی ورودی کتابخانه الغدیر هم به عنوان کتابخانه مرکزی خمینی شهر مناسب سازی نشده است.
جعفری یکی از کتابداران کتابخانه الغدیر می گوید: مدتی است برای تامین هزینه مناسب سازی ورودی این کتابخانه با مسوولان مختلف صحبت کرده ام اما علیرغم اینکه اجرای این طرح که پای معلولان را به کتابخانه باز می کند، دو میلیون تومان بیشتر نیست اما تا کنون هیچکس قدمی برناشته است.

 

غنی سازی
به طور واضح غنی سازی اوقات فراغت معلولان با سه چالش روبروست که اولین و مهم ترین آن عدم مناسب سازی معابر و اماکن عمومی و سرسام آور بودن کرایه هاست. مادامی که مشکل تردد معلولان حل نشود، چیزی به نام اوقات فراغت برایشان معنایی ندارد. خانم عادلی از معلولان جسمی حرکتی می گوید: اگر مشکل تردد ما حل بشود یعنی 70 درصد مشکل حل است. در غالب موارد نیازی نیست که برای ما کلاس ها و برنامه های ویژه ای تدارک دیده شود درصورتی که قادر باشیم بدون دردسر و دغدغه از خانه بیرون بیاییم می توانیم در کنار افراد سالم در کلاس ها و برنامه ها شرکت کنیم.
عابدی از نابینایان فعال خمینی شهر نیز می گوید: «ما دنبال این نیستیم که برایمان برنامه های ویژه ترتیب داده شود همین که مشکل رفت و آمد ما حل بشود بخش اعظمی از این مشکل حل شده است. ما به راحتی می توانیم در بسیاری از برنامه ها حضور فعال داشته باشیم. شرکت در محافل ادبی، برنامه های قرآنی، بسیاری از کلاس های آموزشی در کنار افراد سالم برای ما مقدور است حتی برخی نابینایان هستند که در کلاس های ورزشی و حتی استخر در کنار افراد سالم به ورزش می پردازند.»


البته این در مورد ناشنوایان صدق نمی کند. ناشنوایان علی رغم اینکه به اندازه دیگر معلولان برای تردد در شهر با مشکل مواجه نیستند اما قادر نیستند در کنار افراد سالم در کلاس ها و برنامه ها شرکت کنند مگر اینکه شخصی به عنوان مترجم حضور داشته باشد یا ناشنوا در لب خوانی بسیار قوی باشد. خانم سلمانیان که به عنوان مترجم در کانون ناشنوایان شهرستان فعالیت می کند، می گوید: برای ناشنواها سخت می شود مربی پیدا کردچراکه مربی ها زبان اشاره بلد نیستند. کانون هم که تا حالا موفق شده کلاس هایی مثل تزیین منزل برگزار کند با مربیگری خود ناشنواها بوده است.
نگاه جامعه به معلولان نیز از دیگر موانعی است که راه فعالیت معلولان را سد می کند. پای درددل هر کدامشان که بنشینی از این موضوع شکایت دارند. نگاه های پر از سوال، پر از ترحم و پر از تعجب برخی افراد سالم به معلولان باعث گریز آنها از مردم و اجتماع می شود و کنج خانه را تبدیل به تنها مامن و ماوای آنها می کند. برخی افراد سالم هنگامی که از کنار معلولان می گذرند آهی از نهاد برمی آورند و همان موقع یادشان می افتد که به خاطر سلامتی شان با صدای بلند خدا را شکر کنند.


اما نگاه خانواده ها به عضو معلولشان نیز از دیگر چالش هاییست که این گروه خاص با آن مواجهند. برخی خانواده ها از آوردن بچه های معلولشان به میان مردم سرباز می زنند و ترجیح می دهند که او را از دید دیگران مخفی نگه دارند و در نتیجه استعدادهای نهفته اش را کور کنند.


کیانی خواه نایب رییس هیات ورزشی معلولان با بیان این نکته که سن بیشتر معلولانی که برای ورزش به سالن انقلاب می آیند از 30 سال بیشتر است، می گوید: این خیلی خوب است که بزرگسالان به ورزش علاقه نشان می دهند اما مطلوب این است که نوجوانان و جوانان بین 10 تا 20 سال برای ورزش مراجعه کنند که فرصت قهرمان پروری نیز وجود داشته باشد.


حرف آخر
معلولان بخشی از جامعه هستند و باید فرهنگ نگرش صحیح به زندگی آنها در بین اقشار مختلف جای بگیرد. از مسوولان تا مردم باید این نکته را در نظر داشته باشند که معلولان مانند همه
انسان های دیگر نیازهایی دارند که باید به آن پرداخت.