چشمه غم بر و غم هایی که با خود می برد
این دوستداران چشمه سارها هرکجا که چشمه ای سراغ داشته اند عزم خود را جزم کرده و با هزینه شخصی وکمک افراد خیّر و کار طاقت فرسا و در شرایط سخت و غیر معمول سر و سامانی به این چشمه ها داده و می دهند تا به سرنوشت چشمه های از دست رفته شهر که اکنون فقط نامی از آنها در اذهان کهنسالان و در برخی متون تاریخی مانده، دچار نشوند.

این اقدام دوستداران طبیعت از زاویه دیگری نیز تحسین برانگیز است. در شرایطی که هجوم صنعت و افزایش روزافزون جمعیت، نیاز انسان ها برای گذران اوقات فراغت در دامن طبیعت را دوصد چندان کرده و شاید شهرداری ها به ویژه در شهری چون خمینی شهر متناسب با رشد سریع جمعیت موفق به ایجاد فضاهای سبز نشوند، این فضاهای طبیعی با کمترین هزینه و با اتکا به همان نیروهای مردمی می تواند مشکل گشا باشد.

اینک در بعدازظهر یک روز نسبتا گرم از فراز کوه به تماشای کسانی می ایستیم که به دامان "چشمه غم بر" پناه آورده اند، شاید در لذتشان شریک بشویم.
چک چک چشمه های دامنه صلا
در دامنه کوه صلا آنجا که چشم از شهر برنمی دارد و انتظار تو را می کشد، چندین چشمه وجود دارد که راه اصلی و آبا و اجدادی آن ها از بالای پایانه باربری ها واقع در خیابان شهید بهشتی شروع می شود. وسیله نقلیه را باید در کنار پارک جنگلی متوقف کرد و پیاده رفت تا به سه راهی چشمه ها رسید. از پایین به بالا به ترتیب در سمت چپ چشمه چوجی، چشمه حسن و حسین و چشمه غم بر واقع شده است. در سمت راست نیز رج خاکی دیگری است که اگر آن را ادامه دهی به چشمه مروارید می رسی.

افراد دوستدار طبیعت از این مسیر یا راه های نا هموار دیگر خود را به این چشمه ها می رسانند. به سه راهی که می رسی راه اصلی چشمه از این جا معلوم است، یک رج خاکی که در دامنه کوه نمایان است و به چشمه های چوجی، حسن و حسین و غم بر که بالاترین چشمه است می رسد. راهمان را ادامه می دهیم تا به پای
غم بر می رسیم. آنچه را اینجا می بینم باور کردنش کمی سخت است.
چای داغ و چک چک چشمه
اتاقکی در حال ساخت برای استراحت در زمستان، ایوان، باغچه، حوض، لوله کشی و هدایت آب چشمه از بالا دست برای آبیاری درختان و تعدادی درخت که با همین چک چک آب چشمه آبیاری می شوند.

نگاهم که به درخت ها، باغچه ها، گل ها و سبزی کاری هایش می افتد، خستگی از تنم بیرون می رود. کارگر و مهندس و دکتر و کارمند و کارخانه دار اینجا جمع شده اند تا هم ورزشی کرده باشند و هم از آلودگی های ناشی از صدا و دود ماشین و موتورها ساعتی بیاسایند و گاهی با زبان ولاتی با هم حرف می زنند. همنشینی با این افراد لذتی دارد که ناگفتنی است. می پرسم: اینجا چگونه ساخته شده؟ مصالح آن را از کجا و چگونه آورده اید؟ انگیزه تان چیست؟
چای نباتی به دستم می دهند و می گویند که سنگ و مصالح را از ابتدای رج خاکی انتقال می دهند و از آن جا تا پای کوه را با موتور می آورند. آنچه از ظاهر امر بر می آید گویای این است که انتقال مصالح با موتور تا پای کوه دردسرهای خودش را دارد. مثلا باید از خاک ریزهایی که برای مهار سیل آب های احتمالی حفر شده عبور کرد که در جای خود خطرناک است.
این دوستداران محیط زیست و داوطلبان مراقبت از آن از آنجا به بعد مصالح را روی کولشان حمل و با عزمی جدی مصالح ساختمانی همچون شن، سیمان، گچ، خاک ، سنگ و ... را با رنج و مشقت به چشمه غم بر و چشمه های اطراف می آورند تا این جا را مرتب کرده و به اصطلاح فضا سازی و منظر سازی نمایند.

آغوش امن طبیعت خمینی شهر
از آن ها درباره استقبال شهروندان از چشمه ها می پرسم، می گویند که پنجشنبه ها و جمعه ها این جا نسبتا شلوغ است و خانواده ها اینجا را به خاطر امنیتش برای تفریح و کوه نوردی انتخاب می کنند و با خیال راحت مسافر چشمه ها می شوند.
افراد دوستدار طبیعت این همه زحمت و مشقت را به جان خریده اند تا این چشمه ها که میراث خدادادی شان است را حفظ کنند و آن را به نسل بعدی واگذار نمایند همان طور که از نسل قبل از خود تحویل گرفته بودند.
میراثی که از آن ها خاطره ها داریم. هر یک از ما حداقل برای یک بار هم که شده به این چشمه ها رفته و ساعتی در آن جا درنگ کرده و از صدای آب، سایه درختان بید و کاج دست کاشت قدیمی ها و میوه درختان انجیر وحشی و باد ملایمی که به انسان حس آرامش می دهد بهره جسته ایم. حال این افراد مصالح را با کوله پشتی و گونی تا پای چشمه حمل می کنند تا برای آن ها که این محیط زیبا را برای تفریح و ورزش انتخاب می کنند امکانات فراهم بیاورند.

این افراد مردم و خانواده ها را به دیدار از این چشمه ها دعوت می کنند و از مردم تقاضا دارند محیط زیست و محوطه چشمه ها را آلوده نکنند تا طراوت و شادابی این محیط ها همیشه باقی بماند.
مردم معتقد هستند وجه تسمیه اسامی چشمه های شهر ما به شرح زیر است:
چشمه حسن و حسین: حسن و حسین دو برادر بودند که این چشمه و زمین های اطرافش را آباد نمودند.
چشمه چوجی: چوجی در زبان ولاتی به معنی گنجشک است. تعداد گنجشکانی که از این چشمه آب می خورده اند، خیلی زیاد بوده است.
چشمه غم بر: چشم انداز این چشمه به گونه ای است که لحظاتی آدم را به حال و هوای دیگری می برد. شاید هم چشمه قنبر باشد.
عکاس: رسول مختاری
با تشکر از: رحمان موسوی
روزنامه فرصت از سال 13 کار خود را آغاز کرد و در حال حاضر خبر های خود را به صورت آنلاین نیز ارائه میکند