- مهندس هم مهندس هاس قدیم

- پيشنهادات يك همشهري

- و ...

مهندس هم مهندس هاس قدیم 

یکی از همشهری ها که دل پری از دست مهندس های شهرداری دارد برایمان نوشته که مدتی است برای فرار از شلوغی شهر از خیابان به قول خودش 24 یا 48 متری باغبان مسیر سه راه خمینی شهر به منظریه و بر عکس را طی می کند اما ظاهرا هر وقت از میدان و بلواری که شهرداری پایین تر از ایستگاه پمپ گاز احداث کرده رد می شود کلی حرص می خورد. این همشهری در جایی از نامه اش می گوید:  "یک میدون درست کردن اینقدر بزرگه که اصلا جایی دیگه برای رفت و آمد ماشین ها نمونده فقط یک باریکه کوچیک هست که ماشین ها به سختی ازش رد میشن. بلواری هم که انداختن خودش بزرگتر از خیابون های کنارشه. یکی نیست بگه ما بلوار به این بزرگی می خوایم چی کار؟ عزیز من ما جاده می خوایم برای حرکت نه بلوار به این بزرگی که خودش به اندازه یک اتوبانه.

نویسنده نامه حدس میزند که شهرداری با امید به اینکه سنگبری های اطراف عقب نشینی می کنند و جاده عریض می شود این میدان را زده است و خودش پاسخ می دهد: حالا کو تا اون موقع؟

و اما تذکر آخر نامه این خواننده فرصت بسیار به جاست: باور کن اگه نصف شب این چراغ هایی که گذاشتن برای اینکه نشون بده اینجا میدونه خاموش بشه یکی ندونه صاف با ماشین میره وسط میدون واقعا مهندس ها هم مهندس های قدیم. حیف پول که اینا اینطور دارن حیف و میل میکنن.

پيشنهادات يك همشهري

آقای داورپناه هم برايمان نوشته: من یکی از علاقمندان به ماه پر برکت محرم هستم  و از آن جا که باید حرمت این ماه به خوبی حفظ شود برای همشهریانم چند پیشنهاد دارم. اين همشهري در ادامه، پيشنهاداش رو اينطوري رديف كرده:

- سعی کنیم مراسم عزاداری اعم از سینه زنی، زنجیر زنی و تعزیه را کلا در مساجد و تکایا برگزار کنیم و از قرق کردن خیابان ها، معابر و کوچه ها و به تعویق انداختن کار مردم بپرهیزیم.

- بهتر نیست در شهری که با کمبود امکانات درمانی، رفاهی، فرهنگی و ...  مواجه است با چندین میلیارد پولی که  هر سال در ایام محرم صرف اطعام می شود، بیمارستان، کتابخانه یا ورزشگاهی احداث کنیم و یا کارخانه ای بسازیم و چندین کارگر  را به کار بگیریم تا کم کم فقر و بیچارگی در شهر ریشه کن شود و فرهنگ شهر بالا برود. اینگونه امام حسین(ع) هم راضی تر است.

- بیایید عزاداری را  درست و حسینی انجام دهیم و از قمه و زنجیر تیغی دست برداریم چرا که  دود این لج و لجبازی ها به چشم خودمان  می رود.

- اگر ما شیعه واقعی هستیم تفرقه را نپذیریم و توی هر محله یک حسینیه نسازیم بلکه همه یک جا جمع شویم و برای امام حسین (ع) عزاداری کنیم و هزینه چند حسینیه دیگر را خرج فقرا کنیم.

- به همدیگر مخصوصا کودکان و سالخوردگان احترام بگذاریم.

البته اينا نظرات ايشونه و ممكنه ديگران درباره بعضي از اين نظرات حرف داشته باشن اما به هر حال قابل احترامه.

چند انتقاد به مسوولان و همشهری ها

يه آقایي بنام دباغی هم اول خودشو از خوانندگان نشريه معرفي كرده و نوشته: بنده از خوانندگان این نشریه هستم و هر دو هفته یکبار چشم انتظارم تا نشریه روی دکه برود و آن را بخرم. ايشان هم در ادامه برای مسوولان شهر و همشهریان چند تا پيشنهاد داره و البته چند تا انتقاد؛

و نوشته: امیدوارم بخوانند و فکری به حال سده سابق بکنند:

- دوشاخ به طرف کشتارگاه یک تابلو نصب نشده است و همیشه ماشین های بزرگ پر از گوسفند می آیند و سراغ کشتارگاه را می گیرند. آن جا برای پارک ماشین هم جا نیست و خطرناک است.

- نانی که در شهر ما پخت می شود چندان کیفیت ندارد اما نان های اصفهان خیلی با کیفیت و سفید است، چرا رسیدگی نمی شود؟

- میبد یزد یک شهر کوچک است اما خیابان ها و تابلوهایش خیلی بهتر از شهر ماست. چرا؟

- چرا نمای بیرونی بیمارستان منظریه اینقدر نازیباست مثل یک مرغداری؟ نمای بیرونی بیمارستان الزهرا را نگاه کنید.

- چرا پل زیر گذر سید محمد اینقدر تنگ و خطر ناک است؟ چرا اینقدر به این شهر بی مهری می شود؟

- شهرداری برای بافت قدیمی شهر چه کار می خواهد بکند؟ دیوارهای قدیمی خیلی زشت و زننده است.

- خیابان شریعتی شمالی تیر برق وسط خیابان زیاد بلند نباشد که نور کافی به زمین برسد. یک اشتباه خیابان شریعتی جنوبی تیر برق وسط خیابان بلند است که نور به زمین نمی آید.