هر آینه آه

ارسال در سایرعناوین

 

har-aayene-aahبوی پاییز یه جورایی شبها را پر کرده نه؟ شبها داره طولانی تر میشه و میتونی با فرصت بیشتری بری واسه وبگردی البته اگر این سرعت افتضاح ( واقعا افتضاح) تو ذوقت نزنه و پشت دستت را داغ نکنی.

نمیدونم واقعا کی باید به فکر این سرعت جهانی باشه؟ و کی قراره یه فکری برای این روزهای تمدن بکنه؟ اما به هر حال من می رم سراغ همون کار خودم و از حاشیه دور می شم. بزن بریم...

 

یادت هست دو هفته پیش ازت خواستم وبلاگ معرفی کنی. چند نفری همت کردن و یه سری وبلاگ معرفی کردن که باید ازشون تشکر کنم به خاطر این همه همکاری و بگم حتما سر فرصت بهشون سر می زنم و حتما وبلاگشون را معرفی خواهم کرد اما این هفته می خوام یه سری بزنم به اهل ادبیات سده و اونهایی که سالهاست وبلاگشون را گردگیری نکردن و از همین جا بهشون بگم که ما منتظریم یا الله... خوب بین همه ی شاعران واهل ادبیات رفتم سراغ جناب آقای جواد زهتاب . چرایش را خودم هم نمی دانم اما قرعه به نام ایشان افتاد و ما رهسپار دنیای مجازی شدیم. همین که نام ایشان را در گوگل سرچ کنید نام وبلاگ " هر آینه آه" ظاهر می شه و وقتی کلیک کنید این وبلاگ باز می شه. یک خانه ی پر گرد و غبار که آخرین خانه تکانی اش برمی گرده به سی ام اردیبهشت ماه 88!!! یعنی حدود دو سال و چند ماه پيش و این یعنی خیلی یعنی یک فاصله ی طولانی شعری با شعرهایی که انگار دیگر برای خواننده های سده نیست و برای از ما بهتران است و یا شاید هم جناب شاعر می ترسد سرقت ادبی رخ بدهد و مضامینشان به یغما برود... اصلا به هر دلیلی که باشد غیر منطقی است و شاعران نوکار و جوان تشنه ی شعر هایی از بر و بچه های خود سده هستند تا زبانشان را به دست آورند. و این دریغ برای چیست؟ خدا داند و خود شاعر که شاید فرصت کند و جوابیه ای برای ما بفرستد...

http://www.javadzehtab.blogfa.com