گفتگو باعلی الهی
اولین ورزشکار معلول ایرانی صعود کننده به پارالمپیک لندن گفت: پس از قهرمانی من در مسابقات جهانی ترکیه و کسب مجوز حضور در بازیهای پارا المپیک لندن، مسؤولان تربیت بدنی خمینی شهر به استقبال من آمدند اما از آن به بعد و پس از گذشت 4 ماه هیچ خبری از آنها نشده است.
درباره علي الهي و مهاجرتش
حتی نوشتن یک جمله هم درباره اتفاقاتی که برای علی الهی در این چند ماهه افتاده بسیار مشکل است چه رسد به نقد صحبت های او؛ آنچه از زبان بزرگترین ورزشکار تاریخ خمینی شهر شنیدیم به قدری تأسف بار بود که هر گونه بحث پیرامون آن عذاب آور است داستان غم انگیز الهی واقعیت فعلی جامعه ما در حمایت از معلولان است و به ویژه معلولان ورزشکار. افرادی که با وجود کاستی های ظاهری روحیه فوق العاده ای دارند. علی الهی اما با همه تفاوت دارد، دونده ای که در چند مورد ویژه است، به این نکات توجه کنید: تنها ورزشکار المپیکی تاریخ خمینی شهر، رکورددار رشته خود در آسیا و نفر دوم رکوردداران جهان و مهمتر از همه آن ها تعصب ستودنی به خمینی شهر.
به واقع ما قدر او را نمی دانیم و در این بین همه ما مقصریم و نه شخص خاصی، انصافاً تربیت بدنی نیز بودجه و نیروی کافی برای رسیدگی به این همه ورزشکار را ندارد اما به نظر می رسد علی الهی به عنوان شاخص ورزشکاران شهرستان محتاج نگاه ویژه ای است. خمینی شهر که از لحاظ بخش خصوصی از پتانسیل بالایی برخوردار است می تواند این ورزشکار را در دل خود بیشتر از پیش جای دهد. به نظر می رسد نباید همیشه از مسؤولین برای حمایت از قهرمانان توقع داشت و باید فعالان بخش خصوصی که علاقمند به ورزش می باشند برای تأمین قهرمانان و ورزش شهرستان آستین همت بالا بزنند.
ناگفته نماند وحید مالکی از ورزشکاران شهرستان زحمت هماهنگی و رفت و برگشت علی الهی را کشید که جا دارد از او نیز برای توجهش به این افتخار ملی تشکر کنیم.
علی الهی با بيان اينكه عیب بزرگ ورزش خمینی شهر نداشتن هیأت دو و میدانی است، افزود: در خمینی شهر یک پیست دو و میدانی برای دویدن وجود ندارد و پیست استادیوم قدس نیز پر از سنگ است و نمی توان روی آن دوید. من هم مجبور بودم برای تمرین به پیست انقلاب اصفهان بروم که تا منزلم در خمینی شهر حدود دو ساعت فاصله داشت برای همین به اصفهان رفتم و اکنون نیز در خانه ای اجاره ای ساکن هستم. وي ادامه داد: زندگی در اصفهان از لحاظ روحی مرا دچار مشکل کرده چون به دلیل نابینایی مطلق همسرم، نگهداری کودک 5/1 ساله ام بدون من برای او در زمان نبودن من بسیار مشکل است و من تمرکز کافی برای تمرین ندارم. زمانی که در خمینی شهر زندگی می کردم در زمان نبود من در منزل، پدر و مادر همسرم از او و فرزندم نگهداری می کردند.
قهرمان کم بینای خمینی شهری ادامه داد: زندگی برای یک کم بینا بسیار مشکل است چه برسد به تمرین و در فاصله چند ماه مانده تا آغاز المپیک من نباید به عنوان نماینده خمینی شهر در این شرایط تمرین کنم. مگر خمینی شهر چند سهمیه المپیکی دارد که به تک سهمیه خود بها نمی دهد؟ مگر همه هزینه های ورزشی من چقدر است؟ بارها مسؤولین قول مسکن دار شدن را به من داده اند اما من به عنوان یک افتخار ملی و حتی آسیایی ساکن یک منزل اجاره ای با محدودترین امکانات و با کمترین در آمد هستم.
وی افزود: زمانی که از ترکیه آمدم کوچکترین نامی از مربی زحمتکش من آقای اسدی برده نشد و حتی از او تقدیر هم نکردند اما او هنوز هم با عشق و علاقه به آماده سازی من می پردازد. من باید هر هفته 2 جلسه استخر داشته باشم اما به دلیل کم توجهی آقایان باید با هزینه خودم به استخر بروم. یک ورزشکار المپیکی باید حرفه ای غذا بخورد، تمرین کند و حتی به اردو اعزام شود اما با کدام پول و کدام بودجه؟ چند وقت پیش از بوشهر پیشنهاد داشتم که تحت عنوان نام این استان به تورنمنت آلمان اعزام شوم اما نپذیرفتم چون افتخار می کنم که خمینی شهری هستم و با وجود سکونت در اصفهان هنوز پرونده بهزیستی خودم را از خمینی شهر نبرده ام.
الهی در حالی که بغض گلویش را گرفته بود افزود: این المپیک را فدای نامهربانی های آقایان نمی کنم و با جدیت تمرین می کنم و می خواهم باز هم نام خمینی شهر را در جهان پر آوازه کنم و همه افتخاراتم را متعلق به خمینی شهر می دانم.
این ورزشکار کم بینا ادامه داد: به خدا برای یک شهر زشت است که رئیس تربیت بدنی آن چند بار برای دیدن تنها ورزشکار المپیکی شهرستان بدقولی کند و حتی حاضر نشود تماس بگیرد و بپرسد چه کار داشتی؟ متأسفانه رئیس بهزیستی شهرستان هم زمانی که از او تقاضای شغل کردم پیشنهاد داد که به عنوان پارکبان مشغول به کار شوم. شما قضاوت کنید قهرمان جهان باید پارکبان شود؟
الهی در پایان گفت: با تمام این اوصاف باز هم می گویم که خمینی شهری هستم و مطمئن باشید در پارا المپیک جزو سه نفر برتر خواهم شد.