نحوه عزاداري هندوها، مسيحيان، اهل سنت و ديگر اديان براي امام حسين (ع)

ارسال در سایرعناوین

arzani11حجت الاسلام دکتر حبیب رضا ارزانی از جمله روحانیونیست که در زمینه تبلیغ بسیار فعال است و مدت 14 سال است که برای تبلیغ آموزه های دینی و مذهبی به کشورهای خارجی سفر می کند.

وی در زمینه های ادیان و مذاهب و الهیات و معارف اسلامی تخصص دارد و آثاری در قالب کتاب و مقاله به زبان های فارسی و انگلیسی به چاپ رسانده و در کنفرانس ها و همایش های بین المللی هم حضوری فعال و موثر دارد. برای آگاهی از حال و هوای محرم در کشورهای دیگر پای صحبت های او نشستیم که شما را در جریان ماحصل این گفت و گو می گذاریم:

 

تا کنون به چه کشورهای خارجی برای تبلیغ سفر کرده اید؟

به 36 کشور دنیا سفر کرده ام که غالبش سفرهای تبلیغی در ایام خاص بوده است مثل ماه رمضان و ماه محرم و بعضی هم به جهت ارائه کنفرانس. در برخی کشورها هم مثل نیوزیلند، زامبیا و نامیبیا حداقل یک سال استقرار داشته ام. به برکت جمهوری اسلامی و پس از انقلاب حدود 300 حوزه علمیه در کشورهای مختلف تأسیس شد. در بعضی کشورها ما رایزن فرهنگی داریم و در بعضی نماینده فرهنگی تبلیغی که مبلغ آموزه های دینی و تشیع و انقلاب است.

ماه محرم این کشورها چه حال و هوایی دارد؟

در تمام کشورها در این ماه حال و هوای خاصی حاکم است چه کشورهایی که اکثریت شیعه باشند و چه آنها که شیعه در اقلیت باشد و چه حتی کشورهای غیرمسلمان. مثلاً در کشور هندوستان که اکثریت هندو هستند در مقابل مغازه خیلی از هندوها نماد دست حضرت عباس(ع) را می بینی. حتی مثلاً خانمی که بچه دار نمی شود از خدا می خواهد اگر فرزندی به او داد و پسر بود اسمش را غلامحسین بگذارد و گاهی حلقه هایی در گوش پسرانشان می کنند کنایه از این که غلام امام حسین(ع) است.

حتی در روز عاشورا هندوها آتشی بر پا می کنند و با حسین حسین از روی آن می پرند. امام حسین(ع) در میان اهل سنت پاکستان هم جایگاه والایی دارد و فرهیختگان آنها امام حسین را نماد وحدت می دانند به عنوان کسی که هم شیعه و هم سنی او را تکریم می کنند.

حتی مهاتما گاندی در سخنی گفته است: اگر مردم هند می خواهند آزاد شوند تنها راهش اقتدا به حسین (ع) است.

در کشورهای غربی چطور؟

چه در آمریکا و چه کشورهای اروپایی مراسم برگزار می شود منتهی کم و زیاد دارد اما امام حسین و جلساتش در تمام کشورها مشهود و محسوس است. چند سال پیش ماه محرم نیوزیلند بودم هر شب حدود 800-700 نفر در مراسم شرکت می کردند و در دو شب تاسوعا و عاشورا جمعیت به بیش از 1000 نفر می رسید یک شب متوجه شدم یک تعداد خیلی زیادی تازه وارد داریم که از استرالیا فقط برای شرکت در مراسم یک شب آمده بودند و عجیب که هزینه بلیط هر کدامشان 400-300 دلار شده بود.

گاهی در بعضی کشورها برنامه هایی به طور خاص برای شیعیان برگزار می شود. که در یک نقطه 1500 نفر شرکت می کنند و در شهر یا کشوری دیگر 50 نفر که البته علتش هم این است که در آن مکان بیش از این شیعه وجود نداشته است اما در کل همه برنامه ها خالصانه برگزار می شود.

شیوه برگزاری چطور است؟

گاهی فقط سخنرانی و قرائت قرآن است، گاهی با سینه زنی و مداحی همراه می شود. بعضی جاها هم جلسات ویژه پرسش و پاسخ داریم که خصوصا برای جوان ها خیلی جواب می دهد، بعضی ها به اجرای دکلمه های سوزناک می پردازند اما در کل سخنرانی مبلّغ همه جا گل مراسم است و این مراسم در ده دوازده روز اول ماه محرم برگزار می شود البته دو روز تاسوعا و عاشورا شور بیشتری دارد.

موضوعات سخنرانی چیست؟

این برمی گردد به مسائلی که در هر کشوری مطرح است و مبلّغ باید قبل از رفتن در این زمینه مطالعه داشته باشد در بخشی از سخنرانی هم هم باید به آموزه های دینی پرداخت.

سخنران برای 10 شب برنامه می ریزد که طبیعتاً گل سخنرانی ها در تاسوعا و عاشورا ست و از آنجا که این سخنرانی ها قطع می شود تا محرم سال بعد مبلغ باید نهایت استفاده را ببرد.

یعنی این ارتباط به طور کلی قطع می شود؟

خیر، در بعضی جاها سعی می کنیم NGO های مذهبی تشکیل بدهیم که همان هیات خودمان است و برایشان جلسات هفتگی یا ماهیانه طراحی کنیم یا مثلا سفارش می کنیم شب های جمعه برای دعای کمیل دور هم جمع بشوند یا برای ایامی خاص مثل عید غدیر برایشان برنامه ریزی می کنیم به این خاطر که از هم دور نشوند. در جلسات بعضی جاها هم به طور آنلاین شرکت می کنیم. ایمیل می دهیم و ایمیل های آنها را می گیریم و با هم در ارتباط هستیم. گاهی از اینجا برایشان بسته های فرهنگی و کتاب می فرستیم.

برگردیم به موضوعات سخنرانی، برای اهل سنت چه موضوعاتی را مطرح می کنید؟

برای اهل سنت در جاهایی که وهابیت غلبه نداشته باشد مراسم خاصی داریم، به عنوان مثال چون ماه محرم اول سال قمری است معمولا خیلی از اهل سنت در این روزها جشن می گیرند و لباس نو می پوشند البته نه از روی عناد و دشمنی بلکه از روی ناآگاهی. ما در این چند ساله تا آنجا که توانسته ایم آگاه سازی کرده ایم و گفته ایم که درست است که این روز ها اولین روزهای سال نو است اما اتفاقی که در این روزها در کربلا به وقوع پیوسته به بسیاری از اتفاقات عالم رجحان دارد و شکر خدا تلاش های این چند ساله در این حوزه موثر هم بوده است.

برای مسیحی ها در این زمینه چه می کنید؟

در کشورهایی مثل استرالیا، نیوزیلند و کشورهای آفریقایی که مسیحیت در اکثریت است در کلیساها رایزنی هایی داریم. یک نماینده از مسیحیت و مبلّغ ما به عنوان نماینده اسلام می نشینند و پیرامون شخصیت امام حسین(ع) صحبت می کنند. البته برگزاری این گونه جلسات بستگی به مبلّغ دارد.

بیشتر روی جنبه احساسی عاشورا سرمایه گذاری می کنید یا عقلانی؟

در بعضی فضاها احساس در مراسم محرم غالب است که ما به تقویت جنبه عقلانی می پردازیم و در جاهایی که فقط عقلانی به قضیه نگاه می کنند ما روی جنبه احساسی هم کار می کنیم مثلاً چند سال پیش ماه محرم در جایی سخنرانی می کردم که همه شیعه بودند اما وقتی به مصیبت می رسیدیم همه نگاه می کردند و می گفتند گریه چه معنایی دارد؟ یا چرا باید سینه بزنیم؟ به خاطر اینکه برای اولین بار بود که این مراسم آنجا برگزار می شد اما 4 سال پشت سر هم رفتم آنجا و حالا شاید باور نکنید مراسم پرشوری آنجا برپا می شود که 800-700 نفر در آن شرکت می کنند. سینه می زنند و سنت های قشنگی دارند.

سخنرانی هایتان به زبان فارسی است؟

بستگی دارد زبان اول هر کشور چه باشد، من چون به زبان های انگلیسی و عربی تسلط دارم بیشتر کشورهای انگلیسی زبان مثل خود انگلیس و آمریکا یا جاهایی که زبان دومشان انگلیسی باشد مثل ژاپن می روم. در بعضی جاها از همه ملیت ها شرکت می کنند، هندی، پاکستانی، عراقی، افغانی که معمولا عربی و انگلیسی حرف می زنیم و مداحی می کنیم و البته در کنار این مراسم هر کدام هم برای خودشان مراسم جداگانه ای برگزار می کنند مثلا یک سال من در نیوزیلند 3 تا جلسه داشتم یکی برای افغانی ها که فارسی حرف می زدم فارسی دری یعنی بعضی از واژگانشان را یادداشت کرده بودم  و استفاده می کردم که بتوانم ارتباط بهتری برقرار کنم.

یک جلسه انگلیسی حرف می زدم و جلسه بعدی خاص ایرانی ها بود، افرادی هم بودند که در هر روز در هر 3 جلسه شرکت می کردند.

همان سال یکی از شهرهای شمالی شان هم تقاضای جلسه کرد که ما 2 شب از این دهه را هم برای برگزاری مراسم به آن شهر رفتیم.

احترام به لباس روحانیت در آن کشورها هم دیده می شود؟

بله، در بعضی جاها حتی بیشتر از ایران. چون ما هم معتقدیم که این لباس منسوب به پیامبر اکرم(ص) است. در بعضی جاها هنگامی که مموریتمان تمام می شود و می خواهیم برگردیم برایمان گودبای پارتی می گیرند که گاهی 300-200 نفر در آن شرکت می کنند، اشک می ریزند، عکس می گیرند. نه به خاطر شخص من بلکه به خاطر علاقه شان به دین و مذهب و به طور خاص امیرالمومنین(ع) و امام حسین(ع).

اعزام مداح هم داریم؟

بعضی کشورها خودشان مداح دعوت می کنند. اما اعزام گروه تواشیح و قاری قرآن داریم و اگر کسی باشد که همه این هنرها را داشته باشد خیلی خوب می شود. کلا اعزام با سازمان فرهنگ و ارتباطات تهران است.

اشعار مداحی همان اشعار سنتی خودمان است؟

در بعضی کشورها که مداح زیاد است برایشان جلسه ای می گذاریم و سفارش می کنیم که اشعار جدید هم بخوانند یعنی فقط به همان ها که پارسال و دوسال پیش خوانده اند بسنده نکنند. بعضی مداحی ها هم که انگلیسی است و از کلماتی مثل حسین و کربلا و ... در آن استفاده می شود. بعضی مداحی ها هم مخلوطی از اشعار فارسی و عربی و انگلیسی است.

و حتما پختگی مداحی های ایرانی را که ندارد؟

مسلما ندارد ولی خصوصا جوان ها خیلی با آن ارتباط برقرار می کنند.

مداحی به زبان های دیگر نیست؟

چرا یک سال من یک جا 4 شب سخنرانی داشتم که هندی و پاکستانی زیاد داشت. 4 تا روضه آماده کردم و از یک هندی که هم اردو بلد بود و هم انگلیسی خواستم این روضه ها را به زبان اردو ترجمه کند بعد از ترجمه حدود 3-2 ساعت روی آن کار کردم و اتفاقا بسیار هم ماندگار شد.

آنجا هم مراسم امام حسین (ع) همراه با اطعام هست؟

بله، بعضی جاها هر 10 شب بعضی جاها 5 شب یا 3 شب.

خود عزاداران تقبّل می کنند؟

بله، حتی یک وقت هایی حق الزحمه مبلّغ را هم خودشان می  دهند و دولت فقط هزینه بلیط رفت و آمد را تقبّل می کند به دلیل اینکه مسلمان ها در هر جای دنیا باید خودگردان شوند.

با توجه به اینکه در بعضی مراسم افرادی ازکشورهای مختلف با ذائقه های مختلف گرد هم جمع می شوند، چه غذاهایی طبخ می شود؟

از آنجا که امام حسین (ع) سمبل وحدت است یک وحدت مذاق هم ایجاد می کند. مثلا عرب ها حلیم می پزند آن وقت هندی ها  این حلیم را با چیلی می خورند که خیلی تند می شود و عراقی ها از آنجا که به حلویات (شیرین جات) خیلی علاقه دارند، حلیم را شیرین می خورند و در کل فضای بسیار قشنگ و پرمعنویتی ایجاد می شود.

نذر و نیازهایشان چه سمت و سویی دارد؟

خیلی زیاد نذر می کنند مثلا طرف می آید و می گوید: مولانا این 1000 دلار را بگیر خرج هر جا که می دانی لازم است بکن و فقط شما بدانی و خدا.  نذرهایشان را صرف مسجد سازی، حسینیه سازی و کارهای فرهنگی می کنند.

شما را مولانا صدا می زنند؟

شیعه ها مولانا و اهل سنت امام حبیب، شیخ حبیب، مولانا ارزانی، دکتر ارزانی. حجت الاسلام را ایرانی ها می گویند.

با توجه به اینکه در مراسم محرم همه جا چه ایران و چه دیگر کشورها شرکت کرده اید به عنوان یک مخاطب کدام بیشتر به دلتان چسبیده است؟

مراسمی که در کشورهای دیگر برگزار می شود چون از همه رنگ و دین و ملیتی هستند انگار خلوص بیشتری دارد اینجا شاید یک جاهایی بوی غیر خدا هم در مراسم استشمام بشود اما آنجا کسی به نیت اینکه خودش را به دیگران نشان بدهد در مراسم شرکت نمی کند مثلا استاد دانشگاهی می آید گوشه ای می نشیند اشکی می ریزد و می رود و با کسی هم حرف نمی زند که البته گاهی ما می رویم سراغ این  افراد برای این که بتوانیم ارتباط با این کشورها را بیشتر و مستمرتر کنیم.

تاثیر پذیری سخنرانی ها را چطور می بینید؟

بنده هم  در داخل سخنرانی داشته ام و هم در خارج اما تاثیر گذاری کلام در خیلی از کشورهای خارجی به خوبی و به سرعت مشهود و محسوس است و شاید یکی ازعلت هایش عدم دسترسی به یک روحانی دینی در طول سال باشد.

اگر انتخاب با خودتان باشد تبلیغ در کدام کشور ها را بیشتر می پسندید؟

استقرار در بعضی جاها خیلی دشوار است اما اینقدر نیاز هست که من گاهی احساس می کنم که اینجا باید همه چیز را رها کنم و بروم آنجا اما خب از آنجایی که فرزند دانشجو دارم خیلی مجاهده با نفس می خواهد که بتوانم بگذارم و بروم اما در کل باید مبلّغانی را متناسب با فضاهای مختلف تربیت کنیم مثلا اروپای شرقی با اروپای غربی خیلی تفاوت دارد، مبلّغ باید با دین و فرهنگ و آداب و رسوم کشوری که می خواهد برود آشنا باشد. کار در این زمینه خیلی انجام گرفته  و اصلا قابل قیاس با 30 سال پیش نیست و تقاضا از جانب آنها خیلی زیاد است اما در کل نیاز به ساز و کار قوی تری دارد.

در مقالاتی که برای کنفرانس های بین المللی می فرستید بیشتر به چه موضوعاتی می پردازید؟

تلاشم این است که فرهنگ غنی و قوی شیعه را مطرح کنم. مثلا برای شرکت در کنفرانسی در کانادا به بررسی جایگاه اعتکاف در فرهنگ اسلام و مسیحیت پرداختم که پذیرفته شد و برای شرکت در همایشی در هندوستان که ژانویه برگزار می شود تاثیر دعاهای امام سجاد (ع) را در بهداشت روان مورد بررسی قرار دادم که آن هم مورد پذیرش قرار گرفت.

یک خاطره برایمان بگویید:

در میان اجناس مغازه ای در بمبئی نماد دست حضرت عباس (ع) را دیدم، وارد شدم و پرسیدم: این چیست؟ گفت: تو هندویی یا مسلمان؟

وقتی گفتم مسلمانم گفت: چطور مسلمانی و دست حضرت عباس را نمی شناسی؟ من بچه دار نمی شدم از خداوند طلب فرزند کردم و خداوند به برکت صاحب این نماد حاجتم را داد هر وقت هم مشکلی برایم پیش می آید به این دست متوسل می شوم.