گزارش مستند فرصت از میراث تاریخی در حال تخریب خميني شهر / 2

ارسال در سایرعناوین

miras-bmirasبراساس یک نوع دسته بندی، آثار تاریخی خمینی­ شهر را می­ توان به سه دسته تقسیم کرد: اول آثار تاریخی موجود که از آنها حفاظت می­ شود مانند خانه سرتیپ، خانه مجیر و عصارخانه و ایوان گزی ها که به همت مسئولان مربوطه از جمله شرکت مهربین و شهرداری در دست حفاظت است.  دوم آثار تاریخی موجود که رها شده و در حال تخریب است.

سوم آثار تاریخی که متاسفانه به دلیل بی­ توجهی تخریب شده و امروز اثری از آن باقی نمانده است مانند خانه میرعنایت و حمام تاریخی قلعه امیریه. در گزارشی که شماره قبل به چاپ رسید و همچنین این شماره، تنها گروه دوم مورد نظر ماست یعنی آثار تاریخی که در حال تخریب است. در شماره قبل به شش اثر تاریخی پرداختیم و در این شماره به برخی دیگر از این آثار خواهیم پرداخت. گفتنی است آثار تاریخی در حال تخریب شهرستان بیش از آثار معرفی شده است که علی ­رغم ارزش استثنایی برخی از آنان، به دلایلی معرفی آنها در زمان مقتضی انجام خواهد گرفت.

 

 

كاروانسراي شيخ علي خان زنگنه در حوالي خميني شهر 

گرچه روستای جهادآباد (چاله سیاه) دیگر در محدوده جغرافیايی خمینی­ شهر نیست ولی بخشی از میراث قدیم شهر محسوب می­ شود. در حوالي خميني شهر و در روستاي جهادآباد کاروانسراي شيخ علي خان زنگنه نمونه اي برجسته از يك كاروانسراي برون شهري عصر صفوي است.

این كاروانسرا كه در سال 1908 هجري به دستور شيخ علي خان زنگنه وزير شاه سليمان بنا شده و امروز بنام كاروانسراي چاله سياه شهرت دارد، در پنجاه كيلومتري شمال غربي اصفهان و حوالي خميني شهر واقع شده و راه اصلي آن از جاده اصفهان به تهران جدا مي شود. طول صحن اين كاروانسرا از مشرق به مغرب در حدود پنجاه متر و عرض آن از شمال به جنوب 38 متر است. سر در كاروانسرا در سمت جنوب واقع شده. هر يك از دو ضلع شرقي و غربي داراي شش ايوان كوچك و يك ايوان بزرگتر در وسط آنهاست. در چهارگوشه صحن كاروانسرا چهار انبار بزرگ مسقف وجود دارد.

پشت بام ها با دو رديف آجرهاي بزرگ مفروش شده است. تمام سكوها و ازاره ها درداخل و خارج با سنگ هاي پارسي مفروش شده است. كف كاروانسرا با كلوخ سنگ هاي بزرگ فرش شده و نماهاي داخل كاروانسرا از آجر ساده است. بعد از در ورودي كاروانسرا دالان طويلي واقع شده كه در وسط، سرسرايي هم دارد و به صحن وسيع آن متصل مي شود. اطراف در بزرگ كاروانسرا و پشت بغل هاي آن از سنگ تراش پارسي است. هنرمندان و حجاران ورنوسفادران در ساخت اين كاروانسرای لطيف نقش داشته اند. اين بنا به خاطر راحتي راهروها و آزادي روحيه استاد كار به لطافت ساختمان هاي ايتالياي خيلي نزديك تر است، رسم زيباي تك سياهه طرح اين كاروانسرا مشهور است. در اين رسم ميهمانان بوسيله اسكورتي كه از طرف شاه اعزام مي گشتند پذيرايي مي شدند. اين اسكورت ها با فيل ها همراهي مي شدند. فيل ها براي بالا بردن سطح آداب و حفظ ظاهر بوده تا سفراي خارجي و همراهان آنها به قدرت و عظمت پادشاهي صفوي پي ببرند.

این كاروانسرا داراي سه حياط است. حياط بزرگ به ابعاد70/40× 96/40 متر از نوع كلاسيك است. مسائل زوايا در شمال شرقي و شمال غربي با دو ساختمان گرد كلاه فرنگي عالي به طرز درخشاني حل شده كه بقدر كافي كم ارتفاع، ولي بسيار متناسب هستند و بر روي هشت سطح پخ آرميده اند كه با هشت ترنبه كمكي مضاعف شده اند. بنایی هاي پايه هاي بزرگ كه روي هشت ضلعي بنا شده بدون اين كه تصادم داشته باشد در شكل كامل گنبدها محو هر يك از وجوه هشت ضلعي يا راه ورود منزل هاي متعددي است كه براي تعداد زيادي كادر همراهان و ميهمانان تخصيص يافته اند. ضخامتهاي اضافي را تا جايي كه امكان داشته خالي كرده اند و چهار توالت نيز در آن تعبيه نموده اند.

در گوشه هاي جنوب غربي و جنوب شرقي، راهروهايي كه به طويله ها مي روند به قدر كافي وسعت و خميدگي دارند تا آمد و شد به راحتي صورت گيرد. اين وضع مورب چند حسن دارد: رفت وآمدها از دو صفه پنج ضلعي كه جايگاه نگهبانان است و مي توان آنها را گرم كرد خوب تحت مراقبت هستند و دورتر هم در روبرو يك صفحه جا دارد كه آن هم محل نگهباني كوچكي است. راهروي اريب، به حياط مخصوص بانوان باز مي شود. مراقبت به حد كمال است. هر يك از حياط ها به ابعاد 22/10×55/14 داراي سطح پخ است و اضلاع بلند جنوب و شمال، ایوانهایی با عمق های مختلف دارند و یکی از آنها به یک اطاق راه دارد. اضلاع كوچك به همان ترتيب زينت يافته اند ولي هريك فقط يك طاقنما دارد كه يكي از آنها جلوي يك اطاق است.

دوتا از سطح پخ داراي صفه هايي 5 ضلعي هستند كه ايوانهاي سرپوشيدۀ اطاقها را تشكيل مي دهند. سومي هم كه مشابه با آن است يك راه به توالت دارد. بالاخره ورودي چهارم عمومي است. عمارت ورودي طاق مركزي آن داراي حاشيه پهني است كه سايه بي وزن را تدريجاًً قطعه قطعه به روي خط الراسهاي سطح داخلي يك نيمه گنبدي كاربندي شده مي گرداند. دو پايه اي كه اين طاق را بر روي دوش خود نگاه داشته اند قطورند و بوسيله طاقچه ها و قاب هايي كه بر بالاي یكديگر قرار دارند كم ضخامت شده اند. قسمت لچكي ها كه به اطاقها مي گردند با آجركاري و عناصر كوچك گل پخته مهر خورده اند. از دو طرف كلاه فرنگي هر يك از جناحين نما را چهار طاقي عميق و بعد هم دو تا برجستگي كم زينت مي دهند و بتدريج نظر را به طرف گوشه هاي آجر نما كه با شعاع بيشتري دور خورده اند جلب مي نمايند.

از طرف داخل، سرسراي اين كلاه فرنگي با وسعت و دلباز است و پوشش آن را گنبدي تشكيل مي دهد كه بر روي يك رشته ترنبه كه كاربندي فتيله اي منحني دارد قرار گرفته است. بالاخره با دو پلكان شامل چندين محل و يك اطاقك روشن در روي سرپوشيده كه از طرف داخل به سرسرا مشرف است. ايوان آن مشتمل بر يك بالكن مركزي و دو بالكن جنبي است كه حضور موسيقی دانان را به ياد مي آورد. اين ايوان وسيع جلوي يك تالار قرار گرفته كه با طاقي بلند كه از يك سو درازتر از سوي ديگراست پوشيده شده است.

 

مسجد جامع دستگرد با شالوده ای ساسانی

مسجد جامع دستگرد در مرکز دستگرد قداده واقع شده و هم­ اینک برای اقامه نماز مورد استفاده قرار می­ گیرد. در نوشته های پهلوی سده سوم و پنجم میلادی (قبل از اسلام) واژه دستگرد به مفهوم املاک شاهی و یا دژ استوار آمده که در اطراف این دژ زمین های کشاورزی و روستا قرار داشته است. بنابراین واژه دستگرد نشان قدمت فوق العاده این مکان است. پایه های این مسجد علی الخصوص در زیر زمین این بنا، با لاشه سنگ و ملاط گچ است. به نظر می رسد پایه های بنا ساسانی است. جالب است بدانیم درسنگ وقفی شرعی آن صحبت از احداث بنا به تاریخ 111 ه.ق است و همین مسئله نشان می دهد که حمام و مسجد جامع دستگرد همان گونه که باورهای محلی نیز به آن اشاره دارد فوق العاده قدیمی است و احتمالاً بنای آتشکده یا بتکده در زیر زمین فعلی مسجد بوده که در دوره سلجوقی با پوشش سقف آجر قرمز رنگ پوشیده شده است. اهالی محل معتقدند در درون زیر زمین مسجد جایگاه نگهداری بت هایی بوده است.

این در حالی است که در آتشگاه هرستان، و معبد خوزان نیز روزگاری آیین خوز (خورشید) به شدت رایج بوده است. حمزه اصفهانی چنین آورده که: «کوه آتشگاه درعهد طهمورث درآن بتان نهاده بودند بسیار»

بی گمان مسجد جامع دستگرد ساختمان آتشکده ای ویران یا نیمه ویران بوده است که سازنده آن با بهره گیری از مصالح آماده که پیرامون آن ریخته بودند بر روی شالوده استوار سنگچین، آن مسجد را از نو بنیاد نهاده است. وجود قوس کلیل و کلاله در مسجد جامع دستگرد و همچنین مسجد جامع خوزان با خیزش کم قابل توجه است چون کاربرد این قوس ها به روزگارپارت ها می رسد اما قوس مزبور در این مسجد به نظر از نوع سبک آذری است.

 

سنگ قبرهای قبرستان ورنوسفادران

قبرستان ورنوسفادران از جمله آثار تاریخی و به ثبت رسیده شهرستان است که سنگ قبرهای موجود در آن یادآور عهد صفویه است. امروز از حدود 700 سنگ قبر عصر صفوی جز چند سنگ قبر که اکثراً تکه تکه شده و هم اینک به صورت توده بر روی هم ریخته شده اثری دیده نمی شود.

قدیمی ترین سنگ قبر مشاهده شده بوسیله نگارنده (رسول صرامی) در قبرستان ورنوسفادران متعلق به مرحوم بابا محمد .... تاج الدین از عرفا و صوفیان ورنوسفادران متوفی به سال 735 ه.ق بوده که بر روی سنگ قبر آن نقش سرو به چشم می خورد. از قرن 8 ه.ق به بعد سنگ گورهایی عمودی با نقش آیات قرآن و نام متوفی و یا خطاط در ایران رایج می شود. قدیمی ترین سنگ قبر عمودی در ایران سوای سنگ قبر عمودی اولیه حضرت امام رضا(ع) متعلق به گورستان شیخ جنید توران پشت یزد متعلق به قرن 5 و 6 هجری قمری است. در رباطی در سر راه خمین به شمس آباد نیز سنگ قبور عمودی متعلق به قرن 7 ه.ق نیز مشاهده شده است. آرامگاه روزبهان در فارس، و یا قبور عمودی پیرامون گنبد قابوس، سنگ شیخ احمد فهادان در یزد، بندر آباد یزد (عارف شیخ تقی الدین دادا) نیز سنگ قبرهای عمودی داشته اند اما سنگ قبرهای محله ورنوسفادران که همچون نمادی از پنجره و یا محراب است عموماً متعلق به دوران صفوی است که مهمترین سنگ قبر آن سنگ قبر حجار و سنگ تراش عصر صفوی کلبعلی ورنوسفادرانی است که شرح زندگی او در تذکره نصر آبادی و سده درگذر زمان ذکر شده است. کلبعلی از سنگ تراشان درجه اول شاه عباس کبیر و شاه صفی است که ملا عبد الحق موسیقی دان نیز از اقوام اوست. سنگ قبر نامبرده را نیز نگارنده در قبرستان ورنوسفادران مشاهده نمودم. سنگ قبر فرزند ایشان (کلبعلی) محمد شریف نیز که از شعرا و سنگ تراش های مهم دوران خود بوده نیز در قبرستان ورنوسفادران مشاهده شد.

 

حمام تاریخی خوزان

این حمام مربوط به دوره قاجار بوده و شامل راهرو یا پله­ های ورودی، سربینه (رختکن) با صفه دور تا دور بوده است و گرمخانه شامل محل استحمام و کیسه کشی و صابون زدن و مشت و مال و استراحت و خواب، خان و حوض و بام حمام که دارای نیم گنبدی بوده که شیشه­ های گرد نعلبکی مانندش نشانه طاق حمام است. کارکنان آن شامل استاد، جامه­ دار، سرچاق­کن، صابون­زن و پونتاب بوده­ اند.

 

خانه حاج­ هاشم

خانه حاج­ هاشم واقع در محله باولگان دارای تالار باشکوهی است که حدوداً به زمان صفویه باز می­ گردد. این خانه بسیار وسیع دارای پنج درب مجزاست که هر کدام به کوچه­ ای منتهی می­ شود.

خانه حاج­ هاشم دارای هشتی و دالان مجزای باشکوهی بود، بجز این گنبدی زیبا و دربی داشت که دارای کوبه­ های ارزشمند بود که اخیراً توسط همسایگان خانه تخریب گردید. این اثر در فهرست آثار ملی کشور نیز به ثبت رسیده است.

به خانه حاج هاشم که می­ رویم دری که میان مخروبه­ هاست را می­زنیم. باور نمی­ کنیم که در پس این مخروبه­ ها، تالارخانه صفوی قرار دارد. مالک آن با لحنی دردمندانه می­ گوید: من هیچ کمکی از هیچ ارگانی نمی ­خواهم فقط بگذارند این خانه که خانه اجدادی من هست را حفظ کنم. وی ادامه می ­دهد: به سازمان میراث فرهنگی و شهرداری و دادگستری رفته ­ام تا مانع تخریب سر در و هشتی و دالان شوم و عاقبت نتوانستم.

 

قلعه خوشاب

این قلعه که تنها دیواره­های آن باقی مانده به مساحت تقریبی دو هکتار در دوران حکومت احمدشاه بنا شده است. این قلعه در روزگار خود شامل حمام، دکان، چاه آب و اتاقهای زیادی بوده و افراد زیادی در آن زندگی می­ کردند. چهار برج کوچک برای دیده بانی در این قلعه احداث شده و در هر برج، شکافهایی جهت دیده­ بانی قرار دارد که بوسیله این شکاف­ها می­ توان تمام اطراف قلعه را زیرنظر گرفت تا راهزن ها به قلعه حمله نکنند. هم اینک درون قلعه بصورت باغ شده و در آن درختان میوه وجود دارد.

 

برج خوشاب

این برج متعلق به دوران قاجار است. از بیرون به شکل دایره و از داخل 8 ضلعی بوده و دارای سه طبقه است. راه ­پله ­های مارپیچ برای ورود به هر طبقه در زیر جرز دیوار به طرز استادانه ای تعبیه شده، هر طبقه دارای شومینه، طاقچه و پنجره مجزاست. هم اینک انبوهی از ضایعات سنگبری مجاور آن، این اثر تاریخی را تهدید می­ کند.

 

برج لادره

در محله لاره که بروی،  برج تاریخی آن چشم را خیره می­کند. در ابتدا تصور می­ شود این برج مانند سایر برجهای دیگر مخروبه و متروکه است. در حالیکه یک زوج جوان در آن ساکن هستند. علیرغم بیرون برج، درون برج اتاق پذیرایی است که مدور است. مالک خانه از متولیان مربوطه گله دارد و می­ گوید: پولی برای مرمت برج ندارم، بارها به مسئولان مربوطه مراجعه کرده ­ام، هر بار قول می ­دهند ولی عمل نمی­ کنند. او فقط یک کاهگل ساده می­ خواهد که بر روی برج کشیده شود.

گزارش فرصت از میراث تاریخی در حال تخریب خميني شهر