چگونگی حضور نیروهای رزمنده خمینی شهر در جبهه پدافندی شوش

ارسال در سایرعناوین

 

jangیکی از مسؤولین وقت سپاه پاسداران خمینی شهر در خاطرات خویش بیان می کند: با انجام عملیات نیروهای شهرستان مستقر در ذوالفقاریه که با هماهنگی سپاه آبادان و همراهی تعدادی از نیرهای ارتش و تصرف تپههای مدن (شهید مؤذنی) و بالاخره عمليات ثامن الائمه با موفقیت انجام گرفت مأموریت نیروهای خمینی شهر در منطقه آبادان به اتمام رسید.

من به همراه شهیدان سیدحسین موسوی، محمدعلي عسگری فرد، محمدعلي کاشی و تعدادی دیگر از برادران برای ارائه گزارش به برادر رحیم صفوی به ستاد جنگ در گلف اهواز مراجعه کردیم.
برای اولین بار شهید حسن باقری را ملاقات کردم. ایشان گفتند برادر رحیم صفوی به عنوان فرمانده عملیات سپاه در مرکز معرفی و در تهران می باشند و الان برادر رشید مسؤول هستند. ما مختصری از مدت زمان مأموریت جدید در هر نقطه از خط مرزی را ارائه نمودیم. رشيد گفت: ما از رشادتها و فداکاریهای شما کاملاً آگاه هستیم و جبهه ای که برای شما در نظر گرفته ایم منطقه حساس و استراتژیک شوش است.
در اتاق جنگ بوسیله نقشه ما را نسبت به منطقه توجیه و موقعیت استقرار نیروهای خودی و دشمن را توضیح دادند و گفتند هر چه سریعتر با سپاه شوش و برادر حسن درویش هماهنگی لازم را جهت استقرار نیروها انجام دهیم.


موقعیت کلی منطقه شوش


با شروع تجاوز رژیم بعثی عراق در سال 1359 به کشور اسلامی ایران، استان خوزستان هدف اصلی و اولیه برای اشغال بود.
دشمن از سه محور اصلی به این استان حملهور شد و با شجاعت و پایداری مردم شهرها و مناطق مرزی و دیگران که در همان روزهای اول جنگ به کمک مدافعین شتافته بودند در اجرای نقشه خویش با شکست مواجه گردید.
یکی از این محورها محور دزفول بود که دشمن با دو لشکر زرهی و مکانیزه در این منطقه اقدام نمود اما با مقاومت تیپ دو از لشکر 92 زرهی اهواز؛ نیروهای سپاه پاسداران دزفول و شوش و تیپ 36 زرهی بعد از یک هفته به شرق رودخانه کرخه رسیدند و کل منطقه شوش و دزفول را پوشش دادند.
منطقه شوش شامل ارتفاعات اطراف و منطقه دشت عباس به تصرف دشمن درآمد و باعث شد که قسمت وسیعی از جاده اندیمشک اهواز در دید و تیررس دشمن قرار گیرد. 


اعزام اولین گروه نیروها به منطقه پدافندی شوش


بعد از جلسه در گلف اهواز جهت سرکشی و بررسی مشکلات منطقه میمک به آنجا رفتیم. بعد از چهار روز برای اعزام نیروها به خمینی شهر آمدیم. با هماهنگی، نیروهایی که از آبادان در مرخصی بودند به همراه نیروهای آموزش دیده آماده اعزام شدند.
روز اعزام مصادف با جمعه بود. نیروها با لباس رزم در نماز جمعه شرکت کردند و بین دو نماز برادر دکتر حبیبا... شریفیان سخنرانی پرشور و حماسی ایراد کرد. ایشان ضمن ارائه تحلیلی از وضعیت جبهه ها و شرایط دشمن لزوم و اهمیت دفاع از انقلاب و کشور را برای مردم بیان کرد که مورد استقبال حاضرین با فریادهای تکبیر قرار گرفت.
نیروها بعد از نماز جمعه به سوی منطقه مورد نظر حرکت کردند. پس از رسیدن به شهر نیمه ویران شوش دانیال، با هماهنگی مسؤولین در محور غرب شوش که شامل روستاهای انگوش، زغن، شلبیه، تپه های 147 و .... مستقر شدند. برای پشتیبانی نیروها هم تعداد چند قبضه خمپاره تحویل ما دادند.
در این منطقه مانند جبهه ذوالفقاریه آبادان ما نوک پیکان حملات دشمن بودیم ولی نیروهای خمینی شهر با کسب تجارب از مأموریتهای قبلی می توانستند نیازهای جبهه در زمینههای مختلف را تأمین و با صلابت در مقابل حملات دشمن بعثی از کشور اسلامی دفاع کنند.
وظیفه حفاظت از این محور حساس از اواخر آبان 1360 تا فروردین 1361 که عملیات بزرگ و پیروزمندانه فتح المبین انجام گرفت به عمده ما بود.
با لطف خداوند متعال و استقامت و صبر و پشتکار رزمندگان و پشتیبانی آحاد مردم شهرستان این مأموریت با موفقیت به سرانجام رسید.


فعالیت نیروها در منطقه


از فعالیتهای مهم نیروها در این مدت استحکام مواضع پدافندی برای مقابله با حملات دشمن و جلوگیری از پیشروی آنها و گشت و شناسایی منطقه در زمینههای مواضع و استحکامات و میادین مین و محورهای قابل نفوذ دشمن بود.
گزارش فعالیتها به نهاد جنگ برای طرح و برنامه ریزی لازم ارسال می شد. مأموریت نیروها در این منطقه با انجام عملیات فتح المبین و آزادسازی مناطق وسیعی از سرزمین اسلامی به پایان رسید. در این مدت چند هزار نیرو به منطقه در زمانهای مختلف اعزام گردید و دهها شهید و صدها مجروح گواه رشادتها و فداکاریها و حماسه های نیروهای خمینی شهر می باشند که قلم از بیان آنها قاصر است.
در شماره های آینده زندگینامه و خاطرات چند شهید این منطقه و نقش نيروهاي خميني شهر در عمليات فتح المبين به اطلاع خوانندگان گرامی خواهد رسید.