جواد زهتاب

ارسال در سایرعناوین

  آشنا شدن با انجمن ادبی شعر دانشجویی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد باعث شکوفایی استعداد شعری او شد و به شعر گفتن که آرزوی دوران کودکیش بود پرداخت. زهتاب در دو زمینه شعر جدی و طنز طبع آزمایی کرده و در هر دو موفق بوده است. وی بیشتر در قالب غزل شعر سروده و معتقد است که قالب غزل، ابداً دست و پاگیر نیست و اگر غزل سرا قدرتمند باشد، حتماً می تواند تمام حرف هایش را در این قالب بزند و چیزی را ناگفته نگذارد.
با اینکه در بساط دل آهی نداشتم       جز سرپناه عشق پناهی نداشتم
این بیت که جزء اولین های شعر اوست گواهی این مدعی است که او در شعر دستی قدرتمند دارد. جواد زهتاب مجموعه ی شعری با نام ‹‹هر آینه آه›› را در سال 1386 به طبع رسانیده و مجموعه شعر دیگری با نام ‹‹گوشه ای در اصفهان››  را در دست چاپ دارد. از افتخارات اوست: برگزیده شدن در جشنواره سراسری شب های شهریور، برگزیده شعر جوان حوزه هنری، برگزیده کنگره شعر دفاع مقدس، شعر خوانی در حضور حضرت آیت ا...خامنه ای در رمضان 1386، برگزیده شده در دوره های اول و سوم شعر طنز مکتوب و نامزد قلم زرین در سال 1386
و اینک غزلی از او:
نی، در این صحرا نمی نالد شبان رفته را
میزبان حسرت ندارد میهمان رفته را
منت کج سیرتان از زخم، جان فرساتر است
پس نمی گیرم زست تیغ، جان رفته را
عشق، تاوانش اگر چه خون سهراب من است
چون تهمتن، برنمی گردیم خوان رفته را
باغبان در سوگ گل خون می خورد عمری ولی
پس نمی گیرد ز پاییز ارغوان رفته را
پیر عاشق- ای عزیز!- از یوسفش دل می کند
من نه یعقوبم که می گرید جوان رفته را