واکنش روزگار به انتقاد فرصت آنلاین از نحوه خبررسانی این روزنامه

ارسال در سایرعناوین

roozgar22roozegar1در پی درج گزارش هایی در روزنامه سراسری روزگار پیرامون واقعه اخیر که از مجموع آنها چنین برداشت می شد که چهره ای خشن و ناامن از شهرستان ترسیم شده است، سایت خبری فرصت آنلاین روز گذشته نسبت به نحوه تنظیم مطالب این روزنامه و به خصوص یکی از تیترهای صفحه اول آن مبنی بر این که در خمینی شهر جنایت نرخی ندارد، به شدت اعتراض کرد و از مسؤولان شهرستان خواست نسبت به برخی گزارش های غیر دقیق و نادرست رسانه ای واکنش مناسب نشان دهند.

این خبر بازتاب بسیار گسترده ای داشت به طوری که دیروز صدها نفر از شهروندان، با مطالعه متن خبر مذکور ابراز تأسف خود را از این نحو اطلاع رسانی ابراز کردند. گزارش دیروز فرصت آنلاین امروز با واکنش روزنامه روزگار مواجه شد و این روزنامه در شماره دوشنبه 23 خرداد خود نسبت به توضیح و تصحیح خبر و گزارشهای خود اقدام کرد. اقدامی مسؤولانه که نشانه ای از روند حرکت حرفه ای این روزنامه است. روزنامه روزگار در شماره مذکور در یادداشت صفحه اول خود به قلم سید عبدالجواد موسوی، روزنامه نگار صاحب قلم و عضو تحریریه این روزنامه، چنین نوشت:

 

«مردم شریف خمینی شهر!

ظاهراً آنچه تحت عنوان گزارشی از جنایت تجاوز دسته جمعی در شهر شما منتشر شده سبب آزردگی خاطر شما را فراهم آورده است. این میزان اثر تعصب و غیرت در حق جغرافیایی که در آن زندگی می کنید ستودنی است اما بدانید در نام بردن از شهر دوست داشتنی شما نه قصد و غرضی در کار بوده و نه اصلاً نام بردن از یک جغرافیای خاص به معنای تحقیر و تخفیف ساکنان آن سرزمین است. هیچ مخاطب فهیمی هم آن جنایت را به پای شما نخواهد نوشت؛ اگر این طور باشد مردم «پاکدشت» هم به دلیل پوشش اخبار جنایات مردی به نام «بیجه» می بایست همه روزنامه های سراسری و محلی را به آتش بکشند که نکشیدند. چرا که می دانستند پرداختن به یک خبر جنایی در منطقه پاکدشت به معنای اهانت به آنها نیست. ما که در مدینه فاضله به سر نمی بریم. در هر جایی که زندگی وجود دارد، هم اخبار خوب وجود دارد وهم اخبار بد. البته ما دلمان می خواهد همواره اخبار خوب را پوشش دهیم اما کار جهان و خلق جهان بر مدار خواست دل ما نمی چرخد. بله من هم دوست داشتم به جای پرداختن به فاجعه دهشتناکی که در آنجا رخ داده به «کنگره شعر میلاد آفتاب» بپردازم؛ شب شعر با شکوهی که تا سال گذشته در خمینی شهر به مناسبت تولد امام حسین(ع) و امام سجاد (ع) و حضرت عباس برگزار می شد. شهادت می دهم در هیچ کجای این سرزمین مراسمی از ان دست که من دیدم برگزار نشده و نمی شود.

در شهرستانی کوچک، سه چهار هزار نفر مخاطب جدی شعر می نشستند و به شعر شاعران گوش می سپردند؛ با فهمی دقیق و واکنش هایی کاملاً هوشمندانه و هنرشناسانه. من به دوستی با برخی از شاعران آن دیار از جمله حاج آقای خواسته و سعید بیابانکی مفتخرم اما متأسفانه نه دیگر آن شب شعر برگزار می شود و نه می توان تمام صفحات یک روزنامه را به شعر و شاعری اختصاص داد. واقعیت این است که در آن منطقه اتفاق بدی رخ داده است اتفاقی که نباید رخ می داد اما حالا که رخ داده تکلیف من روزنامه نگار چیست؟ از کنار آن به سادگی عبور کنم؟ این خبر را اصلاً پوشش ندهم؟ اگر خاطیانی که دست به آن جنایت زدند با سکوت من و امثال من جری تر شدند و دست به جنایت فجیع تر زدند و آسایش و امنیت را بر همه مردم شهر حرام کردند آن وقت شما من و امثال مرا مقصر نخواهید دانست؟ اگر شهر و دیار شما به منطقه ای نا امن و بی قانون شهره شود بهتر است؟ دیگر اینکه حق آن بود به جای اعتراض به روزگار به کسانی معترض شوید که به جای قبول کوتاهی خود درقبال چنین فاجعه ای قربانیان آن فاجعه را مقصر قلمداد می کنند. چنین اظهار نظرهایی چهره شهر شما را تخریب خواهد کرد نه گزارش دلسوزانه روزنامه روزگار هر ایرانی ای با هر مرام و مسلک و آیینی باید در شهر شما احساس امنیت و آسایش داشته باشد البته قانون شکنی یا خلاف عرف جامعه رفتار کردن حتماً باید پاسخی در خور دریافت کند اما اینکه مسؤولی بگوید اگر خانم ها حداقل حجاب را رعایت می کردند مورد تجاوز قرار نمی گرفتند توهینی صریح و آشکار به مردم شریف خمینی شهر است. می دانید معنای این جمله یعنی چه؟! یعنی در این شهر مجازات طبیعی کسانی که حداقل حجاب را رعایت نکنند تجاوز به عنف است. کسی نیست از این مقام محترم امنیتی سؤال کند از کجای عرف یا شرع چنین حکم منصفانه و بدیعی را استخراج فرموده اند؟! من اگر به جای شما بودم به آن مقام محترم امنیتی اعتراض می کردم نه به روزنامه روزگار که هدفی جز اطلاع رسانی و پاسداری از حقوق مردم نداشته است و ندارد و اصلاً هم باکی ندارد که سوء تفاهمی پیش آمده است خاضعانه و خاکسارانه از تک تک مردم شریف خمینی شهر عذرخواهی کند.»

روزگار همچنین در نیمتای پایین صفحه اول خود با اشاره به تجمع اعتراضی مردم اصغر آباد در مقابل فرمانداری به ارائه توضیح پیرامون خبرهای خود اقدام کرد. در این توضیح آمده است:

«داستان ماجرای فاجعه تجاوز دسته جمعی همچنان ادامه دارد. روز گذشته شهروندان روستای اصغرآباد خمینی شهر در مقابل فرمانداری این شهر تجمع کردند. اعتراض آنان بر انتساب فاجعه تجاوز دست جمعی در یکی از باغات خمینی شهر به اصغرآباد بود. دراین تجمع انتقادهایی به نماینده خمینی شهر و رسانه هایی که این خبر را منتشر کردند مطرح شد این در حالی است که در خبرهای اولیه ای که هفته گذشته از این جنایت منتشر شد برخی سایتهای خبری به اشتباه محل وقوع حادثه را اصغرآباد مطرح کردند. بررسی های بعدی نشان داد این فاجعه در باغی واقع در خیابان 45 متری خمینی شهر اتفاق افتاده است. در خبرها آمده است تجمع روز گذشته اهالی اصغر آباد در اعتراض به مطلبی بوده که در برخی از رسانه ها از جمله روزنامه روزگار منتشر شده این درحالی است که حتی در سایت فرصت آنلاین که سایت خبری این شهر است و گزارش تجمع دیروز را منتشر کرده آمده است که در مطالب روزنامه روزگار این مبادله به صورت صریح به اصغرآباد منتسب نشده است نکته آنکه در اخبار اولیه که در روزنامه روزگار به چاپ رسید خبرنگاران تمامی اطلاعات در این باره را از نمایندگان مجلس و شهروندان خمینی شهر دریافت کرده بودند و برای تکمیل اطلاعات خود به این شهرستان سفر کردند تا از نزدیک با شهروندان و مسؤولان انتظامی و کشوری به گفت و گو بنشینند. پس از سفر تیم خبری روزگار به خمینی شهر مشخص شد این حادثه در محدوده این شهر بوده و ارتباطی به اصغرآباد ندارد. این مسأله در شماره روز شنبه اصلاح و منتشر شد اما سایت فرصت آنلاین در بخشی از گزارش روز گذشته خود در این باره به بخش هایی از نقل شهروندان با روزگار انتقادهایی را وارد کرده است این در حالی است که در همان گزارش اشاره شده این مطالب تنها از سوی شهروندان مطرح شده و هیچ نهاد یا مقام مسؤولی آن را تأیید نکرده است. این سایت خبری درگزارش دیگری مطالب منتشر شده درباره این جنایت را سیل گزارش های موهن درباره خمینی شهر خوانده است و در بخشی از گزارش خود با شرح مختصر حادثه آورده است: این روزنامه که خبرنگاران خود را پنجشنبه به خمینی شهر اعزام کرده بود توانسته گفت و گویی مفصل با صهری رئیس شورای شهر خمینی شهر انجام دهد.اگر چه مسؤولان قضایی وانتظامی خمینی شهر حاضر به پاسخگویی به خبرنگاران روزنامه مزبور نشده اند. فرصت آنلاین به انتشار تصاویر متهمان در روزگار نیز انتقاد کرده است اما باز این در حالی است که این تصاویر از سوی پلیس خمینی شهر و در نماز جمعه منتشر شده و ذیل آن هم از مردم درخواست شده این افراد را به مراجع ذی صلاح معرفی کنند. در ضمن این تصاویر از سوی یکی از مسؤولان شهر دراختیار روزگار قرار گرفته است. این سایت درادامه آورده است: در لابه لای گزارش ها و مقالات ویژه این روزنامه در باره جنایت خمینی شهر آنچه القا می شود ترسیم تصویری دلهره آور و بی فرهنگ از مردم شریف شهرستان شهید پرور خمینی شهر است. این در شرایطی است که روزگار در جای جای مطالب حساب مردم مؤمن خمینی شهر را از این جنایتکاران جدا کرده است. از سوی دیگر گفت و گو با رئیس شورای شهر به عنوان نماینده شهروندان و اختصاص بیشترین فضای صفحه به آن نشان از بی طرفی روزگار در نوشتن مطالب دارد این سایت معتقد است: بی تردید تداوم انفعال مسؤولان شهرستان در شرایط فعلی و در برابر هجمه رسانه ای موجود اعتبار مردم شریف خمینی شهر را به شدت خدشه دار خواهد کرد و مسؤولان شهرستان باید مثل امام معه صریح و بی پروا به دفاع از خمینی شهر برخیزند. این در حالی است که رخ دادن چنین حوادثی مختص این شهر نبوده و مشابه همین حادثه سال گذشته در منطقه لواسان تهران اتفاق افتاد.»

روزنامه روزگار در مقاله دیگری به قلم سید علی میرفتاح به نام «هیاهو بر سر هیچ» نوشته است:

«پاک کردن صورت مسأله کاری ندارد. آن قدر ساده است که به عادت ملی ما بدل شده. اگر یکی بخواهد عادت های بد ما را بشمرد حتماً به همین پاک کردن صورت مسأله اشاره می کند. بدتر از این عادت اما وقتی است که صورت مسأله را می گردانیم و به جای موضوع اصلی توجه ها را به موضوعات فرعی جلب می کنیم. متأسفانه این ماجرای تلخی که در استان اصفهان رخ داده به همین بلا دچار شده و به جای اینکه به اصل موضوع بپردازند و هر چه زودتر راه تکرار بر خبط و خطای گناهکاران ببندند. دعوا را حیدری  نعمتی کرده اند و بر هیچ هیاهو راه انداخته اند.

سر آن چیزی که تلخ تر از زهر است و دل هر مردی را به درد می آورد و قلب هر انسانی را جریحه دار می کند، حرف هایشان را فرو خورده اند و سر هیچ هیاهو راه انداخته اند واقعاً آیا مسأله این است که محل وقوع جرم در حوزه استحفاظی چه شهر و بخشی بوده؟

گیریم دوازده مرد خبیث نه در اصفهان و ایران و آسیا که در غرب وحشی و آمریکا و وسط تگزاس به نوامیس مردم تجاوز کرده اند. چه فرقی می کند؟ آیا نباید اقدام کرد و جلوی ظلم را گرفت و حق را به حقدار رساند؟ اینها که هم دین و هموطن ما هستند حضرت امیر(ع) نشنیده اید درباره زن یهودی چه می فرماید؟ آنگاه که کسی به جور خلخال از پایش بیرون بکشد، اگر مردی از اندوه این خبر دق کند جای ملامت ندارد. حالا اما چوب ملامت را کرده اند به سمت روزنامه ای که می خواهد داد بزند و مردم و مسؤولان را متوجه ظلمی کند که چند بزهکار پلید مرتکب شده اند و آبروی مردمانی پاکدامن و زحمتکش و مهربان را برده اند. در همین روزگار امروز از دوستانم خواهش کرده ام تا توضیح بدهند و رفع سوء تفاهم کنند که یک وقت مردم خوب منطقه –بی جهت- از ما نرنجند. اما شما را به خدا صورت مسأله را از سمت خطاکاران اصلی به سمت روزگار برنگردانید. مخاطب اصلی من نه مردم، که مسؤولانی هستند که می دانند حوزه استحفاظی شان چه می گذرد، این ظلم آیا اتفاق افتاده یا نه، اصغرآباد نه اکبراباد، چه فرقی می کند؟ اصلاً در همین پایتخت مگر کم اتفاق ناگوار می افتد؟ گناه اراذل و اوباش شهر را که پای مردم آن شهر نمی نویسند. چهار تا خبر بد هم اگر در شهر باشد که هست ربطی به مردم ندارد. حواستان باشد که به جای حل مسأله گرفتار صورت مسأله های فرعی و بی حاصل نشوید.»