خمینی شهر، محرم و چند نکته

ارسال در سایرعناوین

 

sarmaghaleماه محرم‌الحرام براي شهرستان خميني‌شهر همواره مهم و اثرگذار بوده است. اين اهميت از آن روست كه خميني‌شهر را به نام حسينيه ايران مي‌شناسند و اين شهرستان، همواره به سبب علاقه ويژه مردمش به مكتب اهلبيت(ع) و بخصوص عزاداري پرشور آنها در ماه محرم مشهور بوده است.

اين ارادت و اخلاص به خاندان اهلبيت(ع)، كه در قالب عزاداري سنتي تبلور مي‌يابد، با پيروزي انقلاب اسلامي و آزادي كامل مردم در برپايي مجالس عزا، روز به روز پرشورتر و باعظمت‌تر گرديد و بر حجم و كيفيت آن افزوده شد. پس از استقرار نظام اسلامي، رهبر كبير انقلاب حضرت امام خميني (ره) صراحتاً بر ادامه عزاداري‌هاي سنتي و برپايي مجالس ذكر معارف و مصائب اهلبيت (ع) تأكيد ورزيده و بطور مشخص، عزاداري به شيوه سنتي را رمز پيروزي و استقرار نظام دانستند و جمله معروف " از روضه دست برنداريد كه ما با روضه زنده هستيم " را بيان نمودند. اشاره امام به روضه از اين جهت بود كه روضه در واقع بعنوان نماد عزاداري سنتي و قالبي غني و اثرگذار براي افزايش بصيرت حسيني و نيز محل شور و عزا مطرح بود. به موازات اين تأكيد بر عزاداري سنتي، امام و ديگر مراجع، در امر عزاداري‌ها همواره بر دو بال شور و شعور(معرفت) تأكيد داشته و هشدار مي‌دادند كه مبادا در ايام محرم صرفاً به شور حسيني تمسك كنيم و از افزايش معرفت و آگاهي نسبت به مكتب اهلبيت (ع) كه در واقع دليل اصلي قيام كربلا هم هست غافل شويم.
پس از رحلت امام، رهبر معظم انقلاب نيز بر ادامه همان راه روشن و لزوم عزاداري به شيوه سنتي تأكيد نمودند. هيچكس از ياد نمي‌برد نخستين كسي كه در كوران انقلاب – اواسط دهه 60 – و در اوج مباحث مربوط به وحدت شيعه و سني، براي نخستين بار در يكي از خطبه‌هاي نماز جمعه تهران و در كسوت رئيس‌جمهور از بكار بردن لفظ رحلت براي ايام سوگواري حضرت فاطمه زهرا (س) – كه در آن ايام مرسوم بود – خودداري كرده و عبارت شهادت را بكار برد ايشان بود. رهبر فرزانه انقلاب، پس از انتخاب به رهبري هم، مراسم شهادت حضرت زهرا (س) و نيز مراسم عزاداري اباعبدالله‌الحسين (ع) را در ايام خاص خود برگزار كردند كه هنوز هم اين سنت ادامه دارد. در مراسم بيت مقام معظم رهبري، همان نمادها و نشانه‌هاي عزاداري سنتي هويداست. سخنراني و افزايش بصيرت و معرفت، نوحه‌خواني‌هاي پرشور و حماسي و به سر و سينه زدن در رثاي اهلبيت (ع). ايشان در مقام دفاع از مكتب اهلبيت(ع) نه تنها در ايران بلكه در جهان اسلام همواره پيشقدم بوده و مكرراً بر حقانيت راه روشن اهلبيت در مقابل علماي اهل تسنن تأكيد ورزيده‌اند. نقل شد كه در جريان پخش سريال امام علي (ع) و پردازش خاص سريال نسبت به خليفه سوم – كه وي را شخصيتي متزلزل و ... به تصوير كشيد – فشارهاي فراواني بر صداوسيما وارد شد تا از ادامه پخش خودداري كند اما با بيان اينكه آنچه گفته شده حقيقت است پخش سريال تداوم يافت.
همه اينها را ذكر كرديم تا مشخص شود كه عليرغم همه محدوديت‌ها در رهبري نظام و كشوري كه از هر طرف در محاصره و تهديد و فشار است، تأكيد بر مكتب اهلبيت و عزاداري سالار شهيدان همواره در صدر برنامه‌هاي نظام بوده است و اين امر، حتي در ماجراي حكم قمه‌زني هم كه در سال 73 بيان گرديد - كه آنهم به دليل هتك حرمت مذهب تشيع و بهانه‌جويي وهابيت و دشمنان اهلبيت(ع) از اين مسئله بود – مدنظر قرار گرفت.
متأسفانه دغدغه نظام اسلامي در اين مسئله، در وادي اجرا دچار حاشيه‌هاي فراواني گرديد و هم از سوي برخي متوليان امر و هم از سوي برخي معتقدان قمه‌زني دچار افراط و تفريط شد.
كمي صريح‌تر سخن بگوئيم.
از همان سال، برخي مسئولان وقت كه درك عميقي از بيانات رهبر انقلاب نداشتند و از نگاه عميق و فرهنگي ايشان به اين مسئله برخوردار نبودند تصور كردند با انتظامي كردن چهره شهر و بگير و ببند مي‌توان كار را به سامان رساند. درگيري‌هاي زشت چند سال اول شاهد مثال اين درك غلط بود و اصولاً يكي از مظلوميت‌هاي علما و مراجع و رهبران ديني آنست كه ديدگاههاي عميق‌شان در عرصه عمل و توسط برخي طرفداران كج‌سليقه و يا افراطي شهيد مي‌شود. البته از آن سو نيز، فضاي شهر بهانه‌اي شد براي آشوبگري و چادر خون و خودرو آتش زدن برخي افراد عمدتاً غيربومي كه اساساً به دنبال ايجاد آشوب هستند و در اين مسير، براي آنها قمه‌زني و انتخابات و مسابقه فوتبال و ... هيچ تفاوتي ندارد!
اما در خلال اين وقايع، يك مسئله محرز بود و آن اينكه كمتر كسي به فكر ايجاد يك فضاي منطقي بحث و گفتگو و تبيين دقيق و محترمانه اين ضرورت براي مردم است؛ مردمي كه ايثارگري‌هايشان براي اسلام و انقلاب زبانزد خاص و عام بود. در اين خصوص، در آن سالها تنها يكي دو فعاليت نصفه نيمه مانند برگزاري سخنراني چند شخصيت مشهور اتفاق افتاد و مابقي زمان، به اقدامات انتظامي گذشت. از سال 76 به بعد، مسئله بطور كلي از سوي نهادهاي مسئول به حال خود رها شد اما از آن طرف، برخي رفتارهاي افراطي شكل گرفت از جمله اينكه سي‌دي‌ها و بروشورهايي در ترويج قمه‌زني در تيراژي وسيع در شهرستان توزيع شد كه اوج آنرا مي‌توان سي‌دي حقيقت مظلوم دانست. انتشار اين سي‌دي و معمول شدن قمه‌زني در برخي نقاط استان از جمله در مركز شهر اصفهان، بار ديگر مسئله قمه‌زني را در دستور كار قرار داد و به موازات تحولات سياسي در كشور، تدابير منسجم‌تري در اين ارتباط اتخاذ شد. دستگاههاي فرهنگي هم به ميدان آمدند و دست بكار توليد فيلم و محصولات فرهنگي شدند. اين بار، به نظر مي‌رسيد نگاه فرهنگي بر نگاه انتظامي غلبه كرده است. اما...
در جریان وقایع بعد از انتخابات سال 88 ، برخی شهرهای بزرگ و به تبع آنها تعدادی از شهرهای کوچکتر دچار حاشیهها و کشمکشهایی شدند. این مسئله در استان اصفهان هم رخ نمود و کلانشهر اصفهان و برخی نقاط اطراف آن، شاهد بروز مسائلی بود. در خمینی شهر اما – علیرغم غلبه مسائل سیاسی در نزد نخبگان و فعالان سیاسی– این وقایع هیچ نمودی نداشت و کوچکترین حاشیهای در شهرستان ایجاد نشد در حالیکه در ایام انتخابات ریاستجمهوری طرفداران دو نامزد اصلی انتخابات به شدت فعال بودند. این امر، نشانگر آن بود که بر خلاف فعالان سیاسی، عموم مردم علاقه و انگیزهای در این امور ندارند. راهپیمایی گسترده و اعتراضآمیز مردم شهرستان در پی وقایع عاشورای سال گذشته تهران هم گویای این واقعیت بود که خمینی شهریها از جدالهای سیاسی پرهیز میکنند اما در مواقعی که اصول اساسی اسلام و انقلاب به چالش کشیده شود به میدان میآیند.
- رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر مردم اصفهان که در روز عید قربان انجام شد بر این تیزبینی و تدین و بصیرت اهالی استان اصفهان صحه گذاشتند و از نقش مردم استان در جریان وقایع سال 88 تقدیر کردند که بیتردید خمینی شهریها از سرآمدان آن بودند.
- این تقدیر از خمینی شهریها و نقش برجسته آنها در تعهد به اسلام و انقلاب اسلامی سابقهای دیرینه دارد. مقام معظم رهبری در طول بیست سال اخیر زعامتشان بارها در دیدار با برخی مسئولان از جمله نمایندگان خمینی شهر در مجلس، از این مردم و نقش ارزشمندشان تقدیر کردهاند. حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی نیز بارها از مردم خمینی شهر به بزرگی یاد کردهاند. هرگز از یاد نخواهیم برد کلمات دلنشین آن پیر فرزانه را که در وصف خمینی شهریها فرمود: مردم سده مردمي مبارز و فداكار شناخته‌شده‌اند. مقام معظم رهبري هم زماني در ديدار يكي از نمايندگان خميني‌شهر در مجلس از علاقه خود به مردمان اين شهر و انتساب اجداد خود به خميني‌شهر سخن گفتند.
- این تقدیرها البته مستند به شواهد و واقعیات هم هست. تقدیم صدها شهید به انقلاب اسلامی که از تعداد شهدای برخی استانها هم بیشتر است، تربیت یافتن چهرههای درخشان علم و معرفت و اخلاق همچون آیات اشرفي اصفهاني، ملاحيدرعلي، احمدي، نجفي، فیضالاسلام، جبلعاملی، فیاض، املایی، امامی، ابوالبرکات، ميرسيداشرف (جد مادري مقام معظم رهبري) و .... و سرداران رشیدی چون مؤذنی، لری، نواب صفوي، ابراهيمي، املائي و... در دامان خمینی شهر، نقش برجسته مردم این دیار در مقابل مکاتب انحرافی از جمله بابیت و بهائیت و نیز دلاوریهای آنها در مقابل تجاوز افغانها و ... همه و همه شواهد مستندی است از عظمت مردمان این دیار.
- اما چرا اینها را گفتیم؟ ذکر این افتخارات و روشناندیشیها از آن روست که متأسفانه سایه قمهزنی از هر سو بر شهر افکنده شده و نام خمینی شهر با آن همطراز شده است. قمهزنی یک مسئله اعتقادی است و باید در طول زمان و در بستر خاص خودش بدان پرداخت اما اكنون قمهزنی بهانهای شده است برای برخی بیمهریها به شهرستان؛ همانگونه که نماینده خمینی شهر در مجلس در راهپیمایی سال گذشته به این امر بدرستی اشاره کرد و گفت: جلب نظر مسئولين براي اجراي طرحهاي عمراني با توجه به برخي رخدادهاي شهرستان مشكل است... آنها توجهي به عشق مردم خميني‌شهر به خاندان اهلبيت (ع) ندارند...
- این سایهافکنی از دو سو صورت گرفته است؛ اول از سوی متوليان برخورد با قمهزنی و دوم از سوی موافقان آن.
- منتقدین قمهزنی – بویژه در خارج شهرستان - این اقدام را بهانه کردهاند تا با تمسک به آن، خمینی شهریها را مسئلهدار با نظام قلمداد کنند! و این، اوج کمانصافی و بیمهری است چرا که همین مردم – و حتی معتقدان به قمهزنی – بوده و هستند که فرزندانشان را در اوج سالهای دفاع مقدس به میدان رزم فرستادند و همه آن تعریفها از امام و رهبری در وصف این مردم، و نیز آمار ایثارگریهای فرزندان این شهرستان نشانه روشنی است بر علاقه آنان به انقلاب. این تصور نادرست – که در ماههای اخیر در داخل شهرستان هم بدان دامن زدهاند – مبنی بر اینکه ضدانقلاب و باند فلان و بهمان در خمینی شهر لانه کرده و کسانی احساس تکلیف میکنند که آنها را بیرون کنند و اینکه معتقدان قمهزنی هم در این دستهاند از آن نوع ادعاهای نادرست است. ادعايي كه نماينده در سخنراني اخير خود در جشن مباهله بدان اشاره داشت.
خمینی شهر – حتی در اوج دوران انقلاب و مسائل اواسط دهه 60 – اگر چه شاهد برخی حاشیهها بود اما محل جولان باندها و ... نبوده است چه رسد به این زمان که دیگر نشانهای هم از آن اندک حاشیهها نیست تا کسانی بخواهند یکتنه و با نسخههای به ظاهر انقلابی، برای اصلاح آن بکوشند! در خمینی شهر اگرچه در مقاطعی، برخی مسائل سیاسی، حاد گردیده اما جهتگیری کلی و قبلهنمای سیاسی توده مردم، همواره بسوی امام و انقلاب و رهبری بوده است. لذا خطابههای آتشین و احساسی چاره برخی مسائل نیست و باید بویژه در این ایام از هیجانزدگی پرهیز شود. خوشبختانه همانگونه كه در كلام مقامات ارشد استان و شهرستان هم ديديم اغلب آنها نيز اقناع مردم را راهكار درست و منطقي عنوان كردند.
- مسئله قمهزنی و برخی دیگر از حواشی رفتارهای مربوط به عزاداری یک امر اعتقادی است و اصرار برخی بر آن نیز ناشی از همین اعتقاد است و لذا سیاسی کردن آن و گره زدن به کلیات، خطایی بزرگ است.
ابتدا باید پذیرفت که این مسئله، اعتقادی است و اگر بپذیرند، یقیناً چاره کار در سخنان هیجانی و اتخاذ روشهای سخت نیست. اینها عدهای از مردماند و با مردم باید با زبان منطق و فرهنگ و عقیده سخن گفت و باید صبور بود. یقیناً برخوردهای سخت در این امر مورد قبول رهبر عزیز انقلاب هم نیست و نباید برخی افراد، سلیقههايی را که ناشی از شناخت ناقص یا نادرست خمینی شهر و مردم آن است بر شهرستان و حیثیت آن تحمیل کنند؛ سلیقههایی که تبعاتش کل شهرستان را در برمیگیرد.
اگر در روزهای قدس و 22 بهمن سری به خیابانها بزنید و افراد را بشناسید، بسیاری از همین قمهزنها را در صفوف راهپیمایان خواهید دید.
- اینکه برخی مسائل عقیدتی بر نام خمینی شهر سایه افکنده درست؛ اما باید تلاش کرد تا این ذهنیت و فضای رسانهای غیرمنصفانه در خارج شهرستان و در بین مسئولان استان و کشور اصلاح شود نه اینکه اصلاح این فضای نامناسب رسانهای را موکول کنند به پایان برخی رفتارها در شهرستان؛ چرا که یقیناً این مسائل در بستر زمانی طولانی قابل حل است.
- قمهزنی مسئلهای اعتقادی و ریشهدار است و انگیزه افرادی که دست به این عمل میزنند هم یقیناً اعتقادی است و مسلماً اغلب قریب به اتفاق این معتقدان انگیزه ضدیت ندارند اگرچه اندک افرادی هم هستند که از روی عقده - و نه عقیده – اقدام میکنند و البته نمیتوان بخاطر اقلیتی معدود، برای اکثریت چالش آفرید. مسئله اعتقادی را باید با کار فرهنگی و تبلیغی و در بستر زمان حل کرد. اینکه همهی طول سال را فراموش میکنیم و درست در آستانه محرم یادمان میآید که باید کاری کرد و بعد هم  با چند اقدام به ظاهر فرهنگی میخواهیم در کوتاهترین زمان ممکن نتیجه بگیریم راهی است که در 15 سال اخیر آزموده شده و نتیجه نداده است.
- نکته دیگر آنکه در تدابیر مثلاً فرهنگی برای رفتارهای مربوط به عزاداری هم کجسلیقگیهایی صورت میگیرد. از جمله آنکه هنوز در شهرستان برای برخی از مردم قمهزنی حل نشده، عدهای کجاندیشانه به سراغ برخی دیگر از رسوم ریشهدار مثل زنجیرزنی هم میروند و به نقد آنها میپردازند تا این شایعه را که قرار است یکییکی با این سنتها مقابله شود تأیید کرده باشند! برخی افراد، از رهبر معظم انقلاب هم پیش میافتند و با استفاده از تریبونهای در اختیار خود، فتواها و نظرات شاذ اعلام میدارند! حال آنکه افراط و تفریط در این نوع مسائل، سمی مهلک است و اصل مسئله را هم شهید خواهد کرد.
یادمان نرود کلام رهبر کبیر انقلاب را که بر عزاداری به شیوه سنتی تأکید مینمودند و در ابتدای انقلاب به صراحت فرمودند: از روضه دست برندارید که با روضه زنده هستیم. و رهبر انقلاب نیز بارها بر عزاداری به شیوه سنتی تصریح کردند و مسلماً نقد ناشیانه این سنتها خطای بزرگی است.
- خمینی شهر حسینیه ایران است و این امری است که بارها بدان تصریح شده. وجود فضای عاشورایی و غلبه این فضا بر شهر با آغاز دهه محرم و تداوم آن تا پایان ماه صفر و شور و عشق وصفناشدنی زن و مرد و پیر و جوان در عزای امام حسین (ع) ظرفیتی بس عظیم بوجود میآورد و شرایط را برای هر نوع کار فرهنگی مهیا میکند. این ظرفیت، نعمتی است که در دیگر شهرها به این کیفیت و کمیت وجود ندارد. بواسطه این شور حسینی، در این ایام دلها به کشتزارهایی مستعد و آماده میماند که با هنرمندی میتوان بذر معرفت و کمال را در آنها کاشت و به راحتی، محصول ایمان و عقیده و عمل صالح درو کرد. و این وظیفه مسئولان شهرستان و نهادهای فرهنگی و در درجه بعد، فعالان و نخبگان است که از این زمینه مستعد، نهایت بهره را ببرند.
این بهرهگیری از فضای محرم و تعمیق شعور و معرفت، به مراتب مؤثرتر و مطلوبتر است از نقدها و "نق"های گونهگون و مکرر به این شور حسینی.
- در خصوص تبدیل شدن قمهزنی به مسئله اول شهرستان، ذکر یک نکته دیگر هم ضروری است و آن اینکه به نظر میرسد مسائل به مراتب مهمتری وجود دارد که مربوط به کل سال هم هست نه یک دهه خاص. این مسائل و معضلات که اعتیاد و برخی جرائم یکی از شاخصهای آنست معضلاتی اساسی هستند که باید همت و تلاش مسئولان محترم  بیشتر مصروف آنها شود و صرف اینهمه انرژی شهری و استانی برای امری که همه مردم هم با آن درگیر نیستند مدبرانه نیست. بدین طریق، احتمالاً مسئله قمهزنی هم حل خواهد شد چرا که رها کردن قمهزنی به حال خود، به مراتب از برخی تدابیر در قبال آن بهتر است!
- اما در دیگر سوی سایهافکنی قمهزنی بر نام خمینی شهر، معتقدان آنند. اگر چه در سطور بالا گفتیم که این امر اعتقادی است و نباید با آن برخورد سیاسی و انتظامی کرد و اگر چه گفتیم که باید تلاش کرد تا ذهنیت منفی خارج از شهرستان نسبت به خمینی شهر اصلاح شود؛ اما در این مسیر، معتقدان این امر هم نقشی مهم دارند.
قمهزنی جزو اصول دین نیست. اگر این را بپذیریم یقیناً باید در اقدام به آن و تبعاتش تأمل کرد و به استدلالات گوش فراداد. ضمن اینکه در سالهای اخیر اقداماتی صورت پذیرفته که شائبه لجبازی را به ذهن میرساند. در گذشتههای دور، این اقدام تنها در صبح عاشورا و در ساعاتی خاص و به سنتی خاص صورت میگرفت و رسومات خود را داشت و لذا از حرمتی ویژه برخوردار بود. اینک اما برخی افراد درصدد مانور دادن و ویراژ رفتن هستند! برخی رفتارهای نمایشی در صبح عاشورا – که سابقاً وجود نداشت – و نیز تسری این اقدام به شب 21 رمضان و حتی صبح روز شهادت حضرت زهرا (س) و ... از این دست رفتارهاست که خود مردم باید مانع آنها شوند. بخواهیم یا نخواهیم این مسئله بر شهرستان و منافعش سایه افکنده و هر جا نام خمینی شهر مطرح میشود بلافاصله این مسئله را طرح میکنند. اکنون تا روز عاشورا چندی مانده است اما به عنوان کسانی که هر روز با انواع رسانه ها سر و کار داریم میگویم که از همین الان گوشها و چشمها را تیز کردهاند تا ببینند از خمنییشهر چه خبری میرسد. برای بسیاری از این رسانه ها قمهزنی و خمینی شهر اهمیتی ندارد بلکه به دنبال یک خبر جنجالی و پرمخاطب میگردند. در چنین شرایطی، یک عده بومی هم پیدا میشوند که از این مراسم فیلم و تصویر تهیه میکنند و بعنوان سند برای رسانهها میفرستند که ببینید چه کردیم! حال آنکه این مستندات مورد سوءاستفاده واقع شده و در درجه بعد، بهانه کممهری مدیران کلان میشود.
كمي در رفتارهاي خود انديشه كنيم كه كداميك تقويت كننده مكتب اهلبيت است.
***
خمینی شهر بیتالحسین(ع) است، خمینی شهر عزاخانه اباعبدالله است و این افتخاری است بس بزرگ. مگر نه اینکه انقلاب اسلامی به برکت نهضت عاشورا به پیروزی رسید و مگر نه اینکه امام فرمود از روضه دست برندارید چون ما با روضه زنده هستیم و مگر نه اینکه رهبری انقلاب نهضت عاشورا را مبنای نظام اسلامی میداند؟
به برکت همین شور و شعور حسینی بود که خمینی شهریها در دوران مبارزات انقلاب اسلامی و در دوران هشت سال دفاع مقدس حماسهها آفریدند.
و اینک وظیفه همه ما – مردم و مسئولان – است که نام این شهر را پاس بداریم و زمینه را برای اعتلای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شهرستانمان مهیا کنیم.