یکی از این میادین جهاد سازندگی آن هم در سرزمین کردستان بود که نیروهای ضد انقلاب در آنجا فعال بودند و جهادگرانی مانند یزدان پناه ها را به شهادت رساندند. دست نوشته های یکی از این جهادگران حال و هوای آن روزهای پر آشوب کردستان را برای ما ترسیم می کند. این یاداشت ها را به تدریج منتشر خواهیم کرد.

جمعه 21 اردیبهشت 1363
میدان حادثه «بانه» است. تکه ای از پیکر کردستان ایران که برای حفظ آن خون های زیادی از جوانان به زمین ریخته شده است. راوی داستان که در کار سازندگی این دیار عقب نگه داشته مشغول است و امروز هم با دوتن از برادران نقشه بردار در روستاهای اطراف بانه به نقشه برداری برای ایجاد راه و امکانات زیر بنایی دیگر رفته اند. او می گوید: تا بعد از ظهر به نقشه برداری مشغول بودیم وقتی به مقر برگشتیم، خوابگاه شلوغ بود، سراسیمه از این و آن سوال کردیم که چه اتفاقی افتاده است، گفتند تعدادی از برادران جهاد برای انتخاب شورای ده به یکی از روستاها رفته بودند که ظاهرا برایشان اتفاقی افتاده. نگران و بی قرار در انتظار نشسته بودیم تا اینکه اخبار دقیق تری به دستمان رسید. خودرو در راه روستا روی مینی که ضد انقلاب کار گذاشته بود رفته و یکی از برادران شهید شده بود و زمان زیادی نگذشت که فهمیدیم این شهید کسی نیست جز همشهری خودمان «علی حاج هاشمی»
ولوله ای بود. همه ناراحت بودند و تاسف می خوردند، آخر ما برای عمران به اینجا آمده بودیم و با کسی سر جنگ نداشتیم چرا باید ضد انقلاب دست نشانده استکبار و اسراییل قصد جان ما را بکنند؟ تنها چیزی که ما را نگه می داشت و باعث می شد مصمم به کار خود ادامه بدهیم این بود که ما به درستی راه خود ایمان داشتیم.

شنبه 22 اردیبهشت1363
مسول جهاد بعد از نماز صبح گفت: تعدادی از برادران با پیکر شهید به خمینی شهر می روند و بقیه طبق روال گذشته به کار سازندگی خود ادامه می دهند. مقدمات کار را فراهم کردیم و پیکر شهیدحاج هاشمی را با شکوه از درب جهاد تا دژبانی شهر تشیع کردیم.

خودروها به آهستگی حرکت می کردند، از بلندگوی خودروی جلویی که مربوط به سپاه بود، شعارهای انقلابی پخش می شد، مردم هم در دو طرف مسیر جمع شده بودند. پس از تشییع شهید در خیابان های بانه مسوول و چند نفر از برادران جهاد همراه پیکر شهید عازم خمینی شهر شدند.

یکشنبه23 اردیبهشت 1363
امروز صبح، جهاد سازندگی در مسجد سید بانه مجلسی برای شهید حاج هاشمی بر پا کرد. جمعیت زیادی آمده بودند ولی من و تعداد دیگری از جهادگران مجبور شدیم برای ادامه طرح های در حال اجرا به مناطق اطراف بانه برویم. عصر هم جامعه روحانیت بانه مجلسی به این مناسبت برپا کرد که در این مجلس رییس اداره آموزش و پرورش سخنرانی کرد و یکی از روحانیون محلی ضمن تجلیل از شهدا گفت: چرا باید جلوی پای جهادگرانی که برای خدمت به روستاهای ما آمده اند تا محرومیت ها را از بین ببرند مین بگذارند و آنها را شهید کنند.

برگرفته از دست نوشته های جهاد گر خمینی شهری «جواد سعیدی»