اعضای محترم شورای اسلامی شهر خمینی شهر، همگی از افراد دردآشنا و علاقمند به آبادی و آبادانی شهر بوده و خود به نیازها و تنگناها و امکانات شهر آشنا هستند و دغدغه آبادانی و توسعه آن را دارند و وضع موجود را مطلوب نمی دانند و همچنین نقدپذیر و به گوش پیشنهادات مردم هم می باشند.

با این شناخت از آن بزرگواران با قسمتهایی از یک طنز آهنگین که مروری از دغدغه های مردم است با آنها حال و احوالی می کنیم.

 

اعضای شورای شهر سلام علیک

صاحبان آرای شهر سلام علیک

نام بنده مهدی می باشد

ارادتم به همه حتمی می باشد

زاده همین شهرم

ساکن همین شهرم

دشمنم با سیاه نمایی ها

مرگ بر جهالت و سیاهی ها

راستی از مشکلات چه خبر

از شهر و از دهات چه خبر

اخوی ها چطور می باشند

یار و مددکار می باشند

چه خبر از چارمین شورا

چه خبر از میزان آرا

راستی حال دردسر دارید

فکر نامزدی در سر دارید

از آبادی و عمران چه خبر

راستی از بیمارستان چه خبر

از سیبری و گلابی چه خبر

از مشکل کم آبی چه خبر

چه خبر از ساخت و ساز

چه خبر از تاخت و تاز

چه خبر از کارهای فرهنگی

چه خبر از باغ های فرسنگی

چه خبر از میزان بی رئیس

چه خبر از رئیسان نسخه نویس

چه خبر از ادارات با سرپرست

نکند همین است که هست

راستی عوارض آلودگی را دادند

تاوان تحمل بیهودگی را دادند

چه خبر از کمربندی

جوک نگفتم که می خندی

کسی آن جا از الحاق می داند

رمانهای باحال می خواند

مدیران شهر پایدار می مانند

بهر قفل ها کلید می سازند

رفته به سمت بهبودی

احوال شهر و نیست کمبودی

اصل این نکته هست قابل ذکر

نیستم بنده هیچ کوته فکر

من محلات آباد می خواهم

مردمان آزادمی خواهم

من شهر با نظم می خواهم

مردمانی با عزم می خواهم

من مدیران هماهنگ می خواهم

ساکنان با فرهنگ می خواهم

کارکی با سیاسیون داریم

سرکی با جناحیون داریم

قصه ما به خدا آبادی است

شور و شعف و شادی است

جان من حرف «آن گفت» را ول کن

فکر شهر باش و فکر مردم کن

عشق ما هست رشد فرهنگی

درد ما هست سد فرهنگی

بگذریم از شهر می گفتم

از بی پولی و صد طرح می گفتم

راستی صدوقی تعریض شد؟

کوچه های قیفی تعریض شد؟

از تالار و سیتی سنتر چه خبر؟

از عصار و تونل اینتر چه خبر؟

چه خبر از خیابان شهدای خوزان؟

چه خبر از چشمه لادر جوشان؟

چه خبر از پارک و میدان؟

چه خبر از پارکینگ و افراد سرگردان؟

اسفریز و دستگرد به هم وصل شدند

نظرات مردم آدریان برابر با اصل شدند

چه خبر از جمع بدهکاران

دانشگاه و زمین شهری و رانت خواران

راستی هشتاد میلیارد چند صفر دارد

چند خیابان و پارک مهر می سازد

منظور از این شرح طولانی

چند نکته است که میدانی

شهر خادمان خوب می خواهد

مدیر و مسؤول بکوب می خواهد

دست در دست هم نهند زیاد

شهر و دیار خود کنند آباد

پیوسته به هم اعتماد کنند

کار و تلاش و جهاد کنند

تذکر: قالب از یکی از اشعار طنز سعید بیابانکی تقلید شده است