مصائب مديريت هاي شهر ما (1)

ارسال در سایرعناوین

sarmaghaleالو

- بفرمائيد

سلام عليكم

 - عليكم السلام و رحمت ا...

حال شما خوبه آقاي [....]

- ممنونم سلامت باشيد

خودتون هستيد ديگه درست گرفتم؟

- بله بفرمائيد

مزاحمتان شدم. از فرصت تماس مي گيرم. حالتون خوبه انشاءا....

- ممنونم. سلامت باشيد

عرض شود كه دوستان هم باتون تماس گرفتند. ما يك گزارشي داريم راجع به اداره شما و فعاليتهاي اداره و وظايف [....] در شهرستانها و يه گزارشي كه...

- شما بنويسيد كه [....] حاضر به مصاحبه نشد

شما اجازه بديد...

- شما اينجور بنويسيد

شما رئيس اداره [....] شهريد. اجازه بديد حرفم تموم بشه...

- حالا من كار دارم...

التماس دعا.

- خداحافظ شما.

اين، ماحصل يك مكالمه 48 ثانيه اي بود بين يكي از مسئولان فرصت با جناب آقاي [....] رئيس محترم اداره [....] خميني شهر.

اداره اش مهم نيست؛ چه، هم اكنون اين اداره به دلايل متعددي از جمله كمبود بودجه و امكانات و سايه بي مهري استاني و ... و نيز ضعف مديريت آن كه همين جناب رئيس جوان باشد در حوزه تحت پوشش خود نقش و اثر چنداني ندارد و يك نهاد منفعل است. اين را ما نمي گوئيم بلكه فرماندار سابق در گفتگو با فرصت مطرح كرد آنگاه كه وقتي به اصرار از او خواستيم ضعيف ترين ادارات و رؤساي ادارات را نام برد تنها اين اداره را نام برد اگرچه مانند آن كم نيست.

اينكه چرا اين همشهري عزيز چنين واكنشي – آنهم در عصر انفجار اطلاعات – نسبت به تلاش يك مطبوعه براي بررسي عملكرد اداره متبوع اش صورت مي دهد را شايد بتوانيم در شماره قبل فرصت بيابيم كه فرصت يك تلفن انتقادي از اين اداره را كه از سوي شهروندان مطرح شده بود درج نمود و درج اين تلفن، باعث دلخوري شديد شد. مسئله اين است كه اگر آن تلفن انتقادي نادرست بود مثل همه جاي دنيا و ايران، مي توانستند دست به قلم مقدس ببرند و جوابيه بنويسند و توضيح دهند و اگر درست بود – كه ظواهر از اين امر حكايت داشت – مي توانستند درصدد اصلاح برآيند.

اين واكنش اما به خودي خود اهميتي چنداني ندارد.

اينكه چرا اين رئيس محترم  – كه تخصص تحصيلي مرتبط با اداره مزبور هم ندارد – عليرغم اهميت فراوان اين اداره، همچنان در مسئوليت خود بعنوان سرپرست مانده است، سئوال مهمي است كه مي توان در ذيل يك سئوال و دغدغه بسيار مهم تر مطرح ساخت و آن، مصائب مديريت ها در شهرستان ما هستند.

آيا به راستي وضعيت مديريت ادارات و ارگان هاي شهرستان ما يكسره مناسب اهميت و حساسيت هاي والاي اين شهر استراتژيك است؟

آيا در عزل و نصب ها، فشار براي بردن ها و آوردن ها و تغييرات و جابجايي ها در ادارات شهرستان، شايسته سالاري مدنظر است يا همگرايي سياسي و باندي و جناحي و شخصي؟

آيا بهترين گزينه ها براي پست هاي مديريتي جستجو شده و منصوب مي شوند؟

آيا سطح توان مديريتي در شهرستان ما كاملاً مناسب و مطلوب و توانمند و ريسك پذير و هم عرض با ديگر شهرستان هاي استان هست؟

آيا به اين روايت شريف علوي عمل مي شود كه اگر فردي، بر مسئوليتي تكيه زند در حالي كه فرد لايق تر از خود را سراغ داشته باشد خيانت كرده است؟

سئوال اين است كه چرا در شهرستان ما، وضع مديريت ها بدين گونه است؟

اگر به خاطر شريف خوانندگان مانده باشد در شماره هاي قبلي فرصت (47 و 48) به اين مسئله پرداختيم كه چند اداره شهرستان با سرپرست – و نه رئيس – اداره مي شود.

در ادبيات مديريت، سرپرستي بجاي رياست بر يك اداره يعني تزلزل، بلاتكليفي، عدم آزادي كامل براي برنامه ريزي بلندمدت و ميان مدت، يعني روزمرگي، يعني منتظر ماندن براي انتصاب يك رئيس و رفتن جناب سرپرست...

آنوقت وقتي چندين اداره – از جمله همين اداره فوق الاشاره – در شهرستان با سرپرست – آنهم بعضاً سرپرست هايي چندين ساله (!) – اداره مي شود انتظار چه تحولي هست؟

در ماههاي اخير، يك نظرسنجي روي سايت فرصت آنلاين قرار داديم با اين سئوال كه میزان دفاع مسؤولان شهرستان از وجهه و حیثیت خمینی شهر در قضایای اخیر را چقدر می دانید؟ بد نيست پاسخ ها را در صفحه آخر همين شماره بخوانيد تا از نظرات مردم مطلع شويد.

البته مسلم است كه آنچه كه گفتيم شامل همه مديريت ها نمي شود و منظور، وجه غالب است.

در اين باره بيشتر سخن خواهيم گفت...