فیلمبردار صحنه های جنسی پشت دوربین فیلم جدید مجیدی؟!

ارسال در مهم ترین خبرهای استان و کشور

مجیدی احتمالا هیچ بخشی از این پروژه را بدون وضو آغاز نکرده و نمی کند، با این همه آیا چشمان ناپاکی که سال ها هنرش را در نشان دادن صحنه های جنسی به کار گرفته، باید اجازه پیدا کند تا پشت دوربین چنین پروژه ای برود

گروه فرهنگی مشرق- هفته گذشته خبری منتشر شد که بر اساس آن، پروژه جدید مجید مجیدی که قرار است در آن کودکی رسول اکرم(ص) به نمایش در بیاید، به زودی آغاز خواهد شد. اگر چه این خبر به سرعت رد شد اما این گزارش یکی از معدود اخباری بود که در  باره این پروژه منتشر شد. معلوم نیست به چه دلیل مجیدی، نسبت به هر گونه انتشار خبر در باره این فیلم حساسیت دارد و تا کنون اطلاعات دقیقی از سرمایه گذاران این پروژه که به نظر می آید یکی از بزرگ ترین پروژه های سینمایی ایران نیز هست به رسانه ها داده نشده است.
ویتوریو استورارو؛ فیلم بردار مشهور ایتالیایی، یکی از معدود کسانی است که پس از مجیدی از میان عوامل فیلم معرفی شده اند. استورارو چند ماه پیش و در میان تبلیغات وسیع مطبوعات و شخصیت های مرتبط با سینمای ایران به تهران آمد تا در کنار مجیدی مقدمات برای تولید فیلم سینمایی او را آغاز کند. اما استورارو همان کسی است که می تواند پروژه مجیدی را خبرساز کند. استورارو که جوایز فراوانی را در کارنامه فیلم برداری خود دارد بواسطه همین جوایز بود که مورد توجه رسانه های ایران قرار گرفت به صورتی که حتی تلویزیون ایران و برنامه سینمایی "هفت" در آستانه آمدن او به ایران به صورت ویژه به این خبر پرداخت و بررسی مفصلی را به او و سابقه سینمایی اش اختصاص داد. با این همه کارنامه حرفه ای استورارو زوایای دیگری نیز دارد که کمتر به آن پرداخته شده است.

مجیدی و همکاری با فیلمبردار فیلمساز مشهور به صحنه های جنسی
"رویکرد برتولوچی به سکس و نمایش بی‌پروای آن در سینما، تنها با رویکرد پازولینی در این زمینه قابل قیاس است." برناردو برتولوچی، جمله داخل گیومه یک جمله از گزارشی است که بخش فارسی شبکه بی بی سی چند رو ز پیش در باره این کارگردان ایتالیایی منتشر کرد. برتولوچی البته چندی پیش باز هم مورد توجه رسانه های فارسی زبان خصوصا خارجی قرار گرفته بود و آن زمانی بود که در حمایت از جعفر پناهی دستبند سبز به دست بسته و عکس گرفته بود؛ که البته حمایت او با سابقه این چنینی از جعفر پناهی آن هم با جرمی که او به خاطرش محکوم شد معنا دار و جالب است.


اما برناردو برتولوچی ، کارگردانی است چپ گرا و معتقد به مارکسیسم که منتقدین سینمایی رگه های مارکسیسم را در تحلیل روایات موجود در سینمایش پر رنگ تر از آن می دانند که بشود نادیده شان گرفت و در حقیقت تحلیل های مارکسیستی را یکی از پایه های روایی داستان های او به شمار می آورند به طوریکه حتی بر اساس آن برخی داستان های اقتباسی را تغییر داده و داستان جدیدی بوجود می آورد. اما پایه ی دیگر روایت در فیلم های برتولوچی تحلیل های فرویدی است و از همین جاست که صحنه های جنسی به فیلم های او راه پیدا می کند. بی بی سی در بخش دیگری از گزارش خود می آورد:" آخرین تانگو در پاریس، شاید رادیکال‌ترین (و جنجالی ترین) فیلم برتولوچی درباره روابط جنسی آزاد در دنیای مدرن امروز باشد. فیلمی که سال‌ها در ایتالیا و کشورهای دیگر اجازه نمایش نداشت. دولت ایتالیا دستور داد تمام نسخه‌های فیلم را نابود کنند و دادگاه عالی ایتالیا حتی برای برتولوچی ۴ ماه حکم زندان تعلیقی صادر کرد. فیلمی که مدل جوانی به نام ماریا اشنایدر را با بازی در نقشی غیرمتعارف و تروماتیک در برابر مارلون براندو، به شهرت رساند و در عین حال باعث افسردگی و بیزاری او از سینما شد.ماریا اشنایدر، برتولوچی را "گانگستر" خواند و براندو را متهم کرد که به او تجاوز کرده است. او گفت که آخرین تانگو در پاریس درس بزرگی به او داد و آن این بود که: "هرگز لباست را برای یک مرد میانسال به بهانه اینکه کار هنری است، درنیار".

"آخرین تانگو در پاریس"محصول سال1972 که برتولوچی آن را در دهه هفتاد به سینمای جهان عرضه کرد آنقدر حاشیه های افتضاح به بار آورد که برخی از آنها را حتی نمی توان در این گزارش به میان آورد تنها همین بس که تمام این فیلم و داستان آن بر پایه ی روابط جنسی یک زن جوان و مردی میان سال بنا شده است و البته مدیر فیلمبرداری این فیلم کسی نیست جز آقای "ویتوریو استورارو".
ویتوریو استورارو که برخی فیلمبردار مورد علاقه برتولوچی می خوانندش از سال 1970 و با فیلم " استراتژی" عنکبوت،همکاری اش را با برتولوچی آغاز کرد و تا امروز دست کم در هشت پروژه سینمایی وی را همراهی کرده است.


استورارو از چه صحنه هایی فیلم گرفته است؟
ویتوریو استورارو آنچنان که آمد در هشت پروژه سینمایی با برتولوچی فیلم سازی که یکی از ویژگی های فیلم هایش و البته ویژگی بسیار مشهورش بی پروایی در نمایش صحنه ها و روابط جنسی است با او همراهی کرده است. البته برتولوچی تنها در نشان دادن روابط جنسی بی پروا نیست بلکه در شکستن هر گونه هنجار نیز در این مورد کوتاهی نکرده است. درست است که تنها در " آخرین تانگو در پاریس" آن هم به واسطه زیاده روی کارگردان ایتالیایی و شکایت بازیگر زن فیلم به دلیل "تجاوز" در سر صحنه فیلمبرداری ماجرا رسانه ای شد و به یک افتضاح تبدیل شد اما فیلم "فیلم آسمان سرپناه"یا "The Sheltering Sky" که در سال1990 تولید شد در خط داستانی خود دست کمی از قبلی نداشت به طوری که باز هم گزارشگر بی بی سی آن را "فیلمی اروتیک و پر هیجان" می خواند. اما باز هم کار به اینجا ختم نمی شود؛ فیلم "ماه"،یا "la luna" که در سال 1979 ساخته شده بود پا را از یک داستان اروتیک فراتر گذاشته بود و صحنه های همخوابگی یک مادر و فرزندش را به نمایش گذاشته بود که این پس از آخرین تانگو در پاریس اوج ساختار شکنی برتولوچی در اخلاق اجتماعی در فضای سینما بود و البته فیلمبردار هر دو این فیلم ها باز هم "ویتوریو استورارو" است.

چند کلمه با مجید مجیدی و ایضا رسانه ها و سینماگران خاموش
مجیدی فیلمساز سر شناسی است؛ آن هم نه از آن جهت که تنها فیلم ساز است بلکه او خالق صحنه هایی انسانی و معنوی در سینماست که نه در سینمای ایران که در سینمای جهان کم نظیر است. بی شک فیلمی چون "بچه های آسمان" در کارنامه مجیدی یک از پاک ترین و انسانی ترین فیلم هایی است که پرده نقره در سینمای جهان تا به حال به خود دیده است. مجیدی آن قدر نسبت به سینمای خود حساس است که حتی لنزها را بر مبنای حیاء شان تقسیم بندی و بکارگیری می کند.


از دیگر سو زندگانی پیامبر اکرم(ص)، موضوعی است که مجیدی برای فیلم جیدیش انتخاب کرده،این یک زندگی نامه معمولی نیست، حضرت مصطفی(ص) بهانه خلقت و دارنده مقام بی بدیل "کقاب قوسین او هو ادنی"است که هیچ بنی بشری نه به این مقام رسیده و نه خواهد رسید و نه تاب رسیدن به آن مقام را دارد. عجیب نیست که لمس نام مبارک حضرت ختم رسل(ص) بدون طهارت ظاهر – و اگر درست بیندیشیم و باطن- ممکن نیست و البته نگارنده معتقد است که مجیدی نیز هیچ بخشی از این پروژه را بدون وضو آغاز نکرده و نمی کند، با این همه آیا چشمان ناپاکی که سال ها هنرش را در نشان دادن صحنه های اروتیک و جنسی به کار گرفته باید اجازه پیدا کند تا پشت دوربین چنین پروژه ای برود؟
نگارنده این سطور مدت هاست که جانب سکوت و احتیاط را رعایت کرده و از باب اینکه شاید عزیزی چون مجیدی که در شعور، درک و غیرت دینی او ذره ای تردید نیست نسبت به این انتخاب اندکی تردید کرده و در صورتی که اطلاعات دقیق در اختیار او نیست این آگاهی اتفاق بیفتد که با تاسف چنین رخدادی به وقوع نپیوست.
اما در طرف دیگر ماجرا کسانی قرار دارند که بعید به نظر می آید که سوابق و کارنامه شخصیتی مانند استورارو را ندانند. اما آنچه می توان در مطبوعات فرهنگی،هنری و سینمایی ایران درباره وی و سفر او پیدا کرد محدود به چند سطر تمجید و ذوق زدگی از این است که او چند بار جایزه اسکار را به خود اختصاص داده است.آیا در میان سینما گران و رسانه ای های این مرز و بوم کسی نیست که بداند استورارو چه فیلم هایی را فیلم برداری کرده و با چگونه کارگردانی همکاری داشته است. بد نیست همه ی ما یک بار دیگر تامل کنیم.