خرید خودرو از نان شب واجبتر است!
خبرگزاری ایمنا: اينكه هر خانواده ايرانی اين حق را دارد كه يك خودرو سواری داشته باشد، حرفی است كه در عين منطقی بودن، آرمانگرايانه است!
به گزارش ایمنا بارها از افراد گوناگون از پير و جوان گرفته تا زن و مرد، شنيدهايم كه میگويند: «ماشين، هيبت ظاهر زندگی است» يا اينكه میگويند:«ماشين، از نان شب واجب تر است!»
به تازگی هم رییس جهمور گفته است كه هيچ جا نمیشود بدون خودرو زندگی كرد و هر خانواده ايرانی بايد يك خودرو يا وسيله نقليه داشته باشد.
با كنار هم گذاشتن نظرات مردمی درباره ضرورت داشتن خودرو و اظهارات رییس جمهور در اين مورد، همسو بودن آن كاملا روشن است؛ هم مردم و هم ریيسجمهور معتقد هستند كه داشتن خودرو برای خانوادهها يك ضرورت است.
خانوادههای بسياری
” نخستين هديه داشتن خودرو، بيماری و كاهش عمر در اثر آلودگی هوا! “
را سراغ داريم كه به قول عاميانهاش «قرض و قوله» كردهاند تا بتوانند خودرويی بخرند و زیر پایشان بيندازند. بسياری ديگر هم، خودروی خود را قسطی خريدهاند و ماه به ماه، قسطش را پرداخت میكنند. برخی ديگر هم به خاطر وضعيت قابل قبول يا خوب مالی، بيش از يك خودرو دارند. با همه اينها، در كنار مطرح شدن ايده «هر خانواده ايرانی، يك خودرو»، توجه به چند مساله بسيار حياتی است كه بیتوجهی به آنها میتواند ايده زيبای «هر خانواده ايرانی، يك خودرو» را به يك چالش برای مردم و مسوولان تبديل سازد.
۱- گران بودن خودرو: در حال حاضر، قيمت خودروهای ساخت داخل كه از نظر كيفی چندان بالا نيستند به نسبت خودروهای خارجی بالاست. اگر داشتن يك خودرو حق خانواده ايرانی است، فروختن اين خودروهای با كيفيت منطبق بر استانداردها و قيمت منصفانه هم يكی ديگر
” هنوز مردم كلانشهرها متقاعد نشدهاند كه برای كاهش آلودگی و ترافيك، نبايد به صورت تك سرنشين به خيابانها بيايند! “
از حقوق خانوادههای ايرانی است.
۲- سوخت غيراستاندارد: اگر هر خانواده ايرانی يك خودرو داشته باشد بايد سوخت اين خودروها هم بیكيفيت نباشد كه متاسفانه در حال حاضر هست! هنگامی كه هر خانواده يك خودرو داشته باشد با اين سوخت غيراستاندارد، هوای كل شهرهای كشور به شرايط هشدار میرسد و نخستين هديه داشتن خودرو، بيماری میشود و كاهش عمر در اثر آلودگی هوا!
۳- فرهنگ رانندگی: پيش از آنكه هر خانواده ايرانی يك خودرو داشته باشد بايد فكری به حال ارتقای سطح فرهنگ رانندگی در كشور كرد. هنوز كه هنوز است با وجود تمام تبليغات صورت گرفته و جرايم رانندگی، بسياری از مردم، كمربند ايمنی را نمیبندند و با اكراه پشت چراغ قرمز توقف میكنند؛ اين اكراه به اندازهای است كه هر خودروسواری پشت چراغ قرمز در پی گريزگاهی است تا حريم چراغ قرمز را بشكند و آن را رد كند! هنوز مردم كلانشهرها متقاعد نشدهاند كه برای كاهش آلودگی و ترافيك، نبايد به صورت تك سرنشين به خيابانها بيايند!
۴- ترافيك: بیترديد كسی نيست كه منكر بار سنگين و
” تا پيش از اين تهران نماد آلودگی هوا بود، اما ۲ سال است که اصفهان نماد بارز آلودگی هوای کشور است “
عصبی كننده ترافيك در كلانشهرهای كشور و حتی در غيركلانشهرها باشد. وقتی حجم و تعداد كنونی خودروها، چنين ترافيك كلافه كنندهای را ايجاد كرده است، اگر تعداد خودروها اضافه شود، آيا جز اين است كه ترافيك وحشتناك میشود؟! تا وقتی كه فرهنگ استفاده از حمل و نقل عمومی نهادينه نشود، تعدد خودروها سم مهلكی برای شهرها و خانوادههاست.
۵- آلودگی هوا: تا پيش از اين تهران نماد آلودگی هوا بود، اما ۲ سال است که اصفهان نماد بارز آلودگی هوای کشور است. اين آلودگی نتيجهای جز بيماری، مرگ و كاهش طول عمر ندارد. اگر هر خانواده يك خودرو داشته باشد، از هم اكنون روشن است كه آلودگي هوا سر از كجا در میآورد!
۶- استاندارد نبودن جادهها و آمار بالای تصادفات: در شرايط كنونی آمار تصادفات جادهای و شهری هم به دليل استاندارد نبودن جادهها و هم به دليل ضعف فرهنگ عمومی در رانندگی، بسيار نگران كننده است. بنابراين اگر قرار است هر خانواده يك خودرو داشته باشد بايد هم جادهها را استاندارد كرد و بر ايمنی آنها افزود و هم فرهنگ عمومی رانندگی را بالا برد.۲۲/