مقصود اصلی دشمن از ترور شهید رضایی نژاد

ارسال در مهم ترین خبرهای استان و کشور

پس از ماجرای ترور شهید داریوش رضایی نژاد، دانشجوی نخبه ایرانی که در ابتدای مردادماه جاری به وقوع پیوست، صحبت هایی به صورت عمدی یا سهوی در داخل کشور نضج گرفت و منتشر شد که به صورت خاص نه اشاره به نقش دشمن در این ترور که تأکید بر این داشت که این ترور نیز توسط سرویس های جاسوسی رژیم صهیونیستی و به طور خاص "موساد" صورت گرفته است.

ظنّی که پس از ترور سه دانشمند هسته ای دیگر ایران که قبل از این رخ داده بود در نگاه اول و بدون توجه به عواقب سوئی که می تواند به دنبال داشته باشد! بسیار قوی می نمود.

در ادامه شیوع این گمانه، شاهد بودیم که بلافاصله رسانه های غربی نیز مسئله پررنگ سازی نقش موساد در ترور شهید رضایی نژاد و سایر ترورهای رخ داده در ایران را کلید زده و مدام گفتند و نوشتند که این ترور نتیجه فعالیت های جاسوسی اسرائیل در ایران بوده است.

حتی یک رسانه اینترنتی داخلی نیز در همین زمینه مقاله ای نوشت و مدعی شد که موساد توانسته است به تهران نفوذ کند!

اما در این حین و بین شاید آنان که مدام به نقش موساد در این ترور تأکید داشتند به صحبت های نغز حجت الاسلام مصلحی، وزیر اطلاعات در این رابطه دقت کافی مبذول نداشتند.

او در حاشيه بيست و هشتمين اجلاس روساي آموزش و پرورش سراسر كشور در گفت‌وگو با خبرنگار باشگاه خبري «توانا» در خصوص آخرين وضعيت پرونده ترور شهيد داريوش رضايي‌نژاد گفته بود: "پرونده آقاي رضايي نژاد در دست پيگيري است و سرنخ‌هايي نيز به دست آمده است اما هنوز به اينكه سرويس‌هاي اطلاعاتي پشت اين حركت هستند، نرسيده‌ايم."

با توجه به این مسئله باید اذعان کرد که دشمنان ما در ماجرای ترور شهید رضایی نژاد، جدای از اینکه در پشت ماجرای این ترور ناجوانمردانه حضور داشتند یا خیر؟ اما توانستند با هدایت اخبار، هوچی گری و در ادامه شتاب زدگی تعدادی از رسانه های داخلی تا حدی افکار عمومی را در داخل کشور و در سطح دنیا به این سمت ببرند که نفوذهایی در ایران دارند و این ترورها نیز نتیجه همین نفوذها است!

این در حالیستکه یکی از ساده ترین اصول پذیرفته شده در مقولات امنیتی این است که آن هنگام که یک سیستم جاسوسی در کشوری نفوذ می کند، در وهله اول سعی بر محکم کردن پایه های حضور خود خواهد کرد نه اینکه بلافاصله با انجام چند تحرک ضد امنیتی کاملاً آشکار زمینه شناسایی و از بین رفتن شبکه خود را فراهم کند.

در واقع بیان تلویحی و البته مداوم این عبارت که رژیم صهیونیستی توانسته است غیر از مدیریت چند ترور کور، دست به برنامه ریزی های دیگری نیز در ایران بزند؛ نوعی گل زدن به دروازه خودی و بازی ناخواسته در زمین دشمن در جنگ نرم است و این نکته را به اذهان ناآگاه القا می کند که دشمن قوی و کارکشته ای در مقابل ما قرار دارد.

این در حالیستکه صهیونیست ها با وجود رذالت و وحشیگری که دارند اما یکی از فشل ترین و کودن ترین سیستم های جاسوسی را در عرصه های امنیتی جهان به منصه ظهور رسانده اند و این مسئله نیز بارها برای اذهان عمومی جهان به اثبات رسیده است.

آنها سالهاست که برای خرابکاری در ایران اسلامی لحظه شماری می کنند و بارها نیز به صورت رسمی این مسئله را اعلام کرده اند اما همیشه فقط رویای این مسئله را فقط در خواب دیده اند.

در واقع، صحبت ما از یک رژیم جعلی است که از بیان رسمی و علنی هدف خود برای ترور و گسیل داشتن جوخه های مرگ به هر کشوری که بتواند؛ هیچ ابایی ندارد و خود نیز بارها به این مسئله اعتراف کرده است.

صهیونیست ها سالهاست که با استخدام جاسوسان خودفروخته ای در لبنان، مترصد ضربه زدن به حزب الله هستند اما از زمان مدیریت سیدحسن نصرالله، هیچگاه در خود لبنان موفق به این کار نشده اند.

آنها حتی در طول جنگ 33 روزه با حزب الله نیز در جنگ اطلاعاتی با مقاومت شکست خوردند و یکی از عوامل اصلی شکست آنها در جنگ 33 روزه نیز همین ضعف اطلاعاتی و امنیتی آنها در مقابل حزب الله بود.

و همینان بودند که حتی در مقابل مجاهدان فلسطینی از قبیل یحیی عیاش، نیز به شکست کامل کشیده شدند و داستان این شکست ها را امروز همه می دانند.

باید تصریح کرد که اگرچه شاید در پشت صحنه برخی اتفاقات تلخ و خرابکاری ها در کشور، این دشمنان ما باشند که مشغول طرح ریزی و ایفای نقش هستند اما نکته ای که دشمن بیش از این اقدامات آن را در نظر دارد، القای ناامنی در کشوری مثل ایران و حک کردن نکته ای مثل حضور خود در ایران بر پیکره اذهان عمومی است.

این حقیقت البته به هیچ وجه ناظر به کتمان حقیقت و یا ندیدن همه ابعاد ماجراهای ضد امنیتی نیست اما نکته بارز آن است که احساس همیشگی حضور فیزیکی دشمن که گاهاً توسط برخی افراد یا رسانه ها به آن دامن زده می شود بسیار تا بسیار خطرناک تر اقدامات مقطعی و کور دشمن در عرصه امنیت یک جامعه و یک کشور است.

حقیقتی که می طلبد همه خواص و رسانه ها با تدبیر بیشتری به آن اندیشیده و راهبردهای مناسب تری را برای بیان برخی مواضع خود برگزینند.