تقلید زشت از سرمایه داری با یک کیسه شیر
خدا رحمت کند مرحوم سید مصطفی عالی نسب را. پیر صنعتگری که اقتصاد را اخلاقی و مردمی می خواست.مشهور است که اقتصاد زمان جنگ به درایت این مرحوم سامان یافت. در وصف ایشان همین بس که حضرت امام فرمودند "در جلسه اقتصادی که عالی نسب حضور دارد خیالم از تصمیمی که گرفته می شود آسوده است." فارغ از علم وتجربه، خداوند به این مرحوم قریحه ای در حد نبوغ داده بود. پیچیده ترین مسائل را با ساده ترین مثال ها تشریح می کرد و همه منظور او را می فهمیدند.
نقل است در دولت میرحسین موسوی قرار بود کالائی گران شود. بحث ها بسیار طولانی شد.مرحوم عالی نسب گفتند "در زمستان وقتی در اتاقی نشستید و همه جا بسته و گرم است، یک پنجره که کمی باز باشد همه اتاق را سرد می کند." او با همین استدلال ساده به هیات دولت قبولاند که 2 تومان اضافه کردن به قیمت پنیر همه فعالیت های ضد تورمی دولت را بی اثر می کند.
یاد و نامش گرامی.
غرض از این خاطره و ذکر نام آن مرحوم تصمیمی است که اخیرا دولت گرفته است و متاسفانه با انبوهی از اشکالات جدی اقتصادی و اجتماعی مواجه است.
دولت هفته گذشته تصمیم گرفت یارانه شیر را کاهش دهد و از این پس مردم برای یک کیسه شیر 250 تومان بیشتر می پردازند. افزایش قیمت کالاهای اساسی بالاخص کالای استراتژیکی که این روزها شاخص توسعه کشورها نیز محسوب می شود، زیر پای همه تلاش های دولت در کنترل قیمت و تورم را خالی می کند.
افزایش قیمت کالاهای اساسی، هم سنگینی اش بر دوش مردم محسوس است و هم تلاش دولت برای کنترل تورم را نافرجام می سازد. دولت تلاش دارد با فشار بر بخش تولید قیمت ها را کنترل کند تا مردم با خیال راحت یارانه نقدی را زیر سر بگذارند و خواب خوش ببینند. حال آنکه با این سیاست غلط سفره شان را هم خالی می کند و سلامتشان را به خطر می اندازد و نهایتا این دولت است که هم چوب می خورد و هم پیاز و هم پول می دهد.
متاسفانه دولت در اجرای برخی تصمیمات اقتصادی، شیفتگی وصف ناپذیر و اشتهای زائد الوصفی به "افسانه دست نامرئی" و "هذیان گوئی بازار" دارد. حال انکه امروز افراطی ترین اقتصاد های آنگلاساکسونی نیز این روشها را کنار گذاشتند و حداقل از حیث نیروی کار و حفظ تقاضای موثر-نه حرمت های انسانی- برای سلامتی مردم ارزش قائلند.
البته آشفتگی و سراسیمگی سیاست های اقتصادی این دولت اجازه نمی دهد که مدلی بر آن سوار و به چپ و راست توصیف شود، اما "کازینوی سرمایه داری" چنان آب از دهان برخی راه انداخته و غنج بر دلشان می زند که حاضرند به خشن ترین شکل ،سلامت و امنیت و آینده نسلی جامعه را هزینه "ادا در آوردن از سرمایه داری" کنند.
نمونه بارز این موضوع نیز حذف یارانه شیر است. اقدامی که حتی صدای وزیر بهداشت و تشکیلات وابسته به او را هم درآورد. عطش دولت برای پرداخت پول نقد به مردم، به شیر کیسه ای بچه و پیرزن و سلامتی مردم هم رحم نکرده است.
دولت به این بهانه که باید به مردم بها داد تا خودشان انتخاب کنند، با حذف یارانه شیر می خواهد پول آنرا در اختیار مردم قرار دهد تا خودشان تصمیم بگیرند چطور خرج کنند. این در حالی است همین شیر یارانه ای به هر دلیل دست 30 درصد از مردم نمی رسد و سرانه مصرف شیر در ایران نه از اروپا و آمریکا بلکه از سنگال هم پائین تر است.
بد فهمی دولت از حفظ شأن مردم، یادآور دوستی خاله خرسه است و باعث می شود مصرف شیر به میزان قابل توجهی کاهش یابد و در میان مدت هزینه درمان چنان شود که دولت چندین برابر یارانه ای که حذف کرده است را خرج بیمه و درمان کند.
این درحالی است که سابقه پرداخت یارانه شیر در همین نظام های غربی که این روزها چشم و دل و هوش برخی ربوده است، همچنین برنامه توزیع رایگان آن به حدود یک قرن میرسد .
دولت اگر به فکر مردم نیست به فکر خودش باشد. در تمام کشورها به کالایی که به نفع سلامت مردم است یارانه داده می شود تا مردم بتوانند با قیمت پایین و مناسب مواد غذایی مورد نیاز خود را تهیه کنند. ابتلای مردم به بیماریها و خدمات درمانی ناشی از عدم مصرف مواد غذایی مورد نیاز بدن مثل شیر به سرعت گریبان دولت را می گیرد. تنها در یک نمونه گفته می شود سالانه 10 میلیارد دلار هزینه پوکی استخوان می شود. 2 میلیون خانم ایرانی از مرز پوکی استخوان عبور کردند و در مرز شکستگی استخوان هستند.
متاسفانه در همین شرایط ، میانگین مصرف سالانه شیر یارانه ای در كشور 90 كیلوگرم است در حالی كه میانگین جهانی 155 كیلوگرم است و بر همین اساس 90 درصد جامعه در حال حاضر دچار كمبود كلسیم هستند.
سن ابتلا به پوكی استخوان در كشور در زنان به 30 تا 35 و در مردان به 40 تا 45 سال کاهش یافته و از طرف دیگر آموزش و پرورش اعلام كرده است كه جوانان هر سال كوتاهقدتر می شوند . سرانه پایین شیر در کشور ، عوارض زیاد دیگری مانند ، بیماریهای لثه و دندان و کم شدن بهره هوشی را در پی داشته است که آثار آن در بلند مدت جبران ناپذیر است.
دولت بجای حذف یارانه شیر باید چندین برابر آنرا صرف فرهنگ سازی برای مصرف و حمایت از تولید ان در کشور کند که متاسفانه به این فهم، سودای سرمایه داری اجازه نمی دهد که عقلانیت و اخلاق اقتصادی حاکم شود.