تیزی «خشونت» زیر گلوی جامعه!

ارسال در مهم ترین خبرهای استان و کشور

فرارو- انقدر ضربه زد تا صدایش قطع شد. پنجاه ضربه چاقو مقابل چشم همه. مردم تماشا می‌کردند. چند نفر فیلم می‌گرفتند. بین پل مدیریت و میدان کاج فاصله زیادی نیست. اصلا شاید یکی دو نفر از تماشاچیان این اتفاق، چند ماه پیش در معرکه میدان کاج هم حاضر بوده‌اند. تماشای دو قتل از نزدیک. حتما دفعه سوم برایشان تکراری می‌شود. گویا دیگر روزهایی که مردم دل نداشتند، سربریدن یک گوسفند را تماشا کنند، گذشته. این روزها می‌توان به سادگی از صحنه جان دادن یک دختر فیلم گرفت. آمارها می‌گویند خشونت افزایش یافته؛ رفتارها می‌گویند خشونت عادی شده است.

سال گذشته ۶۳۰ هزار پرونده نزاع خیابانی در مراکز پزشک قانونی کشور به ثبت رسیده که به نسبت جمعیت، اردبیل، کرمانشاه و همدان بیشترین آمار نزاع های خیابانی را به خود اختصاص داده‌اند.

به گزارش فرارو؛ همین چند روز پیش بود که کودکی چهارساله، انقدر شکنجه‌شد تا مرگ مغزی مثل یک فرشته نجات، به دادش رسید. یک ماه پیش هم نیما، با چشم‌های ورم کرده و بدن زخم دیده‌اش، راهی بیمارستان شد تا یک پرونده کودک‌آزاری جدید را بگشاید. در حالی که همچنان حادثه‌های تلخ بسیاری به یاد مانده‌اند؛ حدیثه کوچک که از شدت جراحت دست راستش را از دست داد، باربدی که قربانی اعتیاد پدر شد، هانیه هشت ساله، پیمان 35روزه و بسیاری کودکان دیگر.

از حادثه تلخ خمینی شهر نیز مدت زیادی نگذشته است. زمانی که چند اراذل به باغی حمله کردند و زنان حاضر در باغ را مورد آزار قرار دادند. و یا اتفاق عجیب تجاوز دسته‌جمعی حدود 15 نفر به یک زن، آن هم در روستای کوچکی از کاشمر که تقریبا همه مردم آن یکدیگر را می‌شناسند. و نیز پرده برداشتن از راز هتک حرمت یک پزشک جوان مجرد و قتل دختر دیگری در شهرستان‌های استان گلستان.

عده‌ای بر این باورند که صفحه حوادث روزنامه‌ها و نشریات با اتفاق‌های گوناگون و دلخراشی که محور همه آنها قتل، خودکشی، نزاع‌، اسید پاشی و ... است، از زوال اخلاق خبر می‌دهد که ادامه آن پیکره جامعه را از هم خواهد پاشید.

جرم‌هایی از جنس خشونت
خشونت نیز همچون بسیاری مفاهیم دیگر، نسبی است و تعاریف بسیاری دارد. بنابر تعاریف جرم‌شناسانه سرقت‌هایی نظیر کیف‌قاپی، کودک‌آزاری، تجاوز به عنف، قتل نفس و بسیاری موارد دیگر، همه مصداق جرایم خشن هستند. گفته می‌شود قرار گرفتن جرمی در زمره جرایم خشن، هشداری جدی محسوب می‌شود؛ چرا که برخورد با آنها متفاوت و شدیدتر است.

رئیس انجمن آسیب‌های اجتماعی، جامعه ایرانی را دچار ناهنجاری‌های مختلفی همچون همسرآزاری، کودک آزاری، اعتیاد، طلاق، خودکشی و ده‌ها رفتار پر خطر دیگر می‌داند که تمام این موارد همچون حلقه‌ای به یکدیگر پیوسته‌اند و نمی‌توان یک علت خاص و موردی را برای همه آنها مطرح کرد.

ریشه‌های یک رفتار
دکتر سید حسن علم الهدایی، عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد، خشم را یکی از هیجانات پیچیده انسان می‌داند که پاسخ طبیعی به ناکامی‌ها، شکست‌ها و بدرفتاری‌های دیگران است. وی بر این عقیده است که خشم هرچند یک واکنش طبیعی است اما ممکن است کنترل آن از دست رفته و منجر به ناراحتی‌ها و مشکلات فراوانی شود.

بر اساس نظر این استاد روان‌شناسی خانواده یکی از مهم‌ترین دلایل پرورش خشونت در افراد است. از این رو بالا رفتن آمار خشونت در جامعه، از کارکرد نادرست این رکن اجتماعی حکایت می‌کتد. فرزندی که همواره شاهد دعوای پدر و مادر است و یا خود در معرض برخوردهای تند والدین قرار دارد، در واقع خشونت را می‌آموزد.

دانشمندان معتقدند انسان در چند موقعیت رفتارهای خشن از خود، نشان می‌دهد. تحقیر، رفتار ناعادلانه، بیکاری، فقر، تضاد طبقاتی، بی‌اعتنایی به اموال دیگران، طلاق، قربانی شدن، برخوردهای کلامی و رفتارهای بی‌ادبانه از جمله این موقعیت‌ها هستند. یک آسیب‌شناس اجتماعی در این‌باره می‌گوید: «وقتی فرد در مقابل رفتار تحقیرآمیز یا ناعادلانه قرار می‌گیرد، واکنش دفاعی وی به صورت خشم بروز پیدا می‌کند.»

جامعه‌شناس و استاد دانشگاه دیگری نیز مشکلات فرهنگی را ریشه اصلی خشونت در جامعه می‌داند و می‌گوید: «مشکلات فرهنگی می‌تواند عوامل اقتصادی، عوامل سرزمینی و حتی آب و هوا را در برگیرد.»

وی تاکید می‌کند: «در فرهنگ ما خشونت عادی شده است. به طور مثال کتک کاری دو راننده، بعد از تصادف امری عادی است و تنها بعد از کتک کاری است که مصالحه انجام می‌شود یا زنی که به دلیل کتک خوردن از شوهرش به دادگاه مراجعه کند به او می‌گویند او عصبانی بوده و شما باید رعایت کنید.»

دکتر افشار نادری با اشاره به دلایل عادی شدن خشونت در جامعه اظهار می‌کند که قانون در بسیاری از موارد ضمانت اجرا ندارد؛ یعنی تا زمانی که فرد شاکی وجود نداشته باشد، قانون موضوع را پیگیری نمی‌کند؛ حال آنکه در بسیاری کشورها بر خلاف این روند، صدق می‌کند.

تکرار خشونت‌های عریان
یک محقق و مدرس جامعه شناسی، مهمترین عامل بروز حادثه‌هایی همچون قتل سعادت آباد و یا جنایت اخیر در پل مدیریت را تکرار خشونت در جامعه و تبدیل آن به بی‌حسی اجتماعی دانسته و می‌گوید: «در برنامه‌ها و فیلم‌های اکشن همواره خشونت ستایش می‌شود که این موضوع می‌تواند به مرور این ذهنیت را در بینندگان ایجاد کند که به سمت خشونت بروند.»

دکتر رضا اسلامی، عضو هیأت علمی دانشگاه شهیدبهشتی نیز بر اینکه با مرتکبان خشونت‌های جنسی و خانگی برخورد موثر نشده و مجازات آنها جدی گرفته نمی‌شود، تأکید می‌کند و بر این نظر است که خشونت در جامعه ما نهادینه شده و به آسانی هم نمی‌توان از کنار آن گذشت.

بر اساس نظر کارشناسان، وقتی که خشونت در جامعه افزایش زیادی پیدا کند و حوادث خشونت‌بار دائم تکرار شود، به تدریج این روند نامطلوب به حالت طبیعی درآمده و به مرور شاهد کم حسی و بی حسی اجتماعی نسبت به آن خواهیم بود. بنابراین آیا تماشای قتل یک دختر دانشجو در پل مدیریت با خونسردی، و گرفتن عکس و فیلم از این واقعه دلخراش، هشداری از بی‌حس شدن جامعه امروز ما در برابر رفتارهای خشن نیست؟