بازتاب / 44
- به آیت الله املایی ظلم شد
- واكنش ها به 12 قدم
- درباره فرهادي
- و ...
به آیت الله املایی ظلم شد
ويژه نامه فرصت براي آيت الله املايي هنوز هم بازتابهايي دارد. يكي از شهروندان در نامه اي به نشريه چنين نوشت: بدون شک نوشتن زندگی نامه و یا ویژه نامه بزرگان بسیار خوب است اما در نگارش ویژه نامه آیت الله املایی به ایشان ظلم شد. ایشان که در سراسر زندگی خود غریبانه زیست و در طول زندگی خود هرگز اجازه نداد مطرح شود و لابد از این کار نیتی داشت بسیار بزرگوارتر از آن بود که در صفحات یک ویژه نامه جای گیرد. اين شهروند عزيز ادامه داد: این بنده بارها خواستم زندگی نامه ایشان را بنویسم اما دو چیز باعث شد که کارم را ناتمام رها کنم اول اینکه یادم می آمد زمانی را که از ایشان خواستم زندگی اش را برایم شرح دهد و ایشان با صراحت گفت " زندگی نامه کسی مثل من چه به درد می خورد برو وقتت را صرف کاری کن که به درد بخورد." و من که در آن کار مصر بودم بالاخره موفق شدم شرح زندگی اش را از زبان خودش بشنوم (اکنون به صورت کاست دارم) و زمانی که صدا و سیمای اصفهان از ایشان خواست تا در ویژه برنامه ای شرح زندگی خود گوید قبول نکرد و تنها در چند برنامه تلوزیونی در باب استاد بزرگوارش آیت الله ارباب مطالبی را بیان نمود. آیا چنین نادره ای می تواند در جملات ما جای گیرد؟
دوم اینکه هر بار که دست به قلم بردم و درباره او نوشتم گویا کسی در گوشم زمزمه می کرد و می گفت ترا چه به نوشتن شرح حال وارسته ای که در تمام طول زندگی خود هیچ کس ندانست چه می خورد و چه می گوید و چه می کند. آنقدر در شخصیت ایشان تفحص کرده بودم که هر چه را می بافتم با سخن و یا با عملی دیگر آن را پنبه می کرد و هر چه بیشتر جلو می رفتم او را کمتر می شناختم.
و دیگر اینکه حالا که قرار بود ویژه نامه ای برای ایشان تهیه شود چرا یک فراخوان داده نشد؟ آیا خصایل بزرگ مردی چون املایی اینها بود که در این صفحات جای گرفته بود؛ یادم می آید زمانی که ایشان به رحمت ایزدی پیوست مداح مجلس ترحیم ایشان می خواند" کی دگر بیند شهر ما دیگر همچو املایی" و من می گفتم کی دیگر در دنیا همچون املایی پدید می آید.
به هر حال آنچه در صفحات آن نشریه نوشته شده بود بسیار کمتر از آن بود که بتواند شخصیتی بزرگ چون املایی را نشان دهد و این بنده در مدت 17 سال که با ایشان آشنا بودم و حتی در زمان بیماری وی- چه در منزل و چه در بیمارستان- که خانواده ایشان لطف کرده و اجازه ملاقات می دادند خصایلی از او دیدم که می توانم به جرأت بگویم کس دیگری در این زمان بدان آراسته نبود. شاید این قصور بی رابطه با آن نباشد که وی می خواست همچنان مستور بماند. و عاقبت نیز این گونه شد. و نکته دیگر این که برای بیان معرفت ایشان داستانی را در مورد استخاره ایشان ذکر کرده بودید و در آن به شخصی اشاره کرده اید که این کار بسیار ناپسندیده بود چرا که ایشان را هم من و هم همدوره ای ها که عکس بعضی ازآنها در ویژه نامه چاپ شده بود می شناسیم و ما حق نداریم کسی را بخاطر اعمال گذشته اش دستاویز قرار دهیم و شخصیت وی را در ذهنها یادآوری کنیم. اگر مطلب می خواهید بیایید تا من مطالبی را بگویم که در مقابل آن مطلب هیچ است. آنقدر برایتان از ایشان می گویم - با سند، عکس و فیلم- که نیازی به انجام چنین کار ناپسندیده نباشد. به هر حال امید است دوستان در ویژه نامه های دیگر بیشتردقت کنند.
فرصت: ما هم با اين مخاطب عزيز هم عقيده ايم. آن ويژه نامه هم فقط قطره اي بود از دريا، چه؛ آب دريا را اگر نتوان كشيد هم به قدر تشنگي بايد چشيد. به هر حال در حد توانمان جستجو كرديم و آنچه منتشر شد در قياس با آن مرد الهي هيچ بود. اما براي سال آينده اگر عمري بود از اين عزيز و همه عزيزاني كه توفيق همنشيني با اين مرد الهي و ديگر مردان خدايي شهرستان داشته اند دعوت مي كنيم تا اطلاعات گرانقيمتشان را از كانال فرصت در اختيار جوانان تشنه معرفت شهر قرار دهند.
كاميونداران سنگ
يكي از شهروندان به نام كريمي در واكنش به جوابيه آبرسانی با ابالفضل گفت: جوابیه راننده کامیون های سنگ که در شریعتی شبها 9 و 10 نصف شب حرکت می کنند را هم بگیرید. آیا آنها هم خدماتی انجام می دهند؟!
واكنش ها به 12 قدم
انتشار سخنان نماينده محترم در جلسه شوراي فرهنگ عمومي شهرستان و هشدار وي نسبت به ترويج مكاتب انحرافي، بازتاب گسترده اي داشت و افراد زيادي با تلفن و حضور در دفتر فرصت نسبت به اين اظهارنظر اعتراض و انتقاد نمودند.
يك شهروند بنام خانم افضلی در اين خصوص گفت: در مورد چیزهایی که نماینده درباره کلاسهای 12 قدم و قدم نهم گفتند تماس گرفتم. من خودم چهار سال است که در این کلاسها هستم و خودم هم رهجو دارم و تا جایی که می دانم اعتقاداتم خیلی قوی تر از قبل شده. کسانی سوء استفاده می کنند ولی ربطی به این 12 قدم ندارد. من خودم خیلی مشکل داشتم و بعد از شرکت در این کلاسها خیلی زندگی ام بهتر شد.
سید علی. م هم گفت: برای حرف نماینده در قدم 9 تماس گرفتم. در حالی که قدم 9 فقط برای جبران خسارت هایی است که معتاد به خود و اطرافیان زده است. من خودم عضو انجمن هستم.
فرد ديگري هم در تماس با فرصت چنين ابراز عقيده كرد: برای قدم نهم باید بگویم من دو تا برادر دارم که بعد از اینکه دکتر ودوا و ... برای ترک اعتیادشان مؤثر نبوده کلاسهای 12 قدم به دادشان رسیده است. حالا می خواهند این کلاسهای مفید را هم بگیرند؟
يك خانم ديگر هم گفت: من در کلاسهای 12 قدم شرکت کرده ام. این جلسات به مذهب و سیاست کاری ندارد. قدم نهم مربوط به جبران خسارت هایی است که به دیگران زده ایم اعم از مرده و زنده و بچه و شوهر و خانواده و ...
يك شهروند ديگر بنام پرنده هم با انتقاد از اين مسئله گفت: در NA صحبت از این چیزها نیست. صحبت از سیاست نیست. بیایند تحقیق کنند.
فرد ديگري هم گفت: آقای ابطحی که گفتند 12 قدم و NA مشکل دارد در تبلیغات نمایندگی بند 5 برنامه شان طرح تقویت انجمن NA است.
فرصت: حجم انتقادات از اين خبر، بطور قابل توجهي زياد بود كه چند امر را به روشني نشان داد: اولاً وسعت دايره مخاطبان فرصت را، ثانياً تأثير بالاي جهت گيري ها و مطالب نشريه را، ثالثاً دقت نظر خوانندگان و مخاطبان بر مطالب نشريه و نيز اظهارنظر مسئولان را، رابعاً نفوذ و گستردگي دوره هاي 12 قدم و مراكز ترك اعتياد و نيز درگير بودن خانواده ها با معضل اعتياد را. ضمن آنكه هشدار نماينده محترم دلسوزانه بود و شايسته تقدير، به نظر مي رسد بايد در خصوص اين كلاسها و دوره ها و نيز مراكز ترك اعتياد، گزارشي علمي، مستند و موثق تهيه كرد. فرصت در سال آينده به اين موضوع خواهد پرداخت. البته اجمالاً نظر یکی از کارشناسان این موضوع را هم در این زمینه جویا شدیم. وی موضوع 12 قدم را پیچیده اعلام کرد و اظهارنظر دقیق و کامل در این مورد منوط به یک کارشناسی و بررسی دقیق دانست. البته وی به صورت اجمال گفت: «گروههای 12 قدم به دو دسته تقسیم میشوند؛ یکی NA که مخاطبش معتادان یا اطرافیان آنان است و در گام نخست به ترک اعتیاد میپردازد. اگر این گروه مشکلاتی هم داشته باشد مشکل این است که ما یک جایگزین خوب و مناسب برای ان نداریم و این یک ضعف بزرگ برای ماست.» وی دومین نوع 12 قدم را عرفانهای حلقهای اعلام کرد که مخاطب آن، افراد غیرمعتاد و غیر مرتبط با اعتیاد هستند و هیچ سخنی از اعتیاد در آن نیست. وی ادامه داد: اشکالاتی این عرفان دارد؛ از جمله اینکه از افراد میخواهد تا در جمع به گناهان خود اعتراف کند. کاری که برخلاف دستورات اسلام بوده و شبیه به مسیحیت است.»
درباره فرهادي
پرداختن به موفقيت كارگردان همشهري مان هم بازتابهاي فراوان و متفاوتي داشت. يكي از مخاطبان به نام كياني گفت: از اصغر فرهادی به غیر از یک بنر در شهر و یک عکس در فرصت چه کاری انجام شده است؟ خطاب به اصغر فرهادی بگویید: کسی به ما نیاموخته که این پیروزی بزرگ را جشن بگیریم خودت بیا و به ما بیاموز.
اما يكي ديگر از همشهريان نظر متفاوتي ارائه كرد: آقای فرهادی با شبکه های خارجی مصاحبه کرد. وقتی ازشان پرسیدند شما متولد کجا هستید یک کلمه نگفت من متولد خمینی شهر هستم در حالی که ما افرادی مثل پروفسور جعفری یا پروفسور میردامادی یا آیت ا... اشرفی را داریم که با افتخار می گفتند ما متولد خمینی شهری هستیم. وقتي او حاضر نيست به شهرش افتخار كند ما چرا به او افتخار كنيم؟
يكي از فعالان شهرستان هم گفت: آيا مواضع موافق با فتنه فرهادي از ديد فرصت مخفي مانده؟
يكي از مخاطبان نكته سنج هم چنين گفت: در گزارش از قول اصغر فرهادي درباره فيلم جدايي نادر از سيمين نوشته بوديد كه اصغر فرهادی می گوید این فیلم درباره بحران انسان امروز و اخلاقیات است. به گفته وی: "ما کارهایی را که امروز میکنیم، با معیارهای گذشته مقایسه میکنیم. آن معیارهای اخلاقی را دیگر نمیتوان مستقیما به کار گرفت، و به همین دلیل معیاری وجود ندارد که بتوان در کارهای خود به آن رجوع کرد." فرهادی گفت: "انسان مدرن در زندگی مدرن درگیریها و تناقضات زیادی دارد، بنابراین به نظرم آدمها در پی تعریفهای تازهای از اخلاقیاتاند."
اين مخاطب افزود: به نظر شما آيا اين مطلب نشانه اي از نوعي نسبي گرايي نيست؟ آيا واقعاً معياري براي رجوع در اخلاقيات وجود ندارد؟ حالا اين اعتقاد آقاي فرهادي است. فرصت چرا منتشر مي كند؟
فرصت: درباره نظرات متعدد و مگاه متناقض همشهريان نسبت به گزارش موفقيت فرهادي نظري نمي دهيم و به نظر مخاطبان احترام مي گذاريم. فقط در خصوص اين نكته آخري پيرامون نظر فرهادي درباره معيارهاي اخلاقي، اگر اين نظر معرف نوعي نسبي گرايي باشد طبعاً با آن مخالفيم. انتشار نظريات اين كارگردان همشهري مان هم به معناي تأييد نظرات او نبود. به هر حال او هم مثل هر كسي مي تواند نظرات خاص خود را داشته باشد. فرصت صرفاً موفقيت وي را تبريك گفت.
يك نكته ديگر؛ به هر حال فرهادي و فيلمش در جشنواره فجري جايزه گرفتند و تقدير شدند كه از سوي وزارت ارشاد دولت اصولگراي دهم برگزار مي شود.
ليست سياه براي فرصتي هاي خائن
يكي از مخاطبان هم كه به شدت عصباني بود از پيگيري سوژه الحاق اينطور انتقاد كرد: اسم تمام نویسندگان فرصت به عنوان خیانتکاران به شهر خمینی شهر در لیست سیاه درج می شود! به شما چه ربطی دارد که برای الحاق مطلب می نویسید؟! هی موافقان الحاق را تیتر بزرگ می زنید و مخالفان را تیتر کوچک. ماحساب شما را می رسیم!
خواهش مي كنم جواب منطقي بدهند
يكي از مخاطبان به نام نوربخش درباره جوابيه هاي شهرداري چنين نظر داد: درباره جواب شهرداری جهت روکش یا آسفالت کامل کوچه های هفتصد دستگاه می خواستم متذکرشوم وقتی در یک کوچه تعدادی منزل اجاره ای هستند و صاحبان آنها اصلاً اینجا نمی آیند و زیر بار پول آسفالت نمی روند یا مثلاً 4 خانواده پول می دهند و بقیه یا ندارند یا می گویند وظیفه شهرداری است؛ ما متقاضیان آسفالت چگونه می توانیم کوچه مان را آسفالت کنیم؟ خواهش می کنم جواب منطقی بدهید.
فرصت افول كرده است
دسته اي از خوانندگان هم معتقد شده اند فرصت در هفته هاي اخير افول كرده و هم آن جرأت و جسارت قبلي را ندارد و هم كمي به برخي طرفها متمايل شده و هم مطالبش خواندني نيست. يكي از مخاطبان در اين باره گفت: به نظر من دو هفته نامه تان را ماه نامه کنید! اولاً که جدولتان یکی در میان است و اگر هم هست آماتور است. سرگرمی هم ندارید. خودتان از خودتان تعریف می کنید. شماره قبل هم مسؤولان نخوانند نداشتید. اولویت با جدول بومی است ولی وقتی که نیست، یک جدول غیر بومی بزنید.
يكي ديگر از مخاطبان هم گفت: قبلاً نشریه تان را یک ساعته می خواندیم حالا ده دقیقه ای. یک صفحه که عکس بچه هاست و بقیه هم اکثراً تبلیغ است.
فرصت: به هر حال، هميشه كه هوا آفتابي نيست... جاده هم لغزنده است. بايد مراقب بود!
حرف حساب
يكي از همشهريان بنام حسینی هم درباره يك انتقاد چنين ابراز عقيده كرد: از چاپ مطلب همشهری که گفته بود «چرا فیشهای عوارض علی الحساب می آید و ...» متشکرم و باید به این آقا یا خانم بگویم که شهروند عزیز در این شهر حرف حساب جواب ندارد.
مصاحبه چالشی؛ لطفاً!
تعدادی از شهروندان از مصاحبه فرصت با ریس اداره آب و فاضلاب انتقاد کردند. یکی از شهروندان با بیان اینکه پنج سال است برای یک انشعاب در انتظار هستم گفت: «چرا شما یک مصاحبه تقدیری و غیرچالشی با مهندس توکلی کردید؟! در مورد اقدامات وی و ادارهشان انتقادات زیادی وارد است که کاش به آنها هم پرداخته بودید.» وی ادامه داد: «چند سال است در محلات قدیمی انشعاب جدید نمیدهند. میگویند مهندس نداریم و بودجه نداریم و ... هزار بهانه دیگر. در حالیکه فاضلاب رابطه مستقیمی با بهداشت و سلامت دارد و نباید اینگونه عمل شود.»
یکی از شهروندان هم انتقاداتش از اداره آب را اینگونه عنوان کرد: «به تقاضاهای مردم، پاسخ درستی نمیدهند، مثلاً در خیابان امیرکبیر کوچه 95 سلحشور و خیابان شریعتی جنوبی کوچه شهید خسروی مردم تقاضای انشعاب دادهاند ولی هیچ اقدامی انجام نشده است. دیگر اینکه وقتی جایی را میکند رها میکنند و موجب زحمت مردم میشود. مثلاً در خیابان مدرس کوچه جنب بانک صادرات، بهخاطر جابجایی لوله آب از این طرف کوچه به آن طرف، کوچه را کندند و رها کردند.»
یکی از شهروندان به نام محمدتقی الف هم با انتقاد از عملکرد اداره آب و فاضلاب گفت: «خیابان شریعتی شمالی کوچه ماهوش را کندند و هم موانع را درست نگداشتند الان هم رها کردند. این درحالی است که دانشآموزان در این مسیر تردد میکنند. یکبار هم یک ماشین در آن افتاد. میخواستم از این اداره شکایت کنم. مشکلات آب و فاضلاب درچه و تیرانچی را هم که جای خود دارد. کاش در این مورد هم توضیح میداد.»