بچه ای که نصفه به دنیا آمد
"در سرزمین آفتاب شاه جمشید و بانو خورشید سال ها در آرزوی داشتن فرزند روزگار سپری می کردند. روزی به سفارش یکی از دوستانشان سیبی جادویی را دو نیم کردند تا هر کدام نیمی را بخورند و صاحب فرزند شوند.
بانوخورشید نیمی از سیب را خورد اما نیم دیگر که سهم شاه جمشید بود خوراک کلاغ شد. ماه ها بعد بچه نصفه ای متولد شد که یک دست یک پا و یک چشم و یک گوش داشت. شاه که سال ها آرزوی داشتن پسری کامل را در سر پرورانده بود و در ذهن نام کمال را برایش برگزیده بود از دیدن چنین فرزندی نه تنها خرسند نشد بلکه اجازه نداد که او را در دربار نگه دارند و ملکه خورشید ناگزیر او را در کتابخانه دربار نگهداشت و بزرگ کرد.
در سرزمین مهتاب اما دختری متولد شده بود در نهایت زیبایی و جمال و شاه جمشید همچنان حسرت داشتن پسری را می خورد که ستاره دختر پادشاه سرزمین مهتاب را به همسری او درآورد. ستاره اما از درد دیگری رنج می برد؛ او هرگز لبخندی را بر لبان خود تجربه نکرده بود و تلاش و تقلای هیچ دلقکی او را به خنده وانمی داشت.
آشنایی "نصفه نیمه" پسر شاه جمشید در دوران جوانی با یک طوطی او را مسافر سرزمین های دیگر کرد و تجربیات بسیاری را در کوله بارش گذاشت.
نصفه نیمه در گشت و گذارهایش به سرزمین مهتاب رسید و قطعه موسیقی زیبایی را که در یکی از سفرهایش آموخته بود به عنوان تحفه برای پادشاه این سرزمین نواخت و برای اولین بار گل لبخند را بر لبان ستاره شکوفا کرد.
کم کم عشق به نصفه نیمه در دل ستاره جوانه زد و رویای شاه جمشید به حقیقت پیوست."
صدای صداپیشگان هنوز به جایی نرسیده است
به گزارش خبرنگار فرصت آنلاین، داستانی که خواندید خلاصه ای از نمایشنامه "افسانه نصفه نیمه" است که به قلم مصطفی جعفری نگاشته شده است. صداپیشگان این نمایشنامه که قرار است برای اولین بار در استان اصفهان در قالب یک نمایش "عروسکی کاغذی" به اجرا دربیاید، شش تن از هنرمندان معلول شهرمان به نام های المیرا علیدادی، سلیمه سادات حسینی، اکرم کریمی، علیرضا عسکری، علیرضا توکل و مهدی مرادی نسب هستند و کارگردانی آن را شیوا باباییان به عهده دارد. باباییان همچنین با همراهی گلنوش محبی و مهلا شمسی مقدم کار عروسک گردانی این نمایش را نیز انجام داده، طراحی دکور و عروسک سازی به عهده زهرا جعفری و موسیقی متن را داریوش محبی ساخته است.
مصطفی جعفری که خود نیز به عنوان نقال در کنار دیگر عوامل این نمایشنامه به ایفای نقش می پردازد، می گوید: این نمایش به جز یکبار که به صورت آزمایشی در کتابخانه کوثر به روی صحنه رفت هنوز به صورت جدی اجرا نشده و تلاش های کارگردان برای رایزنی با نهادهای مرتبط و ایجاد بستری برای اجرای جدی و حرفه ای آن تا کنون به بار ننشسته است.
بر اساس همین گزارش، هنرمندان معلولی که استعدادهای سرشارشان خیلی از اوقات قربانی محدودیت هایشان شده و فرصت دیده شدن را از آنها می گیرد، امروز فرصتی پیدا کرده اند تا خودی نشان بدهند و جامعه را به این باور برسانند که می توانند و آنقدر در انجام این کار مصمم هستند که علیرغم مشکلات مالی، هزینه های تولید را نیز خود پرداخته اند و چهار ماه تمام است که به طور جدی تمرین می کنند اما متاسفانه این گروه هنری تا کنون موفق به جلب حمایت های هیچ نهادی در شهرستان نشده است.
از نهادهای مرتبطی مثل بهزیستی، اداره فرهنگ و ارشاد، اداره آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انتظار می رود بستر اجرای این نمایش را فراهم کنند تا ضمن شکوفایی استعدادهای این قشر از جامعه، با اجرای این نمایش در نقاط مختلف شهرستان، در جهت غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان نیز گامی برداشته باشند.