منصور رضایی آدریانی

ارسال در سینما و تئاتر

mansoor_rezaee   نام :   منصور رضایی آدریانی

 شرح حال:

سرودن شعر را با مسابقه کتابخوانی انجمن ادبی سروش در سال 1360 با شعری درباره کتاب آغاز کرد. او ادامه شاعری خود را به واسطه راهنماییهای استاد خلیل بلدی (باغبان) می داند.

 وی همکاری با نشریه خیمه، داوری مسابقات شعر و سرود سطح متوسطه و راهنمایی اداره آموزش و پرورش و احراز رتبه های اول شعر آزادگان کشور و کنگره شعر عاشورایی استان را از افتخارات خود بر می شمرد. منصور رضایی به روز بودن مضامین اشعارش و عنوان مسائل اجتماعی را از ویژگی شعرهایش می داند. او معتقد است شعر عنصر خیال‌انگیزی است که میتواند همه مسائل اجتماعی مورد نظر شاعر را انعکاس دهد و شعر باید که جوششی باشد و شعر جوششی آنگونه است که از دل برمی آید و لاجرم بر دل خواهد نشست و شعرهای کوششی چنین نتیجه و تأثیری را ندارند.

 

آثار:

 

 1-   آیینه محرم: مجموعه اشعار عاشورایی

2- حوض عطش:  مجموعه نوحه ها  سال انتشارمحرم 93

 

 نمونه:
اکنون به مهمانی شعری از او می رویم:
من ز دلهای پر از کینه بدم می آید
از کدر بودن آیینه بدم می آید
از پذیرایی گلهای شکوفای امید
درکویر غم این سینه بدم می آید
بس که افسانه سرودند از این جمعه نحس
از غروب غم آدینه بدم می آید
حاجیان بوسه بر آن سنگ سیه‌روی زنند
من از صورت سیمینه بدم می آید
شیخ سالوس مرا منع ز عشقم می کرد
دید از خرقه پشمینه بدم می آید
کرده ام نذر تهیدستی خود پینه دست
گر چه از دست پر از پینه بدم می آید
دل ویرانهام این راز نهفتن با تو
که من از ناله و گنجینه بدم می آید
دوش «منصور» سخن از غم و از دل می گفت
از مرور غم دوشینه بدم می آید