واكنش هاي متفاوت به موفقيت اخير اصغر فرهادي كارگردان خميني شهري

ارسال در سینما و تئاتر

asghar-farhadiاصغر فرهادي كارگردان خميني شهري سينماي ايران، با دريافت جايزه گلدن گلوب يك گام به دريافت جايزه اسكار نزديك تر شد. اگر این فیلم به جمع ۵ فیلم منتخب بخش خارجی اسکار راه پیدا کند، نخستین نامزد ایران برای دریافت این جایزه پس از فیلم سینمایی «بچه‌های آسمان» به کارگردانی مجید مجیدی خواهد بود که در سال ۱۹۹۹ برای دریافت جایزه اسکار نامزد شد.

فیلم جدایی نادر از سیمین در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۲، جایزه «بهترین فیلم غیرانگلیسی ‌زبان» را از شصت ‌و نهمین مراسم گلدن گلوب را دریافت کرد و به اولین فیلم ایرانی ‌ای تبدیل شد که این جایزه را دریافت می‌کند. جوایز گلدن گلوب توسط انجمن مطبوعات خارجی هالیوود اعطاء می‌شود. گلدن گلوب پس از اسکار مهمترین جایزه سینمایی در آمریکاست. اصغر فرهادی به هنگام دريافت جايزه، به همراه پیمان معادی روی صحنه حاضر شد و جايزه خود را دريافت کرد و گفت: «وقتی بر روی صحنه می‌آمدم داشتم فکر می کردم که چه باید بگویم؟ آیا باید چیزی از مادرم یا پدرم بگویم، از همسر مهربانم، فرزندانم، دوستان خوبم یا از گروه‌ فیلم‌ برداری عالی و دوست داشتنی ‌ام؟ اما حالا ترجیح می‌دهم از مردم‌ ايران بگويم. فکر می‌کنم آنها حقیقتا مردمی صلح دوست هستند...»

ماجرای کمال الدین بهزاد و اصغر فرهادی
اشاره: يادداشتي كه خواهيد خواند را سايت خبري تحليلي الف متعلق به دكتر توكلي رئيس مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي منتشر كرده است. اين يادداشت در بخش مقالات خوانندگان اين سايت منتشر شده و نويسنده آن فردي به نام مصطفي صادقي است. اگر چه اين يادداشت در 20 دي منتشر شده اما با توجه به موفقيت هاي اخير اصغر فرهادي كارگردان خميني شهري در عرصه سينماي جهان و البته حاشيه هايي كه اطراف وي ايجاد شده، خواندنش خالي از لطف نيست.

اپیزود اول
چند سال پیش بنا شد تا کنگره ای برای کمال الدین بهزاد برگزار شود.ماجرا این بود که تاجیک ها همایشی برگزار کرده و مدعی شده بودند که بهزاد تاجیک الاصل بوده و متعلق به فرهنگ آنان است. این طرف هم بالاخره تصمیم بر این شده بود که مهمانانی از سراسر دنیا که البته از هنرمندان هم صنف بهزاد باشند دعوت شوند و در این مورد سخنرانی و مقاله و پانل های تخصص و... صورت گیرد تا ایرانی بودن بهزاد را ثابت کنیم.
خلاصه اینکه همایش خیلی خوب و با آبرو در تبریز برگزار شد تا اینکه روز آخر یکی از نمایندگان وقت مجلس که متاسفانه از مسوولین برگزار کننده نیز بود در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی گفت: اینکه تاجیک ها مدعی شده اند بهزاد تاجیک است اصلا مهم نیست ما آنقدر حافظ و سعدی و ناصر خسرو و کمال الملک و... داریم این هنرمند ما هم حالا آنها ادعا کنند برای خودشان است چیزی از ما کم نمی شود.
خوب خاطرم هست وقتی یکی از اساتید بزرگ مینیاتور ایران که کنار ما ایستاده بود صحبت های او را شنید آهی از ته دل کشید و سرش را پایین انداخت و از ما دور شد. استاد که راه طولانی آمریکا تا ایران را آمده بود تا حرف هایش و اعتبارش سندی باشد بر ایرانی بودن بهزاد، آن شب، سر میز شام با کسی حرف نزد و غم و انده در چهره او نمايان بود.
این خاطره در تمام این سال ها ذهن مرا آزار می داد.

اپیزود دوم
اصغر فرهادی؛ فردی که همه ما به خوبی او را می شناسیم. او هم مثل آدم هایی که در این مملکت حرفی برای گفتن دارند مخالفین و منتقدین خاص خود را دارد."من" او را از" شهر زیبا" می شناسم. کارگردانی که می توان به خوبی ردپای مذهب و رسوم دینی را در آثارش یافت. چه در دیالوگ های شهر زیبا و چه در دیالوگ های آن زن خدمتکار در فیلم آخرش.
و این؛ یعنی او هم در جرگه ما مسلمانان است.!
این آدم مسلمان و البته ایرانی چند وقتی است مورد هجمه فراوان منتقدان قرار گرفته؛ برای چه؟ برای فیلمی که در داخل کشور با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ساخته و اتفاقا فیلمش در سالن سینماهای کشور با مجور همین نهاد مسوول در نظام جمهوری اسلامی اجازه اکران پیدا کرده است.
آنچنان اما بر او در این مدت تاخته اند تو گویی فرهادی فردی غیر ایرانی و البته نامسلمان است و یا از طرف سرویس های جاسوسی کشور های متخاصم آمده و یا از کره مریخ و سیاره مشتری!
چندی پیش هم که خبر نامعتبری مبنی بر مهاجرت همیشگی او به دیار غربت منتشر شد برخی سوت و هلهله می کشیدند که چه خوب شد رفت و ما که گفته بودیم كارهاي او هم ضداسلامي است و هم ضد ايراني!
می سوزم از این خودی سازی ها و دگر سازی ها.
در حیرتم که برخی چه علاقه ای دارند به بازتولید "مخملباف"! به قول عزیزی، آنها یک شبه کاری می کنند که سرویس های امنیتی و جاسوسی کشورهای متخاصم سالها طول می کشد برای جذب هنرمندان ما انجام دهند.

کردار اهل صومعه ام کرد می پرست
این دود بین که نامه من شد سیاه از او

واقعیت این است که به اصغر فرهادی و فیلم هایش انتقادهایی وارد است. مثل همه انتقادهایی که به همه ما وارد است. اما اصغر فرهادی مال ماست مال همه ما ایرانی هاست. کسی نمی تواند او را به جای دیگری کوچ دهد یا صادر کند.
اصغر جان، تو هم مسلمانی و هم هموطن. در ایران و ایرانی بمان!

جدایی نادر از سیمین (در انگلیسی با نام «یک جدایی» شناخته شده است) فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی اصغر فرهادی ساخته سال ۱۳۸۹ است. این فیلم پنجمین فیلم اصغر فرهادی است و هم‌اکنون با فروش بیش از ۹ میلیون دلار، پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است. از بازیگران این فیلم می‌توان پیمان معادی، لیلا حاتمی، شهاب حسینی و مریلا زارعی را نام برد. این فیلم برنده چندین جایزه از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر و همچنین جوایزی بین‌المللی چون خرس طلایی از جشنواره فیلم برلین بوده‌ است.

 

برشي از داستان فيلم

سیمین (لیلا حاتمی) می‌خواهد به همراه همسرش نادر و دخترش ترمه (سارینا فرهادی) از ایران برود و همه مقدمات این کار را فراهم کرده. اما نادر (پیمان معادی) نمی‌خواهد پدرش را که از بیماری آلزایمر رنج می‌برد تنها رها کند. این اختلافات باعث می‌شود سیمین از دادگاه درخواست طلاق کند اما دادگاه درخواستش را رد می‌کند و مجبور می‌شود به خانه پدرش برگردد. ترمه تصمیم می‌گیرد پیش پدرش نادر بماند به امید اینکه مادرش سیمین پیش آنها برگردد. نادر نمی‌تواند از عهده مراقبت از پدرش بر بیاید پس برای این کار یک مستخدم به نام راضیه (ساره بیات) استخدام می‌کند. این زن جوان که باردار است این کار را بدون اطلاع همسرش حجت (شهاب حسینی) قبول کرده‌ است. یک روز نادر به خانه بر می‌گردد و پدرش را در حالی که طناب پیچ شده و تنها رها شده می‌بیند. وقتی راضیه به خانه بر می‌گردد دعوای شدیدی در می‌گیرد که عواقب تراژیک آن نه تنها زندگی نادر را زیر و رو می‌کند بلکه تصویر دخترش از او را دستخوش تغییر می‌کند...

 

فروش

این فیلم علاوه بر ایران در سینماهای کشور فرانسه، تایلند، آلمان، مجارستان، سوئد، سوئیس، بلژیک و هلند اکران شده ‌است. این فیلم در آمریکا نیز در تاریخ ۳۰ دسامبر ۲۰۱۱ در شهر‌های لس آنجلس و نیویورک اکران عمومی شد. جدایی نادر از سیمین تنها در ۱۵ روز نخست اکران خود توانست فروشی معادل ۱ میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان، تنها با در اختیار داشتن ۲۴ سینما در تهران داشته باشد. در نهایت مجموع فروش جدایی نادر از سیمین در ایران توانست به رقم ۳/۳ میلیون دلار و فروش بین المللی آن از رقم ۷/۷ میلیون دلار بگذرد. این موفقیت سبب گردید تا فیلم جدایی نادر از سیمین با فروشی بیش از ۱۰ میلیون دلار، رکورد پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را که پیش از این در اختیار اخراجی‌ها ۲ به کارگردانی مسعود ده‌ نمکی با 5/8 میليون دلار بود، به دست آورد.

 

واكنش ها به جدايي و فرهادي

در عرصه بين الملل، اين فيلم به شدت مورد توجه قرار گرفت و حتی برخی آن را جزو ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۱۱ خواندند. در داخل كشور اما واكنش ها به فيلم مذكور و جايزه اخيرش و خود فرهادي، بسيار متفاوت بود.

صدا و سیما تنها در ساعات کم بیننده و بسیار کوتاه به آن اشاره کرد اگرچه در برنامه نود که کاملا به موضوع تخصصی فوتبال می‌پردازد عادل فردوسی ‌پور این موفقیت را به اصغر فرهادی و جامعه سینمای ایران تبریک گفت. جواد شمقدری معاون امور سینمایی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تنها مقام رسمی دولتی بود که موفقیت اصغر فرهادی را در جوایز گلدن گلوب به او تبریک گفت: شمقدري نوشت: «انقلاب اسلامی ایران آغاز رویش یک تمدن بزرگ است. تمدنی که در پرتو اخلاق، معنویت و عدالت می‌تواند، سعادت و رفاه و آرامش و نشاط واقعی را برای انسان سرگشته و دور افتاده از حقیقت و اصل خود به ارمغان آورد. هر بارقه‌ای از این گنجینه فرهنگی بی‌شک چشم‌ها را خیره خواهد کرد و اگر حجاب‌ها و موانع و تعصب‌ها کناری برود هر روز شاهد اقبال و توجه دیگران به آثار فرهنگی و تولیدات سینمایی ایران خواهیم بود. آقای اصغر فرهادی توانست از این حجاب‌ها و موانع بگذرد و قضاوتی بخردانه فیلم او را بر سکوی برگزیده‌ها بنشاند. این موفقیت را به وی و جامعه سینمای ایران و مردم خوب کشورمان تبریک می‌گویم. » جواد شمقدری در حالی اين بیانیه را منتشر کرد که خود او در مقطعی، دستور توقف فیلم‌برداری این فیلم را داده بود.

اما در حالی که منتقدان و جامعه سينمايي داخلي، اغلب از اين فيلم به نيكي ياد كردند در برخي محافل سينمايي هم واكنش هاي منفي نسبت بدان بروز يافت. عباس کیارستمی، مسعود کیمیایی، علی معلم، مجید مجیدی، پرویز پرستویی، احمدرضا درويش، عزیزالله حمید نژاد، رسول صدر عاملی، حسن فتحی و رضا کیانیان از جمله سينماگران تبريك گو به فرهادي بودند در حالي كه فرج الله سلحشور کارگردان مجموعه یوسف پیامبر، چنين ابراز عقيده كرد: «جدایی نادر از سیمین یک فیلم در ضدیت با اعتقادات مردم و توهین به فرهنگ و خانواده در ایران است و برای همین نمی‌توان گفت این فیلم برای ایران و ما افتخار آورده ‌است. وی ادامه داد: مثلا اگر کسی دزد خوبی باشد و بانکی را بزند و بعد به او جایزه بهترین دزد را بدهند و یا اگر دکتری متخصص تولید قرص‌های روانگردان باشد و جایزه بگیرد آیا واقعا باید به آنها افتخار کرد؟ جدایی نادر از سیمین هم، چنین نقشی را در گلدن کلوب ایفا کرد و برای ما کسب این جایزه هیچ افتخاری ندارد. جدایی نادر از سیمین به همراه تاییدکنندگان (وزارت ارشاد) آن برای ارسالش به اسکار به کشور و اسلام خیانت کرده‌ اند و به نظر من و تمام ولایتمداران، جایزه گلدن کلوب جدایی نادر از سیمین هیچ افتخاری برای کشور و ملت ما نیست بلکه یک خیانت بزرگ در حق ملت است.» همچنین علیرضا سجادپور مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: «حمایت‌های ما سبب کسب جایزه توسط جدایی نادر از سیمین در گلدن گلوب شد. اگر ما این فیلم را به اسکار معرفی نمی‌کردیم شاید این همه جایزه نمی ‌برد.» او در ادامه گفت: «خود مردم بدلیل سیاسی بودن جوایز خارجی، اعتماد چندانی به این جایزه ها ندارند و باید دلیل کم بودن بازتاب (در صدا و سیما) را از خود مردم سئوال کنید.» لازم به ذكر است جدایی نادر از سیمین از طرف هیئت انتخاب فیلم ایران (وزارت ارشاد دولت دهم)، برای شرکت در ۸۴ اُمین دوره جایزه اسکار معرفی شده است.

دولت آمريکا نیز رسما برای جایزه گلدن گلوب به اصغر فرهادی تبريک گفت. ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده گفت: «ما می‌خواهیم رسما به اصغر فرهادی، کارگردان ایرانی، تبریک بگوییم... ما موفقیت او را تحسین می‌کنیم... موفقیت او سندی است بر غنا و انعطاف‌پذیری فرهنگ ایرانی.» البته اين سخنگوي وزارت خارجه آمريكا، منظور خود از انعطاف پذيري فرهنگ ايراني را دقيقاً آشكار نكرد. اما به هر حال، اعطاي جايزه به يك فيلم ايراني از سوي يكي از معتبرترين فستيوال هاي سينمايي آمريكا، نشانه انعطاف دولت ايالات متحده بود در عرصه فرهنگي در حاليكه در همين روزها، فشارهاي اقتصادي، سياسي و حتي نظامي از سوي اين دولت بر مردم ايران به شدت افزايش يافته است.

 

حاشيه ها

اعطاي جايزه گلدن گلوب البته يك حاشيه ديگر هم داشت. اصغر فرهادي در حاشيه اين جشنواره، بر خلاف عرف رايج و پذيرفته شده ديپلماتيك در ميان هنرمندان ايراني، با يكي از بازيگران زن سينماي هاليوود (آنجلينا جولي) دست داد و اين امر، حاشيه هاي بسيار زيادي براي او فراهم كرد؛ اقدامي كه اگر او بدان دست نمي زد نه تنها از اعتبارش نمي كاست بلكه حاشيه ها را هم به شدت كاهش مي داد.

 

نه مهاجرت کرده‌ام و نه قصد مهاجرت دارم

اما اخيراً و به دنبال انتشار خبرهايي مبني بر تصميم وي براي مهاجرت از ايران، و بهره برداري هاي سياسي صورت گرفته از اين شايعه، او تصريح كرد كه چنين قصدي ندارد. او گفت: يا باور داريم مردم باهوشند يا نه. اگر باور داريم، خيلي جاي نگراني نيست. خودشان مي‌توانند سره را از ناسره تشخيص بدهند. واضح است که خبر مهاجرت ام واقعيت ندارد. من نه مهاجرت کرده‌ام و نه قصد مهاجرت دارم. اولين بار هم خبر مهاجرتم را پشت چراغ قرمزي در ميدان هفت تير تهران شنيدم. فرهادي همچنين گفت كه برايش مهم نبوده كه فيلم جدايي نادر و سيمين در جشنواره هاي خارجي جايزه بگيرد. او گفت: آن قدر درگير داستان شده بودم که برايم اهميتي نداشت بعد از آن در خارج از ايران چه اتفاقي براي فيلم رخ خواهد داد. حتي فيلم را براي نماينده‌اي که از جشنواره‌ي برلين آمده بود زيرنويس هم نکرده بوديم. او با مترجمي که همراهش بود فيلم را ديد و اولين کسي بود که برعکس آنچه تصور مي‌کرديم، به عنوان يک غير ايراني با فيلم ارتباط برقرار کرد.

 

فرهادي و خميني شهر

عليرغم همه اين حاشيه ها، و با تأكيد بر اينكه برخي از مسائل مذكور در جاي خود قابل بررسي و نقد است، معتقديم فرهادي به عنوان يك كارگردان خميني شهري، هنرمندي ملي و بين المللي است و اميدواريم با تعلق خاطر به زادگاه خود، در اعتلاي چهره شهرستان سهم خويش را ايفا كند. فرصت در همين راستا گفتگويي اختصاصي با فرهادي انجام داده كه در شماره هاي آتي خواهيد خواند. او در اين گفتگو، براي نخستين بار و به صراحت، همه شايعات مبني بر اينكه علاقه ندارد به نام خميني شهر معرفي شود را رد كرده است.